شناسایی و دستهبندی عوامل مؤثر بر خودپنداره و رابطه آن با انضباط كاركنان |
موفقیت و پیروزی در زندگی، دوستی، کار، تحصیل و تقریبا هر اقدامی که برای آن کوشش میکنیم تا حد زیادی از تصورات شخصی ما سرچشمه میگیرد. به نظر میرسد افرادی که به ارزش شخصی خود اطمینان دارند و خود را فردی باارزش میدانند، موفقیت و خوشبختی را به سوی خود جذب میکنند مفهوم” خود” از موضوعاتی است که به لحاظ کانون توجه بودن، تاریخچهای تقریبا طولانی دارد. آگاهی از خود نشاندهنده جنبه مهمی از تجربه پدیدار شناختی یا ذهنی انسان است. تعداد جالب توجهی از پژوهشها نشان میدهند که چگونگی احساس انسان از خود در بسیاری از موقعیتها بر رفتار او اثر میگذارد. درحال حاضر مهم ترین و رایج ترین اشکالات و اختلالات رفتاری را به خود نسبت دادهاند(فروید[1]،173،1914).
به مفهوم خود به سه دلیل تاکید شده است: اول اینکه آگاهی از خود نشاندهنده جنبه مهمی از تجربه ذهنی انسان است .دوم اینکه تعداد جالب توجهی از پژوهشها نشان میدهند که چگونگی احساس انسان از خود در بسیاری از موقعیتها بر رفتار او اثر میگذارد و سوم اینکه مفهوم خود برای بیان جنبههای سازمان یافته و یکپارچه کنش شخصیت به کار رفته است(جلالی،1392،2).
محور اصلی و رکن اساسی سازمان، منابع و سرمایهانسانی آن محسوب میشود و توسعه سازمان منوط به استفاده بهینه، مطلوب و کارامد از منابع و بهویژه نیروی انسانی آن است. بهترین سیستمها بدون ایجاد زمینه مناسب در نیروی انسانی خود نمیتوانند برنامه های خود را به انجام برسانند و نقطه حائز اهمیت ان است که نفس برنامه متکی به نوعی انضباط[2] است. همانطور که بیان شد چگونگی احساس انسان از خود در بسیاری از موقعیتها بر رفتار او اثر دارد و مجموعه رفتارهای افراد در سازمان رفتار سازمانی و آن نیز رفتار اجتماعی، از جمله انضباط اجتماعی را شکل میدهد.
طی سالهای اخیر مطالعات بسیاری در خصوص خودپنداره[3] و ارتباط آن با متغیرهای دیگری نظیر هویت، جنسیت، عزت نفس، موفقیت و پیشرفت تحصیلی و شایستگی در انجام دادن کار اجرا شده است. اما به ندرت پژوهشهای در مورد شناسایی عوامل موثر بر خودپنداره و همچنین ارتباط آن با انضباط سازمانی صورت گرفته است در این پژوهش عوامل موثر بر خودپنداره شناسایی و ارتباط آن با انضباط کارکنان در سازمان مورد بررسی قرار گرفت. از آنجا که مسائل مربوط به خودپنداره و انضباط در حوزه سازمان موضوع بسیار مهمی است لذا پژوهش در این مورد به پیشبرد هرچه بیشتر دانش این حوزه کمک خواهد کرد و زمینه ساز ارائه راهکارهای مناسب تر در خصوص مسائل و مشکلات مرتبط با آن خواهدشد.
1-2- بیان مسأله
از آنجایی كه منابعانسانی از حساسترین و فنیترین منابع هر سازمان به حساب میآیند لذا جایگاهی عظیم در سازمان دارند. تحقق موفقیت سازمان منوط به بررسی رفتار فرد در سازمان دارد رفتاری که هر فرد در موقعیتهای مختلف از خود نشان میدهد به طور مستقیم تحت تاثیر متصور و پنداری است که وی از کل وجود خود دارد. برداشتی كه هر كس از خودش دارد بر رفتار و عمل او تاثیر میگذارد چونانكه انسانها معمولا آنگونه عمل میكنند كه فكر میكنند هستند. با آنكه بیشتر تئوریسینهای”خویشتن پنداری” در دهه1970 و1980 تحقیقات خود را اجرا نمودند، در حال حاضر توجه عمومی به خویشتن پنداری رو به كاهش نهاده است خویشتن پنداری به صورت مداوم در تعامل با دیگر افراد تعدیل یافته وتحت تأثیر عوامل دیگر از قبیل درونگرایی و برونگرایی و عزت نفس قرار میگیرد. با وجودی كه در سایت تحقیقاتی اریك[4] حدود 6000 مطلب در این خصوص نوشته شده است ولی متأسفانه هنوز هم این اصطلاح برای عموم ناشناخته بوده و تعریف شفافی از آن ارائه نشده است و در خصوص پدیده«خود» حدود15 مفهوم مختلف مطرح شده است(استرین،1993). موفقیت سازمانهای امروزی در تحقق بخشیدن به اهدافشان در گرو نیروی انسانی كارا و كارامدی است كه در این سازمان ها وجود دارد و این مهم ، جز از طریق ایجاد یک سیستم انضباطی موثر بدست نمیآید(جزنی ،1380). همیشه در سازمان كاركنانی وجود دارند كه مساله ساز هستند و با مسائلی از قبیل كمكاری، تمرد، غیبتهای غیرموجه، تاخیر در ورود به محل كار ، درگیری با سرپرست و كاركنان دیگر و … باعث بینظمی در سازمان شده و برنامهها را مختل میسازند. بوجود آمدن این مسائل به نوبه خود باعث افزایش هزینههای سازمان در دستیابی به اهداف خود میشود. نظم و انضباط محافظ دوام و قوام ساختار جامعه و سازمان است. داشتن انضباط مستلزم انضباط فردی است و بدون وجود انضباط فردی، تحقق انضباط گروهی و سازمانی میسر نخواهد بود. توجه به بحث انضباط باعث كاهش نابهنجاریها در سطح جامعه و به تبع آن سازمان ها میگردد. لذا شناخت عوامل موثر بر خودپنداره که بر رفتار وعمل انسان موثر بوده و رابطه آن با انضباط در سازمان، جهت جلوگیری از بروز هرج و مرج برای انجام فعالیتهای سازمانی امری ضروری و اجتناب ناپذیر است و ما در این پژوهش بدنبال پاسخ به این سوالات هستیم که :
- عوامل موثر بر خودپنداره كدامند؟
- دستهبندی این عوامل چگونه است؟
- رابطه این عوامل و انضباط كاركنان اداره كل راه و شهرسازی خراسان رضوی چگونه است؟
1-3- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
برای فعالیت تمامی گروه های سازمانی، نیز انضباط امری ضروری است.خواستههای اعضاء باید کنترل شده و در جهت اهداف سازمانی سوق داده شود(كریمی ،488،1379) .علاوه بر این حقوق افراد حفظ شده و محیط آرامی برای کار در سازمان فراهم میشود. بحث انضباط سازمانی یكی از مسائل بسیار مهم است كه باید مورد توجه قرار گیرد زیرا با توجه به نقش عظیم این نهاد در ساختن نسل آینده توجه به انضباط كاركنان میتواند باعث افزایش كیفیت خدمات آموزشی و كاهش هزینههای سازمان و افزایش بهرهوری كاركنان شود كه اینها باعث كاهش نابهنجاریها در سطح جامعه و به تبع آن سازمانها میگردد(ابطحی ،1381). از این رو دستیابی به محیطی آرام برای کار ،رشد کارکنان، انجام کارها به بهترین نحو و جلوگیری از بیانضباطی و هرج ومرج و مسئول دانستن خود کارمند برای حل مشکل، در سایه برقراری انضباط در سازمان امکان پذیر خواهد شد.
لذا این تحقیق بواسطه تجربیات وكاربرد قابل انتقالش در سازمان، دارای ارزش گستردهای خواهد بودو نتایج این تحقیق دراكثر سازمان های دولتی ونهادهای مشاورهای مرتبط باحوزه رفتار افراد، موثر خواهد بود. علاوه براین نتایجی این نوع تحقیقات میتواند راهگشایی باشد برای پژوهشگران و دانشجویان روانشناسی و مدیریت که در این زمینه به تحقیق خواهند پرداخت.
1-4- اهداف تحقیق
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل موثر بر خودپنداره ودستهبندی این عوامل و رابطه آن با انضباط كاركنان در اداره كل راه و شهرسازی خراسان رضوی طرحریزی شده است.
- شناسایی عوامل موثر بر خودپنداره و طبقه بندی آن
- شناسایی وضعیت خودپنداره در اداره كل راه و شهرسازی خراسان رضوی
- شناسایی وضعیت انضباط كاركنان در اداره كل راه و شهرسازی خراسان رضوی
- شناسایی رابطه خوپنداره و انضباط كاركنان اداره كل راه و شهرسازی خراسان رضوی
1-5- سؤالات تحقیق
بر مبنای موضوع و اهداف تحقیق، میتوان سوالات زیر را بیان نمود:
- عوامل موثر بر خودپنداره کدامند؟
- دسته بندی این عوامل چگونه است ؟
- رابطه خودپنداره و انضباط كاركنان اداره كل راه و شهرسازی خراسان رضوی چگونه است ؟
1-6- متغیرهای تحقیق
متغیر پیشبین : خودپنداره
متغیر ملاك : انضباط كاركنان
1-7- روششناسی تحقیق
در هر تحقیق متعارف، جمع آوری اطلاعات یكی از مهمترین قسمتها است. در كار جمع آوری اطلاعات در هر تحقیق، نه تنها باید از چند یا چندین روش استفاده كرد، بلكه باید هر روش به درستی و با شناخت كامل برگزیده شود و به درستی به كاربرده شود. در این تحقیق كه هدف آن شناسایی عوامل مؤثر برخودپنداره ورابطه آن با انضباط کارکنان اداره کل راه و شهرسازی خراسان رضوی است به منظور جمع آوری اطلاعات، از دوروش كیفی و كمی استفاده گردید. از آنجایی كه پژوهشگر درصدد زمینهیابی درباره موقعیت نامعین میباشد برای اینمنظور ابتدا به گردآوری دادههای كیفی میپردازد. سپس با بهره گرفتن از این شناسایی اولیه، امكان صورتبندی فرضیه(هایی) درباره بروز پدیده مورد مطالعه فراهم میكند. پس از آن، در مرحله بعدی، پژوهشگر میتواند از طریق گردآوری دادههایكمی، فرضیهها را مورد آزمون قرار دهد (بازرگان،1387، 166).
تحقیق حاضر از نوع طرحهای تحقیق آمیخته میباشد، بر این اساس ابتدا با بهره گرفتن از رویكرد كیفی مصاحبه و مطالعات نظری عوامل موثر برخودپنداره شناسایی والگوی اولیهای برای خبرگان طراحی گردید و پس از ارائه به خبرگان و حذف عوامل ضعیفتر و اعمال تغییرات لازم، مجددا الگو برای مرتبه دوم به خبرگان ارائه گردید. پس از اجماعنظر خبرگان درمورد عوامل موثر بر خودپنداره الگوی نهائی تایید گردید (رویكرد كیفی)، كه پس از تایید روایی و پایایی در اداره كل راه و شهرسازی استان خراسان رضوی مورد آزمون قرارگرفت (رویكرد كمی). سپس به بررسی رابطه خودپنداره با انضباط کارکنان در اداره كل راه و شهرسازی خراسان رضوی پرداخته شد. این تحقیق ازلحاظ هدف كاربردی و از لحاظ شیوه اجرا از نوع تحقیقات پیمایشی است. در تحقیق حاضر بهطور كلی ازدو روش عمده كتابخانهای و پیمایشی بهرهگیری شده است.
1-8- جامعه آماری، روش نمونهگیری و حجم نمونه
با توجه به قلمرو زمانی و مكانی انجام تحقیق، جامعه آماری این تحقیق شامل كلیهی کارکنان اداره کل راه و شهرسازی خراسان رضوی به تعداد 208 نفرمی باشد كه در زمان انجام تحقیق (تابستان 1393) حداقل یک سال سابقه كاری را داشته باشند. در این پژوهش برای انتخاب نمونه از شیوهی نمونهگیری تصادفی ساده[5] استفاده شد. پس از مشخص نمودن جامعه آماری و شیوه نمونهگیری برای تعیین حجم نمونه مورد نیاز، از فرمول ذیل استفاده و نمونه به تعداد 68 نفر مشخص گردید.
جهت افزایش دقت و كیفیت برازش نمونهای با حجم بیشتر یعنی 78 نفر انتخاب گردید.
1-9- روشها و ابزار تجزیه و تحلیل دادهها
در این پژوهش برای انجام مصاحبه، پرسشنامه دلفی از نظر متخصصان دانشگاهی كه همگی دارای دكتری تخصصی در حوزه منابعانسانی یا رفتارسازمانی و دارای مرتبه علمی استادیار و استاد بودند استفاده شد كه 3 نفر ار اعضای خبرگان عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد و 2 نفر دیگر عضو هیات علمی دانشگاه آزاد مشهد بودند. در نهایت 3 دسته از عوامل موثر بر خودپنداره و 15مولفه شناسایی گردید كه بر اساس آنها پرسشنامه خودپنداره با 49 گویه طراحی شد و پس از تایید روایی و پایایی آن در سازمان مورد سنجش قرار گرفت. همچنین در این پژوهش برای اندازهگیری متغیر انضباط کارکنان از پرسشنامه انضباط كاركنان (امیرنژاد،1392) استفاده گردید. سوالات تحقیق در آن براساس شاخصهای انضباط در سازمان (نظم و ترتیب، قواعد، مقررات، رویهها، هماهنگی، سازماندهی و برنامه) مورد سنجش و اندازهگیری قرار گرفت و جهت تجزیه تحلیل دادههای گردآوری شده از روشهای مختلف آمار توصیفی و استنباطی بهرهگیری شد. دربخش آمار توصیفی از جداول توزیع فراوانی، نمودارهای آماری و شاخصهای توصیفی و در بخش آمار استنباطی از آزمونt (استیودنت) و ضریب همبستگی، رگرسیون و آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA) استفاده شد. البته از نرمافزار SPSS نیز جهت تجزیه و تحلیل دادهها استفاده گردید.
1-10- قلمرو تحقیق
1-10-1- قلمرو موضوعی
1-10-1- قلمرو مكانی
این تحقیق در اداره كل راه و شهرسازی خراسان رضوی انجام گرفته است.
1-10-2- قلمرو زمانی
این تحقیق از خردادماه 93 لغایت دی ماه93 انجام شده است.
1-11- تعریف نظری واژه ها و اصطلاحات
1-11-1- تعاریف نظری خودپنداره
مید(1934)[6] و کولی(1902)2از اولین کسانی هستند که به تعریف خود اقدام کردهاند. برحسب مید، خود هر فرد از خلال اخذ دیدگاه دیگری شکل میگیرد و کولی اصطلاح خود در آینه را به کار برده است، از نظر او خود بازتابی از بازخورد دیگران درباره خویشتن است. به باور اندیشمندان؛ قسمت عمده ویژگیهای شخصیتی، منش و خصوصیات رفتاری هر فرد به تصویری که از خود در ذهن دارد یعنی به انگاره وی بستگی دارد (ستوده،1381،253). خودپنداره ممکن است مثبت یا منفی باشد (تقی زاده،1379،21).
1-11-2- تعاریف نظری عوامل موثر بر خودپنداره
عواملفردی موثر بر خودپنداره بر مقایسه شرایط و تواناییهای فرد با دیگران مبتنی است، بر پیشرفتگرایی شخصی متمركز است و نفع فردی را دنبال میكند. عواملگروهی یا سازمانی موثر بر خودپنداره بر عضویت گروهی مبتنی است در این سطح افراد به جای نفع شخصی یا احیانا نوع روابط خود با دیگران به سرنوشت و عملكرد گروه میاندیشند عواملاجتماعی موثر بر خودپنداره مبتنی بر توجه به روابط دوطرفه و بهزیستی و رفاه افراد طرف ارتباط است (ماركوس و كیتایاما[7]،1991،225؛برورو گاردنر[8]،1996،83).
1-11-3- تعاریف نظری انضباط در سازمان
انضباط یا دیسیپلین درسازمان عبارت است از ایجاد موقعیتی که کارکنان یک سازمان خود را با قوانین، مقررات و استانداردهای سازمانی هماهنگ كرده، برابر آن رفتار كنند(دیسنزوواستیفن[9] ،1988، 478).
انضباط به زعم برخی دیگر از نویسندگان، نوعی آموزش است که هدفش اصلاح رفتار و طرز برخورد کارکنان بوده، به طریقی تمایل آنان را به رعایت قوانین و مقررات و استانداردهای سازمان و مدیریت برانگیزد(وردر و دیویس[10]،480،1989).
نظم و انضباط فرد به معنای انتظام و اطاعت منطقی ودر چاچوب قانون قرارگرفتن است (موحد،301،1377).
رویه: رویهها یک سلسله گامهای متوالی مرتبط به هم هستند که کارکنان به منظور تحقق وظایف شغلی خود از آنها تبعیت میکنند (اسکات ،1384).
مقررات: کاهش مقررات خشک و انعطافناپذیر و توجه به روابطانسانی و به وجودآوردن محیطی
صمیمانه یکی از اصول اساسی هر سازمان میباشد اگر در یک سازمان به این موضوع توجه شود کارکنان بین خود و مدیران فاصلهای احساس نکنند با دلگرمی بیشتری وظایف خود را انجام میدهند چون انسان ذاتا از فشار و کنترل شدید گریزان است (انصاری زمانی ،1384).
هماهنگی در کارها: هماهنگی در امور باعث میشود که از دوبارهکاری جلوگیری و نظم بین امور و فعالیتهای سازمانی ایجاد و از ضایع شدن منابع و امکانات سازمانی جلوگیری به عمل آمده و در نهایت سازمان آسانتر به اهداف از پیشتعیین شده خود دسترسی پیدا کند (هیوز ،1380).
نظم و ترتیب در انجام کارها: نظم و ترتیب در کارها باعث میشود که کلیه فعالیتها در سازمان براساس روشی مشخص و منظم انجام گیرد و از بینظمی و هرج و مرج در سازمان جلوگیری شود. هیچ سازمانی بدون داشتن نظم و ترتیب در کارها نمیتواند دوام داشته باشد (آقا داوود ،1381).
برنامه: داشتن برنامه برای وظایف افراد باعث میشود که افراد در هر روز بدانند که چه وظایف و کارهایی راباید در همان روز انجام دهند که این امر از سردرگمی آنها جلوگیری میکند و تاثیر بهسزایی در انضباط کارکنان دارد (رضائیان ،1383).
قواعد: داشتن قواعد مشخص در سازمان این اطمینان را در کارکنان ایجاد میکند که در انجام کارها از آن اصول مشخص و مدون پیروی کنند و این قواعد مشخص و روشن خود زمینهای برای ایجاد انضباط در کارکنان است (الوانی ،1385).
سازماندهی: سازماندهی فرایندی است که طی آن تقسیم کار میان افراد و گروههای کاری و هماهنگی میان آنان، به منظور کسب اهداف صورت میگیرد (رضائیان، 1383).
[سه شنبه 1400-05-05] [ 08:21:00 ب.ظ ]
|