موضوع اکتساب مهارت و عواملی که احتمالا آن را تحت تاثیر قرار می­دهد از دیرباز مورد توجه مربیان ورزشی بوده است. به نظر می­رسد که عواملی نظیر انگیزش ، توجه ، آمادگی جسمانی و روانی در اکتساب مهارت از اهمیت زیادی برخوردارند. در مباحث یادگیری حرکتی به متغیر­ها و عوامل زیادی اشاره شده است که در فرایند یادگیری مهارت­ های حرکتی و نحوه ­اجرای آ­ن­ها تاثیر می­گذارند. در این میان توجه[1] یکی از اجزای مهم و اساسی در آموزش مهارت ­هاست. اگرچه تلاش زیادی برای تعریف واژه توجه صورت گرفته است اما هنوز معنای روشن و قابل فهمی برای آن ارائه نشده است. به طور کلی توجه به معنای قابلیت فرد در پردازش است (مگیل، 1386؛ اشمیت و رایسبرگ، 2008). توجه می ­تواند به سمت یک عامل درونی و یا یک عامل بیرونی در اجرای حرکات و تکنیک­ها معطوف شود. در بیشتر تحقیقات تعریف درونی[2] شامل دستورالعمل­های متفاوتی برای آزمودنی­ها، جهت توجه کردن بر چگونگی اجرای یک حرکت می­باشد. تعریف بیرونی[3] متفاوت­تر است و در آن اغلب از آزمودنی­ها خواسته می­ شود که روی موضوعی که در اطراف آن­ها وجود دارد و یا به بعضی از نتایج عملکردشان توجه کنند (ولف، 1388).

از دیگر عوامل مهم در خصوص یادگیری، تاثیر تفاوت­های فردی[4] است. یکی از مهم­ترین تفاوت­های فردی سبک­های شناختی و یادگیری[5] افراد است. اکتساب مهارت ­ها در روش­های متفاوت، به علت سبک­های شناختی و یادگیری، متفاوت است. مطالعات انجام شده در این زمینه بیانگر ‌این نکته است که افراد دارای تفاوت­های فردی مهمی‌ در زمینه مسائل شناختی هستند که در حل مشکلات و تصمیم‌گیری به آن­ها اتکا می‌کنند؛ در واقع سبک­های شناختی عبارت­اند از طریقی که شخص موضوعات را ادراک می­ کند، اطلاعات را به خاطر می­سپارد، درباره مطالب می­اندیشد و مسائل را حل می­ کند (امامی پور و شمس، 1386).

این روش­ها بسیار متنوع­اند و مهمترین آن­ها عبارت­اند از روش­های وابسته و ناوابسته به زمینه، تکانشی و تاملی روش­های همگرا و واگرا، جذب کننده و انطباق یابنده (ویتکین و گودیناف[6]، 1976؛ کلب[7]، 1985، 2002). یکی از سبک­های شناختی که اخیرا توجه زیادی را به خود جلب کرده است، سبک مستقل از زمینه و وابسته به زمینه[8] است. بنابر مطالب ذکر شده توجه یک فرایند شناختی است که کانونی کردن آن (درونی و بیرونی) برای اجرای موفقیت آمیز در ورزش حائز اهمیت است. لذا با توجه به تاثیر اجتناب ناپذیر سبک شناختی در دریافت و پردازش اطلاعات، در تحقیق حاضر سعی می­ شود تا دستورالعمل­های نوع کانون توجهی در ارتباط با نوع سبک شناختی افراد مورد بحث و بررسی قرار گیرد.

1-2-بیان مسئله

توجه یکی از مهم­ترین محدودیت­های اثرگذار بر یادگیری و اجرای انسان است که کانونی کردن آن روشی برای افزایش بازدهی و یادگیری است. کانونی کردن توجه به این اشاره دارد که فرد، در موقعیت اجرا توجه خود را چگونه و به چه جایی متمرکز کند؛ در واقع نظم بخشیدن به منابع موجود برای معطوف کردن آن به منابع اطلاعاتی خاص است (مگیل، 1380). پرسش مهمی که در ارتباط با موضوع آموزش وجود دارد، این است که توجه هشیار یادگیرنده هنگام اجرای مهارت باید به کجا معطوف شود؟ مطالعاتی که در حوزه کانون توجه بر یادگیری مهارت ­ها انجام گرفته­اند، نتایج متناقضی را در یافته­ ها نشان داده است. با نگاهی بر تئوری­ها و فرضیات این ناهم­خوانی بیشتر آشکار می­ شود.

اکثر تحقیقات برتری کانون توجه بیرونی (آثار حرکت در محیط) را بر عملکرد و یادگیری مهارت حرکتی نشان داده­اند. تبیین آثار یادگیری کانون توجه بیرونی با توجه به دیدگاه ادراک-عمل، در نظریه کدگذاری مشترک پرینز[9] (1997) و فرضیه اثر-عمل او برای اولین بار مطرح شد. پس از آن ولف و ویگلت[10] (1997) نشان دادند آموزش­هایی که در حین یادگیری حرکت در شبیه­ساز اسکی، یادگیرنده را به معطوف کردن تمرکز بر حرکات بدنش وادار کرد (تمرکز درونی) موجب عملکرد ضعیف­تر آن­ها در مقایسه با افرادی شد که هیچ گونه آموزشی ندیده بودند.

برای توضیح مزیت­های تمرکز توجه بیرونی ولف، مک نوین وشی[11] (2001)، و مک نوین، شی و ولف (2003)، فرضیه عمل محدود شده[12] را ارائه دادند که به طور ویژه­ای چگونگی تاثیرگذاری تمرکز توجه بیرونی را در مقابل درونی نشان می­هد. تبیین اصلی فرضیه آن­ها برای اتخاذ کانون تمرکز بیرونی نسبت به درونی توسعه خودکاری بیشتر در کنترل حرکات است. بر اساس این دیدگاه زمانی که افراد روی حرکات بدن خود تمرکز می­ کنند (یعنی تمرکز درونی را انتخاب می­ کنند) تمایل دارند به طور آگاهانه در فرایندهای کنترلی که هماهنگی حرکات را تنظیم می­ کند، مداخله نمایند. این امر موجب کنترل هشیارانه حرکات می­ شود و به فرایند­های خودکار که می­توانند حرکات را موثرتر کنترل کنند لطمه می­زند. به عکس تمرکز توجه روی پیامد حرکت (تمرکز بیرونی) باعث ارتقای نوعی کنترل خودکار می­ شود که این نوع پردازش خودکار، فرایندهای غیرآگاهانه، سریع و بازتابی کنترل حرکات را در پی دارد و باعث نتیجه مطلوبی می­ شود (ولف، 2007).

از سوی دیگر برخلاف نتایج این پژوهش­ها و نظریه ­ها برخی تحقیقات نیز تفاوت معنی­داری بین اتخاذ کانون توجه بیرونی و درونی در یادگیری مهارت­ های مختلف مثل ضربه گلف، دریبل فوتبال و یادگیری پرتاب قلاب ماهیگیری یافت نکرده ­اند (بیلوک و همکاران[13]، 2002 ؛ هارتمن و همکاران[14]، 2002؛ بیلوک و همکاران، 2004). برای مثال بیلوک و همکاران (2002) مشاهده کردند که بازیکنان باتجربه فوتبال تکلیف دریبل را زمانی که به اثرات حرکت (تمرکز بیرونی) توجه می­کردند بهتر انجام دادند درحالی که بازیکنان مبتدی با تمرکز روی حرکات پایشان عملکرد بهتری به نمایش گذاشتند؛ بنابراین فرضیه اختلال در خودکاری مهارت[15]بیان می­ کند که کانون توجه درونی زمانی مشکل­آفرین می­ شود و با فرایندهای خودکار تداخل پیدا می­ کند که افراد به سطوح بالای مهارت رسیده باشند بنابراین برای افراد مبتدی کانون توجه درونی مناسب­تر است.

همچنین طبق فرضیه کیت و همکاران[16] (2014) اثرات کانون توجه بیرونی بر عملکرد قوی­تر است و یادگیری را کمتر بهبود می­بخشد. حجازی دینان وهمکاران نیز (1390) نشان دادند تفاوت معنی داری بین دو گروه کانون توجه درونی و بیرونی در دقت وسینماتیک پرتاب دارت وجود نداشت شجاعی (1390)، نشان داد که RT وضعیت پیش نشانه با کانون توجه درونی به طور معناداری کمتر از دو گروه دیگر بود. سلاجقه و همکاران (1393) نشان دادند تفاوت دو گروه تجربی کانون توجه به صورت خودگفتاری با گروه کنترل معنا دار بود اما تفاوت بین دو نوع کانون توجه درونی و بیرونی به صورت خودگفتاری در مهارت پاس سینه بسکتبال معنادار نبود. این تحقیقات یک چالش روانشناختی را ارائه می­دهد زیرا هیچ شواهد قطعی مبنی بر اینکه فرد تحت آزمایش دقیقا دستورات را دنبال کرده باشد وجود ندارد.

با در نظر گرفتن این دوگانگی­ها در حوزه کانون توجه، از دیگر منابع دخیل در فرایند پردازش اطلاعات سبک­های شناختی افراد است. ویتکین و همکاران (1971) متوجه تفاوت افراد در زمینه موقعیت­های دیداری یک مسئله شدند و آزمون گروهی اشکال نهفته[17] را طراحی کردند بر اساس نظریه تمایز روانشناختی[18] ویتکین، افراد در

پایان نامه

پایان نامه

 پاسخ به طرح­های ادراکی ، به دو دسته مستقل از زمینه و وابسته به زمینه  تقسیم می­شوند.

افراد مستقل از زمینه بین خود و غیر خود تمایز بیشتری قائل­اند، درک بدنی واضح­تری دارند و زمینه برای آن­ها یا تاثیر ندارد یا تاثیر آن بسیار کم است؛ همچنین بدون تاثیرپذیری از محیط اطراف، اطلاعات را پردازش می­ کنند و تمایل بیشتری به استفاده از منابع درونی دارند؛ درحالی که افراد وابسته به زمینه در تمایز خود از غیر خود، آنها را تابع سازمان یافتگی­های بیرونی می­سازد. این افراد در پردازش اطلاعات از محیط پیرامون خود سود می­جویند و در قضاوت­های ادراکی به اطلاعات کلی توجه دارند و در نتیجه به زمینه وابسته­ترند (ویتکین، 1979). پالادینو و همکاران[19] (1997) سبک­های شناختی را شیوه ­های تخصصی پردازش اطلاعات در افراد می­دانند.

به علاوه تشخیص داده شده که یادگیری مهارت حرکتی به وسیله یک فرایند در چند مرحله اتفاق می­افتد. برای مثال مدل کلاسیک فیتز و پوسنر[20] (1967) یادگیری حرکتی را در سه فاز توصیف می­ کند: شناختی، تداعی و خودکاری؛ همچنین دستورالعمل­های اولیه ارائه شده در مرحله اکتساب، طبق مدل جنتایل[21] (1972) درک اینکه چه انجام شود تا یک ایده عمومی از الگوی حرکتی لازم شکل بگیرد را ممکن می سازد؛ با توجه به نظریه ­های ذکر شده درمی­یابیم که یاگیرندگان در مراحل اولیه یادگیری دارای درجه بالایی از فعالیت شناختی هستند بنابراین سبک شناختی یک فرد به شکل قابل ملاحظه­ای بر شیوه پردازش اطلاعات وی اثر می­گذارد به طوری که هر فرد متناسب با سبک شناختی خود مطالب را اخذ می­ کند (حسینی، 1390).

با وجود ابهاماتی که در خصوص اثر نوع کانون توجه وجود دارد و با توجه به اینکه به طور منطقی رجحان شناختی افراد در پردازش اطلاعات متفاوت است ، مطالعه حاضر بر آن است تا اثر دستورالعمل­های کانون توجه درونی و بیرونی را در عملکرد، یادگیری و انقال افراد با سبک­های شناختی مستقل از زمینه و وابسته به زمینه، در مهارت حرکتی پرتاب دارت مقایسه و ارزیابی کند. به عبارت دیگر سوال این است که هریک از دو سبک مستقل از زمینه و وابسته به زمینه با چه نوع دستورالعمل کانون توجهی یادگیری بهتری خواهند داشت؟

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

در طراحی و ارائه آموزش، اغلب این فرضیه مطرح است که همه یادگیرندگان به شیوه یکسان وشبیه به هم یاد می­گیرند. حاکمیت چنین دیدگاهی بر آموزش و یادگیری وجود موضوع مهم تفاوت در سبک­های شناختی را نادیده می­گیرد. این سبک­­ها عادات یا رفتارهای ذهنی منظمی هستند که به راه حل مسئله ، پردازش اطلاعات یا نقشه­های ذهنی می­پردازند؛ و توانایی بالقوه دائمی هستند که از فردی به فرد دیگر متغیراند و ممکن است بر یادگیری، بخصوص بر نحوه عملکرد فرد تاثیر بگذارند (رایدینگ[22]، 1997). به دلیل اهمیت این مسئله پژوهشگران تلاش­ های زیادی را برای درک تاثیرات آن بر یادگیری و رفتار انجام داده­اند.

تحقیقات نشان می­دهد که اگر سبک آموزشی و سبک یادگیری، با هم هماهنگ باشند، یادگیرنده­ها به طور موثرتری قادر به پردازش اطلاعات هستند در نتیجه یادگیری بهتر و بیشتری خواهند داشت (برونر و هیل[23]، 1999). از این­رو سازگار کردن مواد آموزشی برای برآورده کردن نیاز­های گوناگون یادگیری فراگیرندگان ضرورت دارد. این امر مستلزم آن است که سبک­های شناختی را شناسایی کرده و بدانیم که برای هر سبک چه نوع دستورالعملی مورد نیاز است. بنابراین شایسته است با در نظر گرفتن سبک­های شناختی فراگیرندگان، در شناسایی ویژگی­های آن­ها در پردازش اطلاعات، به یادگیری هر چه بهتر آنان کمک شود.

به عبارت دیگر اگر در فرایند یادگیری به توان سبک­های شناختی افراد توجه شود و فرایند یادگیری را مطابق با آن تطبیق داد تجربه موفقیت بیشتر شده و فرد از یادگیری خود احساس رضایت خواهد کرد. بنابراین پژوهش حاضر در­صدد است اثر کانون توجه بیرونی و درونی را بر اساس رویکرد سبک­های شناختی استقلال/وابستگی به زمینه بررسی کند. نتایج این پژوهش احتمالا می ­تواند بین دو فاکتور مهم یادگیری یعنی سبک ترجیحی پردازش اطلاعات افراد (استفاده از منابع بیرونی در مقابل منابع درونی) و جهت­دهی مناسب کانون توجه آن­ها ارتباط برقرار کند و شکاف موجود در زمینه اثربخشی کانون توجه درونی یا بیرونی را پر کند. این موضوع می ­تواند به تسهیل فرایند یادگیری و کم کردن زمان و هزینه کمک کند.

1-4- اهداف

  1. بررسی اثر دستورالعمل کانون توجه درونی و بیرونی در افراد مستقل/وابسته به زمینه بر اجرای مهارت پرتاب دارت
  2. بررسی اثر دستورالعمل کانون توجه درونی و بیرونی در افراد مستقل/وابسته به زمینه بر یادداری مهارت پرتاب دارت
  3. بررسی اثر دستورالعمل کانون توجه درونی و بیرونی در افراد مستقل/وابسته به زمینه بر انتقال مهارت پرتاب دارت

1-5- فرضیه ها

  1. اختلاف معناداری در نتایج پس­آزمون گروه­ های مستقل از زمینه و وابسته به زمینه با دستورالعمل­ کانون توجه درونی و بیرونی وجود دارد.
  2. اختلاف معناداری در نتایج آزمون یادداری گروه­ های مستقل از زمینه و وابسته به زمینه با دستورالعمل­ کانون توجه درونی و بیرونی وجود دارد.
  3. اختلاف معناداری در نتایج آزمون انتقال گروه­ های مستقل از زمینه و وابسته به زمینه با دستورالعمل­ کانون توجه درونی و بیرونی وجود دارد.

1-6- پیش فرض های تحقیق

  1. شرکت­ کنندگان در شرایط نسبتا یکسان تمرین کردند.
  2. شرکت­ کنندگان در هنگام اجرای تکلیف تمام سعی خود را بکار گرفتند.
  3. شرکت­ کنندگان به پرسشنامه اطلاعات شخصی خود صادقانه جواب دادند.
  4. تعداد و موقعیت نمونه نماینده خوبی برای جامعه است و ویژگی­های جامعه را به خوبی معرفی می­ کند.

1-7- متغیرهای تحقیق

متغیرهای این تحقیق عبارتند از

متغیر مستقل:

متغیر­های مستقل پژوهش حاضر کانون توجه و سبک­های شناختی می­باشد.

متغیر وابسته:

متغیرهای وابسته این تحقیق اکتساب، یادداری و انتقال مهارت پرتاب دارت می­باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت