حرکت و جنبش از ویژگی های حیات انسان و دارای انگیزه و ریشه ای در سرشت او و عاملی برای رشد، سلامت ونشاط اوست. انسان نیازمند حرکت و به عبارتی ناگزیر از حرکت است. منع انسان از حرکت نه تنها موجب توقف رشد بلکه سبب افسردگی واز دست دادن شور ونشاط زندگی وی می گردد. امروزه علم در تمام جنبه ها پیشرفت چشم گیری داشته و تربیت بدنی و ورزش که علمی گسترده وپیشرفته تلقی می شود از این قائده مستثنی نیست. از سوی دیگر، یکی از عوامل بسیار موثر توسعه و پیشرفت علم ورزش، شناخت بهتر بدن وچگونگی عملکرد آن است. همچنین اگر فعالیتهای جسمانی بر مبنای صحیح و با اصول و موازین علمی انجام نشود، نه تنها مثبت ومفید نخواهد بود، بلکه زندگی انسان را به مخاطره می اندازد. به عبارت دیگر با تقویت صحیح و اصولی دستگاه عضلانی – اسکلتی می توان از بروز بسیاری از ناراحتی های بدن پیشگیری کرد(1).
ستون فقرات ساختاری چند قسمتی[1] با تحرک زیاد بوده که مستعد تاثیر پذیری از نیروهای واکنشی زیادی است که ناشی از وضعیت های بدنی مختلف، انقباضات عضلانی و نیروهای خارجی وارده است(2). ستون فقرات دارای چهار قوس، شامل قوسهای گردنی، سینه ای، کمری وخاجی است که این انحناهای ستون فقرات سبب افزایش مقاومت آن در برابر نیروهای عمودی از جمله وزن بدن می شود.
هنگامی که ساختار اسکلتی انسان در حالت تعادل باشد، دستگاه اهرمی در حداکثر کارایی و حداقل انرژی است. بدن یک ساختار بلند است که بر روی یک سطح اتکا نسبتا کوچک متعادل و مرکز جاذبه آن در ناحیه بالاتری قرار دارد و همین امر تعادل فیزیولوژیک بدن را با چالش روبه رو می کند(5).
تعادل و کنترل راستای قامت یکی از جنبه های مهم آمادگی جسمانی است که ورزشکاران برای بهبود اجراهای ورزشی خود از آن سود می برند، بطوریکه کمتر ورزشی را می توان نام برد که تعادل وکنترل راستای قامت در آن نقشی نداشته باشد(6). علاوه براین تعادل وکنترل راستای قامت یکی از بخش های مهم برنامه های بازتوانی در آسیب های ورزشی به شمار می رود که متاسفانه اغلب از سوی مربیان و ورزشکاران نادیده گرفته شده و بازگشت ورزشکار را به میادین ورزشی به تاخیر می اندازد. بانگاهی جامع به مفهوم تعادل وکنترل راستای قامت متوجه مفهوم وکاربرد وسیع آن خواهیم شد بطوریکه هر جا سخن از بدن انسان به میان می آید،تعادل وکنترل راستای قامت نقش پررنگ تری به خود می گیرد.فعالیت های انجام شده در محیط کار و کارهای روزمره مانند راه رفتن، دویدن و بالارفتن از پله ها، همگی به تعادل وکنترل وضعیت بدنی صحیح نیازمندند.
تعادل وضعیتی است که میل به جابجایی مرکز ثقل(COG)[3] در محدوده سطح اتکا(BOS)[4]در حد مطلوب را توصیف می کند(7).از آنجا که اختلالات ثبات وضعیت (Postural)، اسپاسم و تون عضلانی یکی از بزرگترین مشکلات برای تعادل،تحرک و انجام فعالیت های روزانه در بیماران MS[5] می باشد(8). و همچنین یکی از عوامل مهم برای افتادن در بیماران مبتلا بهMS اختلال تعادل می باشد(9) .تعادل و کنترل راستای قامت در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس اهمیت دو چندانی پیدا میکند. با توجه به رشد و گسترش این بیماری و افزایش آمار افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس در جهان(2.5 میلیون نفر) و در ایران 40-60 هزار و باتوجه به اینکه زنان بیشتر در معرض ابتلا به ام اس هستند (72درصد زنان و28 درصد مردان)اهمیت تشخیص و پیشگیری مشکلات این بیماران برای ارتقا و بهبود کیفیت زندگی مستقل بیشتر نمایان می شود. از همین رو بررسی وتشخیص عوامل موثر برتغییرات کنترل راستای قامت و تعادل افراد مبتلا به MS، به منظور افزایش ایمنی در اجرای فعالیت های فیزیکی روزمره و ورزشی وجلوگیری از آسیب های ناشی از زمین خوردن در بین این گروه از جامعه، یکی از موضوعات مهم وضروری است.
1-2بیان مسئله
1-3اهمیت وضرورت تحقیق
به موازات رشد و گسترش این بیماری در جهان وایران و با توجه به اینکه زنان بیشتر در معرض ابتلا به ام اس هستند (72درصد زنان و28 درصد مردان)، اهمیت تشخیص و پیشگیری مشکلات این بیماران برای ارتقا و بهبود کیفیت زندگی مستقل بیشتر نمایان میشود. از نظر اجتماعی، اقتصادی و پیشرفت جامعه مثمر ثمر بودن و مولد بودن این افراد اهمیت اساسی دارد . ازانجا که این بیماری یک بیماری بشدت ناتوان کننده و درگیر کننده مغز و نخاع شوکی و مخچه ایست وباعث از بین رفتن میلین این بافتها می شود که درنتیجه آن فقدان هدایت نرمال پیامهای عصبی در سیستم اعصاب مرکزی را خواهیم داشت (13،10). پیامد این اختلال ایجاد مشکلات خاصی دراندامهای بدن از جمله اختلالات تعادلی وحرکتی، ضعف عضلانی و خستگی و اسپاسم و اختلالات حسی و بینایی وغیره است(23). این علائم باعث اثر گذاشتن بر زندگی فردی و اجتماعی و کاهش کیفیت زندگی مستقل آنان میشود .طبق تحقیقات انجام شده توسط مورتون[8] و باستین[9]( به نقل از Darcyو همکاران) نشان داده اند راه رفتن غیر طبیعی با اختلال تعادلی مرتبط است و کنترل تعادل و راه رفتن که توسط مخچه صورت میگیرد وابسته به یکدیگرند و این دو را نمی توان از هم جدا درنظر گرفت .لذا با توجه به شایع ترین منطقه درگیری این بیماری یعنی مخچه و افزایش مشکلات تعادلی و کنترلی قامت باعث تغییر کیفیت زندگی و بالا رفتن هزینه های نگهداری آنها (250هزار تومان تا یک میلیون) میشود(10). درضمن عوارض جسما نی روانی، اجتماعی، اقتصادی و مرگ را نیز موجب میشود که با توجه به این عوامل اهمیت حفظ و نگهداری آنها در کنار مطالعات پزشکی، بیو مکانیکی و روانی حرکتی بررسی و تشخیص عوامل موثر بر تغییرات زندگی به منظور افزایش تعادل و کنترل راستای قامت یکی از موضوعات مهم و ضروری است. امروزه تمرین درمانی یکی از روش های کم هزینه و موثر درمانی درکاهش اختلالات عملکردی در افراد مبتلا به ام اس میباشد(13). همچنین در مطالعه اسمدال[10] و همکاران،فولک [11] و همکاران،دبولت[12]و همکاران ، نشان داده شده که تمرین درمانی باعث بهبود تعادل در بیماران مبتلا به ام اس میگردد(26،25،24). درمورد اثر بخشی تمرینات ثبات مرکزی و یوگا برروی تعادل، انعطاف پذیری،کاهش اسپاسم و کنترل قامت گزارشات متفاوتی وجود دارد وباتوجه به اینکه تحقیقات کمی برروی این افراد دراین زمینه انجام شده است
محقق سعی خواهد کرد تا میزان تاثیرگزاری تمرینات ثبات مرکزی و یوگا را بر تعادل و راستای قامت افراد مولتیپل اسکلروزیسی که دارای مشکلات تعادلی هستند مورد مطالعه قراردهد. و با فرض تاثیر گذاری این تمرینات بر تعادل وراستای قامت و با توجه به اینکه این تمرینات به راحتی در هر مکانی قابل اجراست و نیاز به تجهیزات خاصی ندارد،که این،جنبه کاربردی این تحقیق می باشد(22،15). این تحقیق طراحی شده است.
1-4اهداف تحقیق
1-4- 1هدف کلی:
بررسی تاثیر تمرینات یوگا و ثبات مرکزی بر تعادل و وضعیت قامت زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس.
1-4-2 اهداف ویژه :
1.بررسی تاثیر تمرینات یوگا بر تعادل بیماران مولتیپل اسکلروزیس.
2.بررسی تاثیر تمرینات یوگا بر ناهنجاری قامتی بیماران مولتیپل اسکلروزیس.
3.بررسی تاثیر تمرینات ثبات مرکزی برتعادل بیماران مولتیپل اسکلروزیس.
4.بررسی تاثیر تمرینات ثبات مرکزی برناهنجاری قامتی بیماران مولتیپل اسکلروزیس.
1-5 فرضیه های تحقیق :
1.تمرینات یوگا بر تعادل بیماران مولتیپل اسکلروزیس تاثیر معنادار دارد.
2.تمرینات یوگا بر ناهنجاری قامتی بیماران مولتیپل اسکلروزیس تاثیر معنادار دارد.
3.تمرینات ثبات مرکزی بر تعادل بیماران مولتیپل اسکلروزیس تاثیر معنادار دارد.
4.تمرینات ثبات مرکزی بر ناهنجاری قامتی بیماران مولتیپل اسکلروزیس تاثیر معنادار دارد.
1-6 – قلمرو تحقیق:
1.آزمودنی ها زن و به صورت تصادفی هدفمند انتخاب شده اند.
2.دامنه سنی آزمودنی ها بین 25تا45سال است.
3.هیچ یک از بیماران سابقه بیماری قلبی، کبدی، کلیوی، ریوی ،دیابت، تیروئید و بیماریهای روماتیسمی و نقرس را نداشتند.
- بیماران از 3ماه قبل هم هیچگونه فعالیت ورزشی انجام نداده بودند.
5.بیماران در دوره بهبودی[13] بیماری بودند.
1-7 محدودیت های تحقیق
1.وضعیت روحی آزمودنی ها قابل کنترل نبود.
2.میزان استراحت آزمودنی ها قابل کنترل نبود.
- تغذیه آزمودنی ها یکسان نبود.
1-8-تعریف واژه ها واصطلاحات (واژه نامه )
1-8-1 تعادل:
تعریف نظری: تعادل وضعیتی است که میل به جابجایی مرکز ثقل[14] در محدوده سطح اتکا[15] در حد مطلوب را توصیف می کند(7).
1-8-1 تعادل ایستا:
حفظ یک وضعیت با کمترین جابجایی(27).
1-8-2 تعادل پویا:
تعریف عملیاتی: نمره ای است که بیماران از تست تعادلی برگ کسب می کنند.
1-8-3 راستای قامت :
تعریف نظری: طرز قرار گرفتن اجزای بدن نسبت به یکدیگر را راستای قامت می گویند، که درحالت ایستاده صحیح خط عمود ثقل از نقاط زیر عبور میکند:
زائده ماستوئید؛
نقطه ای درست در مقابل مفاصل شانه؛
مفاصل هیپ یا درست پشت آن؛
نقطه ای درست در مقابل مرکز مفصل زانو؛
نقطه ای درست در مقابل مفصل مچ پا؛
راستای صحیح در حالت ایستاده باعث حفظ تعادل با مصرف حداقل انرژی درون می شود(28).
تعریف عملیاتی: که در این پژوهش راستای قامت به وسیله دستگاه فورمتریک دایرز آلمان سنجیده می شود.
1-8-4 تمرینات ثبات مرکزی:
تعریف نظری: مجموعه تمریناتی هستند که با هدف بازآموزی عضلات اصلی ثبات دهنده ستون فقرات ولگن به منظور حفظ ثبات عملکردی در طی فعالیت های عملکردی معرفی شده اند.
تعریف عملیاتی: در تحقیق حاضر منظور از تمرینات اختصاصی ثبات دهنده ستون فقرات بازآموزی حس عمقی ناحیه کمری لگنی، مانور تو دادن شکم همراه با انقباض عضله مالتی فیدوس وسپس با حفظ مانور ثبات دهنده مذکور استفاده از ثبات داینامیک بدست آمده در وضعیت های مختلف است(29).که این تمرینات 2بار در هفته و به مدت 8 هفته انجام شده است.
[سه شنبه 1400-05-05] [ 03:19:00 ق.ظ ]
|