بررسی عوامل موثر بر فرهنگ مالیاتی مودیان صنف داروخانههای تبریز |
مالیات یکی از مسایل مهم اقتصادی هر جامعه است، قوانین مالیاتی از جمله قوانین مادر در زمینههای اقتصادی محسوب شده و شاید مهمترین رکن اعمال سیاستهای اقتصادی دولت است. اعمال سیاستهای صحیح مالیاتی باعث خواهد شد تا منابع محدود جامعه در جهت افزایش درآمد ملی و هدفهای توسعه اقتصادی قرار گیرد. یکی از منابع مهم درآمدی دولتها مالیات میباشد، دولتها عموما"مالیات را برای رسیدن به اهداف مختلفی وضع میکنند که از جمله آنها کسب درآمد، توزیع بهینه درآمد و ثروت در جامعه، کنترل و هدایت مخارج و هزینهها در اقتصاد، کنترل حجم واردات و صادرات، محدود نمودن مصرف خصوصی و انتقال منابع از مصرف به سرمایه گذاری، افزایش پسانداز و سرمایهگذاری، اصلاح روند سرمایهگذاری، کاهش نابرابریهای اقتصادی در میان تودههای مردم، تخصیص بهینه منابع و ثبات قیمتها میباشد. در حال حاضر بسیاری از کشورهای دنیا به منظور اصلاح نظام مالیاتی خویش و حمایت از فعالیتهای سرمایهگذاری و تولیدی و نیز ایجاد انگیزه لازم برای رشد فعالیتها، مبنای مالیات را از درآمد به مصرف انتقال داده و بیشترین درآمد مالیاتی را از طریق مالیات بر مصرف کسب میکنند، لذا تدوین قوانین منسجم، شفاف و عادلانه، ارتقای فرهنگ مالیاتی، برقراری نظام اجرایی پویا و مجهز به نیروی انسانی کار آزموده و ابزارهای مدرن میتواند دولت را در رسیدن به اهداف پیشبینی شده در برنامه مالیاتی، یاری دهد (سلمانی و دیگران، 1377).
به هرحال افزایش فرهنگ مالیاتی یکی از بهترین راهحلهای وصول مالیات در جامعه است بطوریکه با شناخت کامل و بررسی عوامل موثر در آن مشکلات ناشی از عدم آشنایی مودیان بر قوانین مالیاتی تا حدودی کاسته میشود.
1-2- بیان مسئله
براساس قانون اساسی سرفصلهای درآمدی دولت از چند موضوع زیر تشکیل میشود:
- انفال
2- سود شرکتهای دولتی
3- مالیات
4- فروش اوراق قرضه
5- درآمد موسسات و وزارتخانههای دولتی (انبارلویی1390)
بمنظور برنامهریزی هرچه بهتر، جهت افزایش درآمدهای مالیاتی، شناخت عوامل تاثیرگذار بر ظرفیت مالیاتی و اطلاع دقیق از توان بالقوه کشور در این زمینه ضرورتی اجتناب ناپذیراست. از طرف دیگر میزان درآمدهای مالیاتی به نسبت تولید ناخالص داخلی نیز در سطح پایینی قرار گرفته است بهمین خاطر در ماده 2 برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی جمهوری اسلامی ایران آمده است که بمنظور برقراری انضباط مالی و بودجهای در طی سالهای برنامه چهارم، دولت مکلف است سهم اعتبارات هزینهای تامین شده را از محل درآمدهای غیرنفتی دولت بگونهای افزایش دهد که تاپایان برنامه چهارم، اعتبارات هزینهای دولت بطور کامل از طریق درآمدهای مالیاتی و سایر درآمدهای غیرنفتی تامین گردد. و برای تحقق این امر، باید درآمدهای مالیاتی در برنامه چهارم افزایش یابد.
از آنجا که مالیاتها ابزار بسیار مهمی در اجرای سیاستهای اقتصادی شناخته شده و از عمده متغیرهایی است که دولت از طریق استفاده از آن نه تنها در متغیرهای کلان اقتصادی، تورم، بیکاری و… اثر میگذارد بلکه در تخصیص منابع و توزیع درآمد نیز اثرات بسیار عمده و ماندگاری را بهمراه دارد. سهم مالیاتها از تولید ناخالص ملی نیز میتواند یکی از نشانههای اثربخشی سیاستهای مالیاتی در اقتصاد باشد. (پژویان. 1390. ص86)
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق
همانطور که اشاره شد، یکی از دلایل گسترش فرهنگ مالیات در کشورهای پیشرفته، ایمان و اعتقاد قلبی مردم به مصرف درست و بهینه مالیاتی است که به دولت خود میپردازند. یعنی مردم به چشم خود آثار پرداخت مالیات را در همه زمینههای زندگی اعم از آموزش، درمان و بهداشت، توسعه و عمران شهری، راههای ارتباطی، توسعه شبکههای مخابراتی و در نهایت تقویت بنیه دفاعی کشورهای خود لمس و مشاهده میکنند و نهادهای انتخابی هم به نمایندگی از سوی مالیاتدهندگان بر کار مصرفکنندگان درآمدهای مالیاتی نظارت دقیق و همهجانبه دارند. بنابراین برای ایجاد فرهنگ مالیاتی مطلوب، باید در مردم باور و اعتقاد عمومی نسبت به مالیات ایجاد شود و مردم نسبت به دولت و پرداخت هزینههای آن نگاهی مثبت داشته باشند. برای ایجاد یک باور دوطرفه بین دولت و مردم، دولت باید با دادن آگاهیهای لازم درخصوص میزان هزینههای جامعه و مسائلی که با آن سروکار دارد و با هزینهکردن مالیات دریافتی برای رفاه عمومی مردم، در باور آنها نسبت به عملکرد خود دیدگاه مثبتی ایجاد کند و مردم نیز به این باور برسند که پولی را که بابت مالیات به دولت میدهند، صرف رفاه و خدمات اجتماعی به آنان میشود. زدودن ذهنیات منفی مردم درباره مالیات ازطریق افزایش فرهنگ مالیاتی در اذهان مالیات دهندگان میسر میشود. در این راستا دفتر توسعه فرهنگ مالیاتی و روابط عمومی سازمان، مبادرت به
تدوین ((سندجامع فرهنگ سازی مالیاتی در سال 1392)) نموده که در آن سیاستهای کلی و مسیر حرکت نظام مالیاتی در حوزه فرهنگسازی ترسیم شده است. لذا با توجه به بیانیه ماموریت سازمان امورمالیاتی کشور در سال 1392 که شامل: ((سازماندهی روش اجرایی))، ((اصلاح قوانین و مقررات مالیاتی)) و ((توسعه فرهنگ مالیاتی)) سه حوزه اساسی برنامه تحول نظام مالیاتی کشور بشمار میروند. اهمیت موضوع و ارتباط آن با نظام مالیاتی کشورمان انجام یک چنین تحقیقی ضروری بنظر میرسد. از طرف دیگر ترویج فرهنگ مالیاتی، به احتمال زیاد، موجب گسترش و بهبود نگرش مودیان به مالیات و افزایش چشمگیر مشارکت و اطمینان مودیان به اداره امور مالیاتی را در پی خواهد داشت. زیرا اهداف اساسی سازمان امور مالیاتی در سال 1392حول سه محور اساسی میچرخد که یکی از مهمترین این محورها، توسعه فرهنگ مالیاتی است.
1-4- اهداف تحقیق
- تبیین ارتباط بین عوامل اجتماعی شدن و افزایش فرهنگ مالیاتی
- تبیین ارتباط بین عوامل درون سازمانی و افزایش فرهنگ مالیاتی
- تبیین ارتباط بین عوامل برون سازمانی و افزایش فرهنگ مالیاتی
- تبیین ارتباط بین عوامل فردی و افزایش فرهنگ مالیاتی
1-5- سوالات تحقیق
- بین عوامل اجتماعی و فرهنگ مالیاتی چه رابطهای وجود دارد؟
- بین عوامل درون سازمانی و فرهنگ مالیاتی چه رابطهای وجود دارد؟
- بین عوامل برون سازمانی و فرهنگ مالیاتی چه رابطهای وجود دارد؟
- بین عوامل فردی و فرهنگ مالیاتی چه رابطهای وجود دارد؟
1-6- فرضیات تحقیق
فرضیه اصلی شماره (1)
بین عوامل اجتماعی شدن و افزایش فرهنگ مالیاتی رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیههای فرعی:
- پایبندی به قانون میتواند عامل مؤثری در افزایش فرهنگ مالیاتی باشد.
فرضیه اصلی شماره (2)
بین عوامل برون سازمانی و افزایش فرهنگ مالیاتی رابطه معنا داری وجود دارد.
فرضیههای فرعی:
- ازجمله عوامل برون سازمانی، میتوان به مجامع امور صنفی اشاره کرد که میتواند عامل مؤثری در افزایش فرهنگ مالیاتی بشمار آیند.
- آشنایی مودیان به قوانین مالیاتی عامل مؤثری در افزایش فرهنگ مالیاتی محسوب میشود.
فرضیه اصلی شماره (3)
بین عوامل درون سازمانی و افزایش فرهنگ مالیاتی رابطه معنا داری وجود دارد.
فرضیههای فرعی:
- مکانیزه نمودن سیستم مالیاتی افزایش فرهنگ مالیاتی تاثیر مثبتی بر مودیان مالیاتی بدنبال خواهد داشت.
- اطلاع رسانی سازمان امورمالیاتی در خصوص تکالیف مودیان و شفاف بودن قوانین مالیاتی عامل مؤثری در افزایش فرهنگ مالیاتی محسوب میشود.
فرضیه اصلی شماره (4)
بین عوامل فردی و افزایش فرهنگ مالیاتی رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیههای فرعی:
- میزان تحصیلات مؤدیان میتواند عامل مؤثری در افزایش فرهنگ مالیاتی محسوب شود.
– آگاهی و آشنایی با قوانین مالیاتی عامل مؤثری در افزایش فرهنگ مالیاتی محسوب میشود.
[دوشنبه 1400-05-04] [ 05:45:00 ب.ظ ]
|