تاثیر کشور سازنده و تصویر برند بر قصد خرید مشتریان ایرانی |
جهانی شدن موجب شدت رقابت در بازارها و افزایش ریسک معرفی محصولات جدید شده است. بدون تردید لازمه موفقیت در عرصه بین المللی، پذیرش محصولات شرکت توسط مشتریان در بازارهای مقصد می باشد. جهانی شدن سریع بازارها، رشد بی سابقه تجارت جهانی را در دهههای اخیر به بار آورده است. همزمان با این رشد خارق العاده، صاحب نظران بازاریابی نیز تحقیقات خود را در این زمینه افزایش داده اند. یکی از موضوعات مورد توجه این دانشمندان، تصویر ذهنی بازار از کشور سازنده می باشد (رنجبریان و دیگران،1387). کشور سازنده یک محرک بسیار اساسی در ارزیابیهای مصرف کننده نسبت به محصولات است (کاتارینا[1]،2006).
با توجه به اهمیت موضوع، این پژوهش به دنبال بررسی تاثیر کشور سازنده و تصویر برند بر قصد خرید لوازم خانگی خارجی مشتریان ایرانی میباشد.
1-2- بیان مساله
امروزه این تصور که جهان به صورت یک دهکده جهانی درآمده است، تقریبا در ذهن تمامی مردم کره زمین جا افتاده است. شرکتها وقتی در بازار محلی خود با محدودیت فرصت مواجه هستند، نیاز توسعه بازار خود به مناطق دیگر را احساس می کنند. در چنین مواردی شرکتها باید به بازارهای خارجی وارد شوند. این موقعیت معمولا باعث ایجاد یک رقابت نزدیک بین شرکتهای بین المللی میگردد (عبدلوند و نجفیزاده[4]، 2011).
درک عواملی که تصمیم خرید مصرف کنندگان را تحت تأثیر قرار میدهد برای شرکتها مخصوصاً شرکتهایی که در بازارهای جهانی رقابت می کنند، بسیار مهم و حیاتی است. یک عقیده متعارف این است که مصرف کنندگان، محصولات وارداتی را بر مبنای کیفیت آنها خریداری می کنند، اما در بعضی موارد، مصرف کنندگان محصولات بیکیفیت داخلی را نسبت به محصولات باکیفیت خارجی ترجیح می دهند و برعکس در موارد دیگر، محصولات بیکیفیت خارجی را نسبت به محصولات باکیفیت داخلی ترجیح می دهند. بنابراین، عوامل دیگری میتوانند دلیل این پدیده را روشن سازند (انگوین و دیگران[5]،2008).
مشتریان ارزش یک کالا را به نام تجاری آن مربوط میدانند. نام تجاری می تواند پیام مثبت و یا منفی را به ذهن مشتری انتقال دهد و این بستگی به تبلیغات و برنامه های پیشبرد فروش، شهرت کالا، ارزیابی و تجارب استفاده از کالا در گذشته دارد. به طور خلاصه عوامل متعددی هستند که باعث میشوند تصور خاصی از کالا در ذهن مصرف کنندگان نقش بندد. تصویر برند همان درک مشتری از برند است. تصویر برند از دو جهت اهمیت دارد. اول اینکه تصویر برند در فرایند تصمیم گیری مشتری جهت انتخاب یا عدم انتخاب یک برند اهمیت دارد و دیگر اینکه تصویر برند بر رفتار خرید بعدی مشتری اثرگذار می باشد. ویژگی های یک محصول، فواید و نتایج مصرف یک برند و شخصیت برند سه عنصر کلیدی تصویر برند می باشند (موتینو و بیان[6]،2011).
یکی دیگر از عوامل مورد توجه شرکتهای چند ملیتی که کالاهای خود را در سطح جهان تولید می کنند، تاثیری است که نام کشور سازنده کالا در اذهان به جای میگذارد (کاتئورا[7]،1383). تاثیر کشور سازنده، عبارت است از هر گونه تاثیری که آن کشور بر مصرف کننده میگذارد تا ادراک منفی و یا مثبت از کالا در ذهن خود پیدا کند. امروزه هر شرکتی که در بازارهای جهانی به رقابت مشغول است، کالاهایی را در سطح جهان تولید می کند. آشنایی مشتری با نام کشور سازنده کالا بر تصوری که او از کالا و یا آن نام تجاری پیدا می کند، تاثیر خواهد داشت(همان ماخذ،1383 )، در واقع جهانی شدن اهمیت کشور سازنده را افزایش داده است (اوربناویسیوس و گینای کین[8]،2009).
با استناد به مطالعاتی که در این زمینه صورت گرفته، این طور استدلال می شود که کشور سازنده راهنمایی است که مشتریان به وسیله آن در مورد محصولات و ویژگیهای آنها قضاوت می کنند. به طور خلاصه، کشور خاستگاه تولید باعث ایجاد یک ارزیابی جهانی از کیفیت، کارایی و ویژگیهای محصولات و خدمات میگردد. مشتریان بر اساس تصویر کشور و تجربیات مرتبط با محصولات آن کشور، ویژگیهایی را به محصولات نسبت میدهند(برونانگ[9]،1997).
اعم از این که نام کشور سازنده محصول واکنش مثبت و یا منفی را به دنبال داشته باشد، کشور، نوع کالا و تصوری که از شرکت و نام تجاری آن وجود دارد، بر تصور مشتری تاثیر خواهد گذاشت. در مورد کشورها نیز از این لحاظ که صنعتی هستند یا در فرایند صنعتی شدن هستند و یا در حال توسعه میباشند، معمولا به صورت کلیشهای قضاوت می شود. این قضاوت به خاطر آن کشور و یا آن کالا نیست، بلکه عمدتا ناشی از ادراکی است که از کیفیت خوب کالاهای ساخته شده در آن کشور، در ذهن تداعی می شود. مثلاً تصور بر این است که کشورهای صنعتی بهترین کیفیت را دارند (کاتئورا[10]،1383).
1-3- اهمیت موضوع
جهان در سال 1947 شاهد ظهور موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت بود که با هدف آزاد سازی تجارت میان کشورهای عضو ایجاد شد. به علت بسیاری از مسائل و مشکلات نظامهای اقتصادی بین المللی و موانع تجارت غیرتعرفهای تا دهه های 1970 و1980، کارکردگرایی موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت جای خود را به سازمان
تجارت جهانی در سال 1955 داد. سازمان تجارت جهانی با چهار اصل خود یعنی برابری، منافع متقابل، شفافیت و تجارت منصفانه از کشورهای جهان خواست تا بازار خود را تحت یک زیر بنای سودآور بر روی سایر کشورها بگشایند و اجازه دهند که مصرف کنندگان داخلی نه تنها محصولات را از کشور خود، بلکه از تمام کشورهای جهان نیز انتخاب کنند (لین و چن[11]،2006). با وجود اینکه ایران عضو سازمان تجارت جهانی نمی باشد، اما حجم انبوهی از کالاهای خارجی از طریق کانالهای مختلف وارد کشور شده و این امکان را برای مصرفکنندگان داخلی فراهم آورده است که به هنگام خرید محصولات، به مقایسه محصولات تولید داخل با کالاهای خارجی موجود در بازار بپردازند و سپس دست به انتخاب بزنند (حیدرزاده و خسرو زاده، 1390).
معمولاً چندین عامل به طور مشترک ارزیابی مصرف کننده از یک محصول خاص را تحت تاثیر قرار می دهند. نام و نشان تجاری و قیمت، دو فاکتوری هستند که به طور معمول بر ارزیابی مصرف کننده از محصول و تمایل خرید وی اثر می گذارند. بااین حال جهانی شدن محصولات و بازارها فاکتورهای دیگری را جهت ارزیابی مصرف کنندگان از محصولات مد نظر قرار می دهند که از آن جمله می توان به تصویر ذهنی از کشور خاستگاه تولیداشاره کرد (احمدو دیگران[12]،2002).
1-4- هدف تحقیق
پس از بیان اهمیت موضوع و چارچوب مساله در ادامه هدف تحقیق بیان می گردد.
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر کشور سازنده و تصویر برند بر قصد خرید لوازم خانگی خارجی مشتریان ایرانی میباشد.
جهت بررسی ارتباط کشور سازنده و تصویر برند با قصد خرید مصرف کننده، در ابتدا ارتباط این دو متغیر با ابعاد پنجگانه کیفیت سنجیده شده سپس تاثیر ابعاد کیفیت بر نگرش مصرف کننده مورد بررسی قرار می گیرد. در انتها نیز رابطه نگرش مصرف کننده و قصد خرید وی بررسی خواهد شد.
1-5- فرضیه های تحقیق
همانطور که در قسمت قبل نیز مشاهده شد، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر کشور سازنده و تصویر برند بر قصد خرید لوازم خانگی خارجی مشتریان ایرانی میباشد. در این راستا می توان فرضیه های مرتبط با موضوع تحقیق را بدین ترتیب بیان کرد:
1.1.کشور سازنده بر بعد زیبایی شناسی محصول تاثیر مثبت دارد.
2.1. تصویر برند بر بعد زیبایی شناسی محصول تاثیر مثبت دارد.
1.2. کشور سازنده بر بعد عملکردی محصول تاثیر مثبت دارد.
2.2. تصویر برند بر بعد عملکردی محصول تاثیر مثبت دارد.
3.2. تصویر برند نسبت به کشور سازنده تاثیر بیشتری بر بعد عملکردی محصول دارد.
1.3. کشور سازنده بر بعد خدمات محصول تاثیر مثبت دارد.
2.3. تصویر برند بر بعد خدمات محصول تاثیر مثبت دارد.
3.3. تصویر برند نسبت به کشور سازنده تاثیر بیشتری بر بعد خدمات محصول دارد.
1.4. کشور سازنده بر اعتبار برند محصول تاثیر مثبت دارد.
2.4. تصویر برند بر اعتبار برند محصول تاثیر مثبت دارد.
3.4. تصویر برند نسبت به کشور سازنده تاثیر بیشتری بر اعتبار برند محصول دارد.
1.5. کشور سازنده بر اعتبار فنی محصول تاثیر مثبت دارد.
2.5. تصویر برند بر اعتبار فنی محصول تاثیر مثبت دارد.
3.5. کشور سازنده نسبت به تصویر برند تاثیر بیشتری بر اعتبار فنی محصول دارد.
1.6. بعد زیبایی شناسی محصول بر نگرش خرید مصرف کننده تاثیر مثبت دارد.
2.6. بعد عملکردی محصول بر نگرش خرید مصرف کننده تاثیر مثبت دارد.
3.6. بعد خدمات محصول بر نگرش خرید مصرف کننده تاثیر مثبت دارد.
4.6. بعد اعتبار برند محصول بر نگرش خرید مصرف کننده تاثیر مثبت دارد.
5.6. بعد اعتبار فنی محصول بر نگرش خرید مصرف کننده تاثیر مثبت دارد.
1.7. کشور سازنده بر نگرش خرید مصرف کننده تاثیر مثبت دارد.
2.7. تصویر برند بر نگرش خرید مصرف کننده تاثیر مثبت دارد.
1.8. نگرش خرید مصرف کننده بر قصد خرید تاثیر مثبت دارد.
2.8. کشور سازنده بر قصد خرید تاثیر مثبت دارد.
3.8. تصویر برند بر قصد خرید تاثیر مثبت دارد.
[سه شنبه 1400-05-05] [ 02:54:00 ب.ظ ]
|