اختلال وسواسی ـ اجباری (OCD[1]) یک نارسایی عصبی نسبتاً شایع است که افراد زیادی با علائم و نشانگان مختلف آن را تجربه می‌کنند و به همین علت برای دریافت کمک به روانپزشکان، کلینیک‌ها و مراکز مشاوره روانی مراجعه می‌کنند (کاپلان و سادوک[2]، 2003؛ روزنهان، سلیگمن و والکر[3]، 2001). بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی اختلال وسواس- اجبار دهمین عارضه‌ای است که فرد را به سوی معلولیت (ناتوانی) سوق می‌دهد و همراه با تخریب عملکرد اجتماعی و کیفیت پایین زندگی است (اسلامی‌نسب، 1383). اختلال وسواس شستشو[4] شایع ترین تابلوی بالینی اختلال وسواسی- اجباری است (دی سیلوا و راچمن[5]، 1999؛ به نقل از اندوز، صاحبی و طباطبایی، 1381).

یکی از ویژگی‌های روانشناختی که تحت تاثیر اختلال وسواسی قرار می‌گیرد کیفیت زندگی می‌باشد. مفهوم کیفیت زندگی[6] طی قرن‌های متمادی همواره موضوعی چالش برانگیز و متأثر از نوع جهان بینی افراد بوده است (غفاری و رضایی، 1392). از سوی دیگر برخی شواهد نشان می‌دهند که هم آمیختگی فکر- عمل[7] (مثل راشین[8]، مرکل باخ[9]، موریس و اسپن[10]، 1999؛ به نقل از راسین، دیپس تراتن[11]، مرکل باخ و موریس، 2001) و هم فرونشانی فکر[12] (بررسی کنید پوردن[13]، 1999) در شناسایی بیماری وسواس فکری ـ عملی نقش دارند.

با توجه به مطالب بیان شده و با توجه به اینکه تا کنون اثر بخشی این درمان بر روی درهم آمیختگی فکر-عمل و فرونشانی فکر و بهبود کیفیت زندگی بررسی نشده هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر روی در آمیختگی فکر – عمل، فرونشانی فکر و افزایش کیفیت زندگی افراد مبتلا به اختلال وسواس شستشو می‌باشد.

بیان مساله

اختلالات اضطرابی[15] که مهمترین مشخصه مشترک آنها اضطراب، تنش و نگرانی است (ترنر[16]، 1999)، در هر مقطع زمانی بیش از یک سوم جمعیت عمومی جهان را پریشان کرده است. این بدین معناست که یکی از عارضه‌های حاد روانی جوامع امروزی، اضطراب و استرس است (کرایج و دابسون[17]، 1995، به نقل از بابایی، اکبرزاده، پورشهریاری و نجل رحیم، 1389). در بین اختلالات اضطرابی، اختلال وسواس فکری- عملی بیماری جدی، ناتوان کننده ولی قابل درمان است. این بیماری از دو جزء وسواسی [18]و اجباری[19] تشکیل شده است. جزء وسواسی عبارت از افکار، احساس، انگاره‌ها یا حس‌ها و تصورات ذهنی است که ناخواسته و مکررا وارد ذهن بیمار میشوند و جزء اجباری الگوی رفتاری تکرار شونده ویژه ای است که معمولاً در پاسخ به فکر یا انگاره وسواسی و برای کاهش اضطراب ناشی از آن انجام می‌شود و حالتی اجباری دارد و مقاومت در برابر انجام آن باعث پیدایش اضطراب می‌گردد (کاپلان و سادوک، 2003). اختلال وسواسی اجباری انواع گوناگون دارد که وسواس شستشو شایع ترین شکل بالینی آن است. افراد مبتلا، دارای وسواس‌هایی در زمینه آلودگی، نجاست و میکروب هستند و ترس از ترشحات و مایعات داخلی بدن(عرق، ادرار، خون وبزاق)، از چیزهای کثیف و آلوده شدن توسط مواد چسبنده، از بیمار شدن توسط آلوده کننده‌ها، از بیمار کردن دیگران از طریق آلوده کننده‌ها دارند. اجبارهای شایع این دسته از بیماران عبارتند از: شستشوی افراطی دست‌ها، شانه کردن، دوش گرفتن، مسواک زدن و آرایش آفراطی یا آیین مند، تمیز کردن وسایل خانگی و سایر اشیاء، اجتناب و پیشگیری و دور کردن آلوده کننده‌هاست (منزیس [20]و دی سیلوا، 2003).

علاقه به پژوهش درباره وضعیت کیفیت زندگی در اختلالات اضطرابی به خصوص وسواس فکری- عملی به سرعت در حال افزایش است (باررا و نورتون[21]، 2009).

پایان نامه

 کیفیت زندگی و ارزیابی‌هایی که فرد از زندگی خود دارد در سال‌های اخیر ارزش زیادی پیدا کرده است (سازمان جهانی بهداشت، 1998؛ به نقل از غفاری و رضایی، 1392).

پژوهش‌ها (هالندر[28] و همکاران، 1996؛ کوران و تینمان[29]، 1996؛ به نقل از غفاری و رضایی، 1392) نشان می‌دهند که بیماری وسواس منجر به پایین آمدن کارکرد اجتماعی، خانوادگی و کیفیت زندگی افراد می‌گردد. افرادی که بیماری وسواسی دارند، علاوه بر مشکل وسواس، از کیفیت زندگی و عملکرد اجتماعی پایینی نیز برخوردار هستند (تینی [30]، دنیس[31]، ون مگن[32]، گلاس[33] و وستنبرگ[34]، 2003). نتایج تحقیق کارنو[35]، گولدینگ[36]، سورنسون[37] و باتنام[38] (1988) نشان داد که افراد دارای مشکل وسواسی دوست دارند خودشان را از نظر کیفیت زندگی در سطح پایینی ارزیابی کنند و همچنین این افراد از نظر اشتغال و وضعیت مالی نسبت به گروه‌های دیگر در سطح پایین قرار دارند. بیماران وسواسی کیفیت زندگی خودشان را بعد از درمان بیماریشان به طور معنی دار نسبت به قبل از درمان بهتر ارزیابی کردند (مورتیز[39]و همکاران، 2005؛ لوچنر [40]و همکاران، 2003؛ باب[41] و همکاران، 2001).

یکی از متغییرهای شناختی که در سال‌های اخیر به طور وسیعی ارتباط آن با اختلال وسواس فکری-عملی و دیگر اختلال‌های اضطرابی بررسی شده، “آمیختگی فکر- عمل” است. مفهوم آمیختگی فکر-عمل به افکار و عقایدی اشاره دارد که در آن افکار و اعمال به طور غیر قابل تفکیکی به یکدیگر پیوسته و متصلند (برل و استارسویک[42]، 2005) و افکار و اعمال معادل و همتراز یکدیگر تلقی می‌شوند (پیرس[43]، 2007).

مطالعات مختلف، بین نمرات کلی مقیاس “آمیختگی فکر- عمل”، “سیاهه وسواس فکری-عملی” و “مقیاس وسواس فکری- عملی پادوآ” ، همبستگی از کم تا متوسط (بین 20% تا 38%)، را گزارش کرده اند (گیلیام[44] و همکاران، 2004؛ راسین و همکاران، 2001 الف و ب؛ راسین و کاستر[45]، 2003؛ اسماری و‌هالم استینسون[46]، 2001؛ یورولماز[47] و همکاران، 2004؛ اینشتین[48] و منزیس، 2004؛ پورفرج و همکاران، 2008، به نقل از قمری گیوی، محمدی پورریک و میکائیلی، 1391).

آمیختگی فکر- عمل ممکن است منجر به تبدیل شدن افکار مزاحم نرمال به افکار مزاحم پاتولوژیک از طریق فرونشانی فکر شود. اهمیت متورم ناشی از وقوع افکار خاص که با ارزیابی‌های آمیختگی فکر-عمل رخ می‌دهد، ممکن است به این نتیجه منجر شود که شخص برای فرونشانی چنین افکاری یا جلوگیری از وقوع مجدد آنها تلاش کند (وگنر[49]، اشنایدر[50]، کارتر و وایت[51]، 1987؛ به نقل از برل و استارسویک، 2005).

پژوهش‌ها (پوردن، 2004؛ تولین[55]، آبرامویتز[56]، ‌هاملین[57]، فوآ و سینودی[58]، 2002؛ به نقل از مگی و تیچمن[59]، 2007) نشان می‌دهند فرونشانی فکر اثرات ناسازگارانه‌ای روی اختلال وسواس فکری- عملی دارد. همچنین نتایج تحقیق موریس، مرکل باخ و هورسلنبرگ[60] (1996) و سالکووسکیس (1992) نشان دادند که افراد مبتلا به اختلال وسواس بیشتر از افراد فاقد اختلال به فرونشانی افکارشان تمایل دارند (به نقل از مکلارن و کرو[61]، 2003).

با توجه به مطالب بیان شده و با توجه به اینکه تا کنون اثر بخشی این درمان بر روی درهم آمیختگی فکر-عمل و فرونشانی فکر و بهبود کیفیت زندگی بررسی نشده هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر روی در آمیختگی فکر-عمل، فرونشانی فکر و افزایش کیفیت زندگی افراد مبتلا به اختلال وسواس شستشو می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت