سرمایه گذاران در بازار سهام همواره در صدد کسب سود بالا هستند . آنها سهامی را خریداری می کنند که از نظر آنها بهترین سهام باشد و بیشترین سود و بازده به آن ها تعلق گیرد. این که چقدر فعالیت مدیران در راستای خواست سهامداران بوده، و مدیران تا چه اندازه توانسته اند در ایجاد ارزش و ثروت برای سهامداران موفق باشند از طریق سیستم ارزیابی عملکرد تعیین می شود . اصولا معیارهای ارزیابی عملکرد شرکت ها در بازار سرمایه به دو دسته معیارهای سنتی و معیارهای مبتنی برارزش تقسیم می شوند. (یحیی زاده فر و همکاران،1389)

استفاده از معیارهای سنتی در بازار سرمایه تا سالیان متوالی مرسوم بوده است تا اینکه معیارهای مبتنی برارزش برای ارزیابی عملکرد شرکت ها مطرح شدند. در ارزیابی عملکرد به روش سنتی فقط به سود حسابداری توجه می شود که به دلیل درنظر نگرفتن هزینه های تأمین منابع سرمایه شرکت ها روش مطلوبی محسوب نمی شوند .یکی از جدیدترین معیارهای مبتنی برارزش، معیار ارزش افزوده اقتصادی است. براساس این معیار، ارزش شرکت به بازده و هزینه سرمایه به کارگرفته شده شرکت بستگی دارد. بنابراین تفاوت بین ارزش افزوده اقتصادی و معیارهای سنتی در این است که دراین روش تلاش می شود تا کلیه هزینه های تأمین مالی مورد توجه قرار گیرد. (یحیی زاده فر و همکاران،1389)

سرمایه در گردش از اقلامی مهم دارائی های واحدها و بنگاه های اقتصادی تلقی می شود. که در تصمیمات مالی نقش قابل توجهی دارد. تداوم فعالیتهای بنگاهای اقتصادی تا میزان زیادی به مدیریت منابع کوتاه مدت آن بستگی دارد، زیرا فعالیت های عملیاتی در یک دوره عادی که معمولا سالانه است به شناخت سرمایه در گردش و مدیریت مطلوب آن مربوط می شود بطوریکه از این طریق، نتایج مورد انتظار تحقق یابد و امکان تداوم فعالیت در بلند مدت و افزایش ارزش افزوده شرکت فراهم شود. (نیکو مرام و همکاران، 1383)

2-1)بیان موضوع                                                                 

گروه‌های مختلف به دلایل متفاوت به مسئله ارزیابی عملکرد شرکتها توجه خاصی داشته و آنها را مهم تلقی می‌کنند اعم از مالکان، مدیریت، سرمایه‌گذاران دولت، بانک‌ها و اعتباردهندگان و … و همچنین معیارهای مختلفی برای ارزیابی عملکرد وجود دارد که هر کدام در جایگاه خود می‌توانند معیارهای مناسبی برای ارزیابی عملکرد باشند. اطلاعات مورد نیاز برای این معیارها از طریق صورت‌های مالی (حسابداری)، اقتصاد، بازار آزاد و یا ترکیبی از آنها به ‌دست می‌آید که هر کدام به نوعی دارای محاسن و معایب مختلفی هستند.

از آنجا که معیارهای ارزیابی سنتی عملکرد نظیر ROA  ، ROI ، EPS و… همگی بر سود حسابداری متکی اند و در عین حال سود خالص خود دارای ابهامات زیادی از جمله، امکان هموارسازی سود توسط مدیریت شرکت به منظور  کسب پاداش بیشتر، استفاده از برآوردها و تخمین‌ها در محاسبه سود حسابداری مانند برآورد هزینه مطالبات مشکوک‌الوصول و … و عیب دیگر اجازه استفاده اختیاری به مدیریت برای استفاده از روش‌های مورد قبول حسابدرای است. لذا مورد انتظار است که دستکاری در سود حسابداری یا همان هموار سازی سود بر معیارهای سنتی ارزیابی عملکرد اثر گذار باشد.

از طرفی در معیار های نوین ارزیابی عملکرد نظیر ارزش افزوده اقتصادی تا حدودی عیوب  مربوط به سود حسابداری برطرف و نقص‌ها جبران شده است. برای نمونه در محاسبه ارزش افزوده اقتصادی دیگر سود خالص انتهای صورت سود و زیان مورد استفاده قرار نمی‌گیرد بلکه از سود خالص عملیاتی بعد از کسر مالیات استفاده می‌شود تا برخی مسائل به خودی خود رفع شود. (شریعت پناهی و سمائی، 1386)

باید توجه داشت که سرمایه در گردش  از نظر اصولی، دارای ارزش اقتصادی نبوده و تنها یک مفهوم ساختگی حسابداری است که به صورت سرمایه گذاری در داراییهای جاری تعریف می‌گردد.در واقع آن دسته از تصمیم‌گیریهای مدیریتی را بازگو می‌کند که بر گونــه‌های ویژه‌ای از داراییــهــای جــاری و بدهیــهای جــاری  تاثیر مــی‌گــذارد. با یــــک مــــدیریت و برنــــــــامه‌ریزی‌کارآمد،سرمایه گذاری در داراییهای جاری ویژه‌ای می‌تواند به هدف کلی شرکت (افزایش ارزش شرکت) کمک نماید.(بسلی واسکات،2001) مدیریت سرمایه در گردش بیشتر درگیر سازماندهی داراییهای جاری و بدهیهای جاری است و بخشی از بودجه بندی سرمایه ای به شمار می‌رود و در قالب برنامه‌ریزی کوتاه‌مدت شرکت می‌گنجد.که عبارت است از تعیین حجم و ترکیب منابع و مصارف سرمایه در گردش، به‌نحوی که ثروت سهامدارن بیشتر شود. آنها مبالغی هستند که درداراییهای جاری سرمایه‌گذاری می‌شوند. سرمایه در گردش خالص از تفریق بدهیهای جاری از داراییهای جاری به دست می‌آید و به معنای وجه مورد نیاز کوتاه مدت جهت برآورد تعهدات شرکت است که ملاک نقدینگی است. مدیریت سرمایه در گردش (مدیریت داراییهای جاری و بدهیهای جاری)می‌تواند بر سودآوری ،مخاطره و ارزش شرکت و در نتیجه بر ثروت سهامداران تاثیر بگذارد.که به شکل موثر،محتاج برنامه ریزی کوتاه مدت و واکنش نسبت به تغییرات در شرایط و پیش‌بینی‌ها است.اقلام عمده داراییهای جاری که عبارتند از وجوه نقد، حسابهای دریافتنی و موجودی کالا، در پاسخ به تغییرات  پیرامون شرکت، در تغییر هستند. مـــدیریت سرمایه در گردش،محدوده عمــلیاتی- مــالی است و در مورد کفایــت  داراییـهای جاری و ریســـک ‌بدهیهای‌جاری‌صــحبت‌می‌کــند‌و‌به‌دنبال‌خط‌ مشـــی‌های

پایان نامه

 ‌مــناسب‌ برای‌ مدیریت‌ داراییها‌ و ‌بدهیهای‌ جاری‌است ‌تا ‌منافع ‌آن ‌را‌افزایش ‌دهد.(تروئل وسولانو،2006) با هرگونه تغییر در عوامل محیطی سازمان، سرمایه در گردش سریعا تحت تاثیر قرار می‌گیرند. که باید از طریق برنامه‌ریزی میان‌مدت امکان ایجاد تعادل در مقابل تغییرات عوامل محیطی را پیش بینی کند.و ایجاد تعادل در حسابهای مرتبط با آن بسیار حساس است.

  3-1)اهمیت و ضرورت موضوع تحقیق                   

2-امروزه سربار جانشین دستمزد شده است و مسئله تامین مالی آن به طوریکه به موجب افزایش ارزش افزوده اقتصادی شرکت ها شود و به ارزش سازمان لطمه ای وارد نکند از جمله مسائلی است که فراروی مدیران واحد های تجاری قراردارد.نتایج تحقیق می تواند به مدیران شرکت های قلمرو تحقیق در انتخاب نحوه تامین مالی آن ها و آثار آن بر ارزش افزوده اقتصادی شرکت کمک کند.

3- عدم مدیریت صحیح در تامین مالی هزینه ها و پرداخت ها در برخی موارد موجب گردیده که در بسیاری از موارد منابع مالی کوتاه مدت (سرمایه در گردش ) در مواردی مصرف گردد که ضروری نبوده و هزینه های زیادی برای شرکت در پی داشته باشد و شرکت ها را در تسویه بدهی های کوتاه مدت با مشکل مواجه نمایدو در نهایت موجب کاهش ارزش شرکت گردد.

4-واحدهای انتفاعی بابه کارگیری راهبردهای گوناگون در ارتباط با سرمایه در گردش می توانند میزان نقدینگی و سود آوری شرکت را تحت تأثیر قرار دهند و در نهایت موجب افزایش ارزش افزوده اقتصادی شرکت گردند.

5-در حال حاضر وضعیت نقدینگی شرکت ها در شرایط نامناسبی قرار دارد و اکثر شرکت های ایرانی به علت موقعیت تورمی که در کشور حاکم است ترجیح می دهند تا وجه نقد را به دارایی های دیگر تبدیل کنند و این موضوع باعث می شود که شرکت ها در سرسید بدهی ها درمانده شوند و به اعتبار و ارزش  سازمان لطمه وارد شود.

6-بیشتر مطالعات قبلی در مورد ارزش افزوده اقتصادی، بر سود آوری شرکت و برخی نسبت های سود آوری و عملکرد تمرکز داشته اند.با این حال مطالعات تجربی بیانگر وجود عوامل موثر دیگری مانند نسبت های اهرمی و نوع صنعت ، ساختار سرمایه و مدیریت سرمایه در گردش بر ارزش افزوده اقتصادی است. با توجه به اهمیت موضوع و اینکه به این موضوع در کشور ما کمتر پرداخته شده است، لذا این تحقیق بر پایه تحقیقات صورت گرفته در سایر کشور ها در پی تعیین رابطه بین ارزش افزوده اقتصادی و سرمایه در گردش در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار می باشد.

4-1)بیان مسئله تحقیق

یکی از مفیدترین معیارهای ارزیابی عملکرد و همچنین پیش بینی ارزش سهام شرکتها معیار ارزش افزوده اقتصادی می باشد. مدیریت شرکت قصد دارد بر اساس ارزش افزوده اقتصادی ثروت سهامداران را حداکثر کند.

معیارهای متفاوتی برای اندازه گیری ارزش سهام و قضاوت در مورد عملکرد شرکت وجوددارد. عدم استفاده از معیارهای مناسب برای اندازه گیری عملکرد و ارزش سهام یک شرکت سبب می شود که ارزش شرکت به سمت ارزش واقعی سوق پیدا نکند و در نتیجه موجب متضرر شدن یک گروه از خریداران سهام و بهره گیری از سود فوق العاده توسط گروه دیگری از خریداران شود. (حجازی و حسینی، 1381)

احتمال ورشکستگی برای شرکت هایی که در معرض مدیریت نادرست منابع تامین مالی قرار داردند، حتی با وجود سود آوری مثبت وجود دارد. در حال حاضر وضعیت نقدینگی شرکت ها در شرایط نامناسبی قراردارد و اکثر شرکت های ایرانی به علت موقعیت تورمی که در کشور حاکم است ترجیح می دهند تا وجه نقد رابه دارایی های دیگر تبدیل کنند و این موضوع باعث می شود که شرکت ها در سررسید بدهی ها درمانده شوند و به اعتبار و ارزش سازمان لطمه وارد شود. (رودپشتی و کیانی، 1387)

مدیریت سرمایه در گردش کارا ، شامل برنامه ریزی و کنترل دارایی ها و بدهی های جاری به گونه ای است که ریسک ناتوانی در برآورده کردن تعهدات از یک طرف و اجتناب از سرمایه گذاری بیش از حد در دارایی ها را از طرف دیگر بر طرف نماید و این مسئله با ایجاد توانایی در استفاده از فرصت های سود آوری برای شرکت ها بر افزایش ارزش شرکت موثر است. (یعقوب نژاد و همکاران، 1389)

عدم مدیریت صحیح سرمایه در گردش و همچنین عدم مدیریت صحیح در تامین مالی هزینه ها و پرداخت ها در برخی موارد موجب گردیده که در بسیاری از موارد منابع مالی کوتاه مدت (سرمایه در گردش ) در مواردی مصرف گردد که ضروری نبوده و هزینه های زیادی برای شرکت در پی داشته باشد و شرکت ها را در تسویه بدهی های کوتاه مدت با مشکل مواجه نمایدو در نهایت موجب کاهش ارزش شرکت گردد. (یعقوب نژاد و همکاران ،1389)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت