تجدید ارائه صورتهای مالی و تغییر حسابرس :مطالعه موردی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران |
طبق مفاهیم نظری گزارشگری مالی ایران، هدف صورتهای مالی ارائه اطلاعاتی تلخیص و طبقهبندی شده درباره وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطافپذیری مالی واحد تجاری است که برای طیفی گسترده از استفاده کنندگان صورتهای مالی در اتخاذ تصمیمات اقتصادی مفید واقع گردد. خصوصیات کیفی اصلی مرتبط با محتوای اطلاعات، “مربوط بودن” و “قابل اتکاء بودن” و خصوصیات کیفی اصلی مرتبط با ارائه اطلاعات، “قابل مقایسه بودن” و “قابل فهم بودن” است. اطلاعاتی که فاقد این خصوصیات باشد، مفید نبوده و یا دارای فایده محدودی است. از آنجا که خصوصیات کیفی قابل مقایسه بودن و قابل فهم بودن، بر مفید بودن اطلاعات میافزاید، وجود ثبات رویه حسابداری در روشهای حسابداری بکارگرفته شده و افشاء مناسب اطلاعات الزامی است (کمیته تدوین حسابداری، 1388). لذا در صورت وجود اشتباه یا تغییر رویه در صورتهای مالی دوره جاری نسبت به دوره یا دورههای مالی قبل، تجدید ارائه صورتهای مالی ابزاری متداول جهت ایجاد ثبات رویه و افشاء مناسب اطلاعات خواهد بود (بولو و همکاران، 1391). تجدید ارائه صورتهای مالی را میتوان یک رویداد با اهمیت دانست که نشاندهنده کیفیت پایین گزارشگری مالی قبلی است و از طرفی نشانهای بر مدیریت غلط از طریق حاکمیت شرکتی ضعیف است (دفتر حسابداری عمومی[1]، 2002). تجدید ارائه صورتهای مالی از دیدگاه سرمایهگذاران نه تنها بیانگر مشکلات عملکرد دوره گذشته است، بلکه نوعی پیشبینی مشکلات آتی برای شرکت و مدیریت آن نیز محسوب میشود و موجب سلب اطمینان سرمایهگذاران نسبت به اعتبار و شایستگی مدیریت و کیفیت سودهای گزارششده میشود (بزرگ اصل، 1387: ب). شرکتهای تجدید ارائهکننده در پاسخ به فشارهای وارده از جانب بازارهای سرمایهای پس از اعلام عمومی تجدید ارائه صورتهای مالی به سرمایهگذاران، اقدام به تغییر حسابرسان خود میکنند تا از این طریق کیفیت حسابرسی را افزایش داده و سرمایه شهرت از دست رفته خود را احیا نمایند (ماند و سون[2]، 2013).
1-2- بیان مسأله پژوهش
تجدید ارائه صورتهای مالی تردیدهایی را درباره درستكاری مدیریت، كفایت كنترلهای داخلی شركت، اثربخشی كمیته حسابرسی، اثربخشی استقلال حسابرس و نیز كیفیت حسابرسی مطرح می کند (گلسون[3]، 2008). بركناری حسابرس مستقل پس از گزارش تجدید ارائه صورتهای مالی اقدام ملموسی است كه شركتها برای بازگرداندن اعتماد بازار سرمایه و بهبود نظارت حسابرسی بر فرایند گزارشگری مالی میتوانند انجام دهند (لویی و همکاران[4]، 2009). از حسابرسان مستقل نیز انتظار میرود در مقابل اتهامات مربوط به تجدید ارائههای مالی صاحبكاران و در راستای افزایش شهرت مؤسسه حسابرسی خود تلاش مضاعفی نموده و ریسك قانونی این اتهام را كاهش دهند (فلدمن و همکاران[5]، 2009). همانند تجدید ارائههای مالی، تغییر حسابرسان مستقل نیز رویدادهای با اهمیتی هستند كه بازارها به دقت آن ها را بررسی مینمایند. به دلیل عدم افشاء عمومی دلایل تغییر حسابرسان، با بررسی تجربی دلایل روابط بین صاحبكار و حسابرس، موجب افزایش آگاهی محققین و استفادهكنندگان اطلاعات مالی از این رویدادها میگردد. برخی محققین معتقدند تغییر حسابرس موجب واكنش منفی بازار سهام گردیده و نشانه وجود ضعف در كنترلهای داخلی صاحبكار یا عدم توافق صاحبكار با حسابرس برای بازار سهام است. همچنین، استنباط میگردد حسابرس جانشین در سالهای اولیه حسابرسی دچار اشتباه شده و در نتیجه كار حسابرسی وی از كیفیت پایینی برخوردار خواهد بود (گریفین و لونت، 2010؛ نچال، 2007). تا اندازهای كه تغییر حسابرس بتواند موجب بازگرداندن اعتماد و شهرت شركت گردد و موجب افزایش نظارت بر حسابرسی شود، سرمایهگذاران نیز به این تغییر نگاه مثبتی خواهند داشت.
از آنجا كه تجدید ارائههای مالی و تغییرات حسابرسان، هر دو رویدادهایی هستند كه موجب جلب توجه عموم سرمایهگذاران میشوند، تجدید ارائههای مالی با اهمیت، موجب ایجاد ابهام در ناتوانی ارائه اطلاعات مالی قابل اتكاء و نیز انجام نامناسب حسابرسی توسط حسابرسان میگردد. در نتیجه، نیاز به تغییر بااهمیت در مكانیسمها و ابزارهای حاكمیتی شركتها بر این اساس احساس میگردد. تحقیق حاضر با هدف پاسخگویی به این سؤال انجام یافته كه، آیا میتوان تغییر حسابرس مستقل پس از تجدید ارائه صورتهای مالی را به این موضوع نسبت داد؟ هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین تجدید ارائه صورتهای مالی شركتها با تغییر حسابرسان آن ها است. مبنای نظری پشتیبان سؤال این است كه در پاسخ به فشار بازار سرمایه، به منظور افزایش كیفیت حسابرسی و بازگرداندن هزینه حسن شهرت هنگام اعلام تجدید ارائههای مالی به عموم سرمایهگذاران، تجدید ارائه صورتهای مالی شركتها منجر به بركناری حسابرسان آن ها میگردد فرض اساسی این است كه تجدید ارائه صورتهای مالی موجب ناپایداری در رابطه صاحبكاران با حسابرسان میگردد، زیرا از دیدگاه سهامداران تجدید ارائه صورتهای مالی شركتها ناشی از ضعف حسابرسی میباشد. بنابراین، با توجه به مطالب فوق این سؤال مطرح میشود که: آیا بین تجدید ارائه صورتهای مالی و تغییر حسابرس رابطه معناداری وجود دارد؟
1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش
با توجه به موارد ذکر شده از آنجا که دلایل تغییر حسابرسان اغلب برای عموم فاش نمیشود، یافتن شواهد تجربی در خصوص تأثیرپذیری تغییر حسابرسان از تجدید ارائه صورتهای مالی، دستیابی به نگرشی جدید در زمینه پدیده تغییر حسابرس را به دنبال داشته و زمینه مناسب برای تقویت اعتبار حسابرسی را فراهم میکند (زارعی مروج، 1384). افزون بر این با در نظر گرفتن تعدد تجدید ارائه صورتهای مالی در شرکتهای ایرانی و نتایج حاصل از تحقیقات داخلی و خارجی انجام شده و با توجه به این که در حوزه جستجو انجام شده در منابع ایرانی پژوهشی که به صورت خاص به بررسی رابطه بین تجدید ارائه صورتهای مالی و تغییر حسابرس پرداخته باشد، مشاهده نشده است، ضرورت انجام این پژوهش به وضوح احساس میشود.
1-4- هدف پژوهش
1- Government Accounting Office (GAO)
2- Mande and Son
3- Gleason
[4] –Liu et al.
[5] –Feldmann et al.
[6]-Liu
[7]-Thompson and McCoy
[8]-Signal
[سه شنبه 1400-05-05] [ 10:14:00 ب.ظ ]
|