سلامت خانواده و ویژگیهای شخصیتی زنان متقاضی طلاق |
تحولات اجتماعی دههی گذشته در سطح جهانی، نظام خانواده را با تغییرات، چالشها، مسائل و نیازهای جدید و متنوعی روبرو کرده است. طی این مدت خانواده به شکل فزاینده به علل و عوامل متعدد و پیچیدهای در معرض تهدید قرارگرفته است. وقتی کارکردهای خانواده، از قبیل کارکردهای زیستی، اجتماعی، شناختی و عاطفی یکی پس از دیگری آسیب میبیند و اعضای آن بهتدریج احساس رضایتمندی خود را از دست میدهند. تغییرات تدریجی روابط بین اعضای خانواده، ابتدا موجب گسستگی روانی و سپس گسستگی اجتماعی درنهایت واقعهی حقوقی میشود که این گسستگی طلاق نامیده میشود (آماتور[1]، 2001). اگرچه طلاق ازنظر اجتماعی یک آسیب بهحساب میآید، ولی به دلایل و مسائل مختلفی همه ازدواجها دوام ندارند و برخی به طلاق ختم میشوند. ازاینرو، برای پیشگیری از وقوع طلاق و کاهش آن در جامعه، باید عوامل مؤثر در گرایش به طلاق را شناسایی و برای حذف یا کم کردن این عوامل تلاش نمود.
بنابراین ضروری است با دیدگاهی آسیب شناسانه به علل درون فردی و برون فردی ناسازگاریهای زناشویی و عدم موفقیت در ازدواج پرداخته شود (احدی موحد، 1387)، به این منظور در این پژوهش سعی داریم نقش ویژگیهای شخصیتی و خانوادگی و جمعیت شناختی در بروز طلاق را موردبررسی قرار دهیم.
1-2- بیان مسئله
ازدواج مهمترین پیوندی است که بین دو فرد روی میدهد و سرآغاز شکل گیری یک کانون حمایتی- عاطفی است که در کیفیت زندگی افراد و تربیت نسلهای بعدی نقش حیاتی دارد. کیفیت رابطه واحد دوتانی زناشویی، زیر بنائی را شکل میدهد که کارکرد آتی کل خانواده و سلامت جسمانی- روانی اعضاء بر روی آن بنا می شود. ازدواج در همه جوامع یکنهاد مهم شمرده می شود (میرز، ماد اتیل و تینگل[2]، 2005). خانواده نخستین نهادی است که برای پاسخگویی به نیازهای فطری بشر بهویژه نیاز زندگی اجتماعی شکلگرفته است و نزدیکترین و عمیقترین تعامل بشر در بستر خانواده تحقق مییابد. اهمیت خانواده و سلامت آن بسیاری از اندیشمندان را بر آن داشته که در حوزههای گوناگونی به پژوهش بپردازند و روانشناسان هرکدام با رویکردی خاص به تحلیل در مورد خانواده و سلامت آن پرداختهاند. روانشناسان علاوه بر تأکید بر مطالعه فردی و ویژگیهای شخصیتی او، گویا فضای روانی حاکم بر خانواده را عنصری مهم میدانند و معتقدند که فضای روانی حاکم بر خانواده، شکل رفتار اعضای آن را القاء میکند (احمدی، 1386).
درمجموع آمارها، حاکی از رشد نرخ طلاق طی دهههای گذشته است، بر اساس آمارهای بهدستآمده از سازمانهای مربوط (سازمان ثبتاحوال کشور، 1389). در سال 1384 از هر 100 ازدواج تقریباً 7/10 به طلاق منجر شده است و این در حالی است که این رقم در سال 1388 به 14 فقره طلاق در هر 100 ازدواج افزایشیافته این آمار حاکی از افزایش آمار طلاق در ایران است.
با توجه به مطالب ارائهشده پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که زنان متقاضی طلاق ازنظر سلامت خانواده در چه وضعیتی نسبت به زنان عادی قرار دارند؟ ازنظر ویژگیهای شخصیتی بین زنان متقاضی طلاق وزنان عادی چه تفاوتهایی وجود دارد؟
1-3- اهمیت ضرورت پژوهش
[1]. Amato
[2]. Myers, J. E. Madathil, J. & Tingle,L. R.
[3]. Srivastav
[4]. Singh
[5]. Nigama
[6]. Morgan
[7]. Rindfush
[8]. Bombas
[9]. Brown
[10]. Lindsey
[دوشنبه 1400-05-04] [ 11:36:00 ب.ظ ]
|