1-2. بیان مسئله

نروتروفین­ها از طریق تنظیم شکل­ گیری عصبی و نروژنز (تولید نرون) نقش مهمی را در بدن ایفا می­ کنند [5]. BDNF فاکتور نروتروفیک مشتق شده از مغز، پروتئین محافظ مغز و یکی از فاکتورهای خانواده نروتروفین می­باشد که به طور وسیعی در مغز PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است)داران در قسمت ­های هیپوکمپ، آمیگدال، هیپوتالاموس، مغز میانی و کورتکس مغز ترشح می­ شود [6]. BDNF و سایر عوامل تغذیه­ای عصبی در پیشگیری از مرگ سلول عصبی و فرایندهای تحلیل عصبی نقش ایفا می­ کنند. این عامل موجب رشد نرون های نابالغ و افزایش حیات نرون­های بالغ می­ شود و در تشکیل حافظه، شکل­ گیری سیناپسی، کارایی سیناپسی و ارتباط عصبی نقش دارد. BDNF در پلاسما، سرم و پلاکت­ها وجود دارد. پلاکت­ها می توانند آن را ذخیره کرده و سپس به درون پلاسما رها کنند. از این رو همبستگی مثبتی بین مقدار BDNF پلاکت ها و سرم وجود دارد [7]. سلولهای اندوتلیال عروق و سلول­های تک هسته ای گردش خون آن را تولید می­ کنند. BDNF می تواند از سد خون-مغز BBB (Brain blood barrier) عبور کرده و در هر دو جهت (از مغز به خون و از خون به مغز) حرکت نماید. بنابراین سطوح خونی آن می ­تواند بازتاب سطوح مغزی و بر عکس باشد [8]. تاکنون برای این پروتئین نقش­های گوناگونی بیان کرده اند. از جمله این نقش­ها می توان به مشارکت آن در متابولیسم، استرس، فعالیت دستگاه اندوکرین، التهاب، استرس اکسایشی و آسیب عضلانی اشاره کرد. یکی از نقش­های احتمالی که برای BDNF می ­تواند مورد بحث قرار گیرد ارتباط آن  با خستگی می­باشد. نشان داده شده است که نروتروفین­ها و از جمله BDNF انتقال عصبی عضلانی را بهبود می­بخشند، بنابراین می­توانند خستگی از این نوع را به تاخیر بیندازند. شواهد جدید نشان می­ دهند که نروتروفین­ها در تغییر انتقال سیناپسی ناشی از فعالیت مشارکت می­ کنند. سنتز و رهایی نوروتروفین به وسیله فعالیت نرونی تنظیم می­ شود و نوروتروفین­ها به طور مستقیم کارایی سیناپس را بهبود می­بخشند. به طور اختصاصی BDNF و NT4 توسط نرون­های حرکتی و تارهای عضلانی تولید می­شوند و می توانند بر انتقال عصبی عضلانی تأثیر بگذارند. فعال شدن گیرنده­های پیش­سیناپسی BDNF یا NT4 می ­تواند رهایی استیل کولین را در خلال یک فعالیت تکراری افزایش دهد و تأثیر نارسایی انتقال عصبی عضلانی در خستگی عضلانی را کاهش دهد [9]. در رابطه با آثار تمرینات ورزشی روی BDNF خون آزمودنی­های انسانی در زمان استراحت شواهد متناقضی وجود دارد، به طوری که برخی از مطالعات گزارش کرده ­اند که تمرینات استقامتی سطوح پایه BDNF پلاسما را افزایش داد، در حالی که سایرین گزارش کردند که هیچیک از تمرینات مقاومتی و استقامتی سطح پایه BDNF گردش خون را تغییر ندادند [10]. در رابطه با آثار تمرینات مقاومتی نیز مطالعات صورت گرفته نتایج گوناگونی را گزارش کرده ­اند. ده هفته تمرین مقاومتی تأثیر معنی داری بر سطوح BDNF سرم آزمودنی­های کم تحرک در مقایسه با گروه کنترل نداشت. همچنین یک جلسه تمرین نیز غلظت BDNF را تحت تأثیر قرار نداد [5]. در مقابل مطالعه دیگر نشان داد تمرینات مقاومتی موجب افزایش معنی دار اما موقتی BDNF خون شد و تمرینات مقاومتی پیشرونده این پاسخ را تقویت کرد [11]. ورزش پلیومتریک که یکی از انواع تمرینات مقاومتی به شمار می رود به طور گسترده­ای در افزایش قدرت و حداکثر قدرت در مدت زمان کوتاه (توان) استفاده می­ شود. یکی از مشخصه های تمرینات پلیومتریک وجود انقباضات برون­گرا در آن می­باشد که با آسیب عضلانی و التهاب ناشی از آن همراه می­باشد. شرایطی وجود دارد که در آن شاخص ­های زیستی خستگی عضلانی همراه با شاخص ­های زیستی آسیب عضلانی (شاخص ­های زیستی التهابی) مشاهده می شوند. به ویژه انقباضات بسیار شدید برون­گرا می توانند موجب آسیب عضلانی شده و تشخیص شاخص ­های زیستی خستگی یا آسیب عضلانی را به طور جداگانه مشکل می سازد [12]. عضله اسکلتی در حال انقباض میوکاین­ها را برای ایجاد یک محیط ضدالتهابی سیستمیک علیه واکنش التهابی رها می­ کند. میوکاین­های تولید شده به وسیله عضله شامل IL6 ، IL8، IL15، و BDNF می­باشند. IL-6 نقش متابولیکی و ضد التهابی دارد، در فعالیت­های ورزشی بیش از سایتوکاین­های دیگر افزایش می­یابد [13]. در رابطه با IL-6 تحقیقات مختلفی انجام شده است. در ورزشکاران استقامتی مقدار آن در پاسخ به 4 هفته تمرین شدید افزایش پیدا کرد. همچنین در مطالعه روی آزمودنی های کم تحرک و تمرین کرده سطوح این میوکاین به دنبال انقباضات ایزومتریک و خستگی مکانیکی افزایش پیدا کرد. هنگامی که IL-6 نوترکیب تزریق شد اجرای دوندگان استقامت مختل شد و احساس خستگی در دوندگان تمرین کرده افزایش یافت. این نتایج از نقش احتمالی IL6 در خستگی حکایت می­ کند [2].

ا-3. اهمیت و ضرورت پژوهش

 

1-4. اهداف پژوهش

1-4-1. هدف کلی: تاثیر چهار هفته تمرین پلیومتریک با و بدون مصرف مکمل Q10 بر عملکرد ورزشی و BDNF و IL6 سرم دختران فعال.

1-4-2. اهداف ویژه

  1. تعیین اثر 4 هفته تمرین پلیومتریک بر سطوح سرمی BDNF
  2. تعیین اثر 4 هفته مصرف مکمل Q10 بر سطوح سرمی BDNF
  3. تعیین 4 هفته تمرین پلیومتریک همراه با مصرف مکمل Q10 بر سطوح سرمی BDNF
  4. تعیین اثر 4 هفته تمرین پلیومتریک بر سطوح سرمی IL-6
  5. تعیین اثر 4 هفته مصرف مکمل Q10 بر سطوح سرمی IL-6
  6. تعیین اثر 4 هفته تمرین پلیومتریک همراه با مصرف مکمل Q10 بر سطوح سرمی IL-6
  7. تعیین اثر 4 هفته تمرین پلیومتریک بر عملکرد ورزشی
  8. تعیین اثر 4 هفته مصرف مکمل Q10 بر عملکرد ورزشی
  9. تعیین اثر 4 هفته تمرین پلیومتریک همراه با مصرف مکمل Q10 بر عملکرد ورزشی
  10. تعیین ارتباط بین مقادیر BDNF و IL-6 گروه تمرین به دنبال 4 هفته تمرین پلیومتریک
  11. تعیین ارتباط بین مقادیر BDNF و IL-6 گروه مکمل به دنبال 4 هفته مصرف مکمل Q10
  12. تعیین ارتباط بین مقادیر BDNF و IL-6 گروه ترکیب به دنبال 4 هفته تمرین و مصرف مکمل
  13. پایان نامه

  14.  

  15. تعیین اثر 4 هفته تمرین پلیومتریک و ترکیب تمرین پلیومتریک و مصرف مکمل Q10 بر اجرای پرش عمودی آزمودنی­ها

1-5. فرضیات پژوهش

  1. 4 هفته تمرین پلیومتریک بر سطوح سرمی BDNF تاثیر معنی­داری ندارد.
  2. 4 هفته مصرف مکمل Q10 بر سطوح سرمی BDNF تاثیر معنی­داری ندارد.
  3. 4 هفته تمرین پلیومتریک همراه با مصرف مکمل Q1O بر سطوح سرمی BDNF تاثیر معنی­داری ندارد.
  4. 4 هفته تمرین پلیومتریک بر سطوح سرمی IL-6 تاثیر معنی­داری ندارد.
  5. 4 هفته مصرف مکمل Q10 بر سطوح سرمی IL-6 تاثیر معنی­داری ندارد.
  6. 4 هفته تمرین پلیومتریک همراه با مصرف مکمل Q1O بر سطوح سرمی IL-6 تاثیر معناداری ندارد.
  7. 4 هفته تمرین پلیومتریک بر توان بی­هوازی (اوج، میانگین توان بی­هوازی و شاخص خستگی) تأثیر معنی­داری ندارد.
  8. 4 هفته مصرف مکمل Q1O بر توان بی­هوازی (اوج، میانگین توان بی­هوازی و شاخص خستگی) تأثیر معنی­داری ندارد.
  9. 4 هفته تمرین پلیومتریک همراه با مصرف مکمل Q1O بر توان بی هوازی (اوج، میانگین توان بی­هوازی و شاخص خستگی) تأثیر معنی­داری ندارد.
  10. بین مقادیر BDNF و IL-6 گروه تمرین به دنبال 4 هفته تمرین پلیومتریک ارتباط معنی­داری وجود ندارد.
  11. بین مقادیر BDNF و IL-6 گروه مکمل به دنبال 4 هفته مصرف مکمل Q10 ارتباط معنی­داری وجود ندارد.
  12. بین مقادیر BDNF و IL-6 گروه ترکیب به دنبال 4 هفته تمرین پلیومتریک و مصرف مکمل Q10 همبستگی وجود ندارد.
  13. 4 هفته تمرین پلیومتریک و ترکیب تمرین پلیومتریک و مصرف مکمل Q10 بر اجرای پرش عمودی آزمودنی­ها تأثیر معنی­داری ندارد.

1-6. پیش فرض­های تحقیق

– آزمودنی­ها از سلامت جسمانی برخوردار بودند.

– رعایت توصیه­های تغذیه ای

– ابزاراندازه ­گیری وآزمون از روایی لازم بر خوردار بودند.

1-7. محدودیت­های پژوهش

1-7-1. محدودیت­های قابل کنترل

  • سن (دامنه سنی 18 تا 24)، جنس (زن) و رشته تحصیلی( سال دو و سوم تربیت بدنی) آزمودن­ها
  • حجم، شدت و مدت تمرین و مصرف مکمل آزمودنی­ها در زمان تمرین مربوطه
  • عدم کنترل دقیق فعالیت شبانه روزی و همچنین میزان انرژی دریافتی و خواب آزمودنی­ها
  • سطح انگیزش، استرس و شیوه زندگی و عدم کنترل میزان مسئولیت پذیری در طی دوره مکمل گیری و تمرین

1-7-2. محدودیت غیر قابل کنترل

  • عدم کنترل شرایط روحی و روانی آزمودنی­ها و میزان انگیزش آنها در طی پژوهش
  • عدم کنترل میزان مسولیت پذیری آزمودنی­ها در طی دوره مکمل گیری ، تست و تمرین
  • عدم کنترل دقیق فعالیت شبانه روزی و همچنین میزان خواب آنها
  • عدم کنترل گرفتن دقیق رژیم غذایی (اندازه ­گیری انرژی دریافتی و مصرفی)
  • تاثیر تفاوت­های فردی و وراثتی بر نتایج تحقیق و میزان استرس آزمودنی­ها در طول دوره تحقیق
  • عادت ماهانگی

1-8. تعریف واژه ­ها و اصطلاحات پژوهش

فاکتور نوروتروفیک مشتق شده از مغز (BDNF)

فاکتور نوروتروفیک مشتق شده از مغز (BDNF) پرتئین دایمر 119 اسید آمینه­ای به وزن KDa 5/13 است که از نظر ساختاری با فاکتور رشد عصبی شبیه است. پروتئین محافظ مغز و یکی از فاکتور های خانواده­ی نروتروفین می­باشد. در تمایز نورونی و بقاء، همچنین در شکل پذیری سیناپسی و انواع مشخص یادگیری و حافظه مهم است.

تمرین پلیومتریک

تمرین پلیومتریک از انواع تمرینات مقاومتی به شمار می رود بطور گسترده­ای در افزایش قدرت و حداکثر قدرت در مدت زمان کوتاه (توان) استفاده می­ شود. شامل دو مرحله درون­گرا و برون­گرا می باشد و برای بالا بردن توانایی پرش ورزشکاران استفاده می­ شود. در این تحقیق پروتکل تمرینات پلیومتریک شامل 10 حرکت بود که این تمرینات به مدت 4 هفته و 3 جلسه در هفته انجام شد.

مکمل Q10

کوآنزیم Q10 (CoQ10)[5] که به اسامی دیگر مثل یوبیکوئینون، کوآنزیم Q و یوبی دکارنون نیز نامیده می­ شود، یک ماده محلول در چربی و ویتامین مانند و آبگریز است در واقع در غشای فسفولیپیدی قرار دارد و بیشتر در سلولهای یوکاریوت (عمدتاً در میتوکندری سلول) تولید می­ شود و برای عملکرد سلول ضروری است.CoQ10  از اجزاء زنجیره انتقال الکترون بوده و در تنفس هوازی سلولی و تولید انرژی به صورت ATP  نقش دارد و همچنین فعالیت میتوکندری مربوط به سنتز ATP را افزایش می­دهد [4].

اینترلوکین-6

اینترلوکین-6 (IL -6)، این سایتوکاین توسط منوسیت­ها، ماکروفاژها، سلول­های اندوتلیال، فیبروبلاست­ها و سایر سلول­ها در پاسخ به تحریکات التهابی ترشح می­ شود. اثرات التهابی آن مشابه  TNF-α و  IL-1 است. و باعث القای پاسخ فاز حاد و ایجاد تب می­ شود. سایتوکاین­ها، پپتیدها یا پروتئین­هایی هستند که توسط سلول­های دستگاه ایمنی تولید و رها می­شوند که نقش اصلی را در پاسخ­های التهابی به محرک­های پاتولوژی مانند التهاب و آسیب بافتی ایفا می­ کنند. این سیتوکین تنظیم کنندۀ فرایندهای التهابی بسیاری از جمله تحریک میانجی­های  پیش التهابی (IL -10, IL -1ra و کورتیزول) و پروتئین­های مرحلۀ حاد (CRP) و همچنین مهار بازخورد “آماده باش” سیتوکین­هاست. همچنین IL-6 بیش از هر سیتوکین دیگری در اثر ورزش تولید می­ شود و بدون حضور التهاب توسط بافت چربی و عضله در حال انقباض ترشح می­ شود [17].

توان بی هوازی و عملکرد ورزشی

توان بی­هوازی به دو صورت بدون اسید لاکتیک که توانایی تمام عضلات به تولید نیروی بیشتر و با سرعت زیاد در حرکات کوتاه انفجاری برای مدت زمان کوتاه، و توان بی­هوازی با اسید لاکتیک توانایی تمام عضلات به تولید نیروی بیشتر و با سرعت زیاد در حرکات کوتاه انفجاری برای مدت نسبتاً طولانی تعریف می­ شود. این توان بی هوازی در بسیاری از رشته های ورزشی کاربرد داشته و امروزه بسیار مورد توجه مربیان و ورزشکاران قرار گرفته است. قدیمی ترین آزمون برای فعالیت عضلانی کوتاه مدت پرش عمودی است.  همچنین آزمون تعریف شده وینگیت برای اندازه گیری اوج و میانگین توان بی هوازی و شاخص خستگی نیز برای ارزیابی عملکرد بی­هوازی ورزشی کاربرد دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت