:

در دنیای روابط کوتاه و مقطعی امروزی، افراد بیش از آن که خود را به سبب تفاوت ها و یا شباهت هایی در ویژگی های انتسابی و اکتسابی بشناسند،خویشتن را با ویژگی های ظاهری و قابل رویت شناسایی می کنند و ظاهر هر فرد بیش از پیش ،نشان دهنده ی هویت فردی و شخصی او به شمار می رود.(تنهایی،27:1388)

از دیدگاه نتلسون و واتسون[1]،شاید اولین امر یقینی این باشد که همه ی ما بدن هایی داریم که در تمام لحظات ما را همراهی می کنند و لذا همه ی تجارب ما منوط به بدن هایمان است.بدن بخش بیولوژیکی وجود ماست و لباس یعنی عنصری فرهنگی که همواره آن را همراهی می کند،خود بخشی از این تجربه زیسته است.(سیار پور،6:1386)

کارکرد لباس ،درجوامع سنتی حفظ امنیت وحفاظت از بدن در محیط زیست او بوده است.چنین کارکردی درطول سالیان حفظ شده اما با پیچیدگی جوامع وگسترش روزافزون ارتباطات وفرهنگ ،کارکردهای دیگری بدان افزوده شده که درک آن ها درگرو درک فرهنگ جوامع است.در کشور ما نیز  لباس از منابع گوناگونی متاثر بوده و همواره شبکه های مفهومی درهم تنیده ای در طول تمدن و فرهنگ بر آن تاثیر گذار بوده و توانسته تا حد بسیار زیادی آن را از وضعیت محلی و سنتی و بومی خارج کند و شرایط را به گونه ای رقم بزند که اکنون شاهد آن هستیم.مثلا بخشی از آن ؛ تحت تاثیر خواسته ها و اغراض سیاسی  حکومت ها بوده و همواره ایدئولوژی های دولت و حکومت ها  تاثیر مستقیم و غیر قابل انکار بر آن داشته است.بخشی دیگر از این تاثیر پذیری را بایددر اعتقادات دینی و مذهبی مردم یافت .زیرا در دین اسلام – که در جامعه ی ما دین اکثریتی است-پوشاندن تن و بدن به ویژه در مورد زنان از اهمیت فوق العاده ای بر خوردار و همواره امری تاثیر گذار در انتخاب مردم بوده است.(قنبری،10:1385)

 در پایان بر خود فرض می دانم، از توجه و راهنماییهای ارزشمند استاد گرامی سر کار خانم دکتر مژگان عظیمی هاشمی ” با سمت استاد راهنما و همچنین استاد گرانقدر جناب آقای دکتر نادر صنعتی شرقی”  با سمت استاد مشاور که در سراسر مراحل پژوهش با دلسوزی و صرف وقت ،جریان پژوهش را دنبال و در صورت لزوم مسیر پژوهش را اصلاح کرده اند ؛با احترام و تقدیر یاد کنم.

 همچنین در مراحل مختلف انجام پژوهش، کارشناسان مختلفی،همکاریها و همیاریهای ارزنده ای مبذول داشته اندکه بجاست از تمامی آنان به ویژه  از خانمها مریم اسکافی، سپیده طاهری ، شهره مجمع ، فاطمه سیارپور و آقایان دکتر مجدی وغلامرضا بابایی صمیمانه تشکرکنم.

1-1 بیان مساله:

  با ورود انسان به زندگی اجتماعی و توسعه فعالیت های اجتماعی و فرهنگی و شکل گیری عقاید دینی که مولفه های سازنده تمدن بشری می باشند. پوشاک، نوع رنگ ،جنس، شکل و سبک دوخت، زمینه ی فرهنگی یافت و کارکرد اجتماعی و فرهنگی نمادین آن برجسته شد.(جمالی زاده،71:1388)

    بر این مبنا ، پوشش در هر دوره ای از تاریخ بشر اشکال متنوعی به خود گرفته است. پوشش زمانی تنها وسیله ای  برای رهایی انسان از گرما و سرما به حساب می آمد.اما به مرور زمان و با  گسترش تکنولوژی ،پوشش نیز دستخوش تغییرات بسیاری شد. و دوره ای آغا ز شد که پوشش و لباس تبدیل  به وسیله ای برای زیبا تر شدن ،جلوه نمودن و مشخص نمودن جایگاه و پایگاه طبقاتی افراد و در بسیاری از مواقع مذهب افراد شده بود.(قنبری،2:1385)

  از نظر گانتز[5](1995) زنان و دختران جوان با نیت جست و جوی هویت به ویژه هویت جنسیتی دست به آفرینش سبک می زنند و گاهی از زنانگی به مثابه تغییر قیافه[6] بهره می گیرند.سبک گاهی انطباقی و مواقعی برای مقاومت است و می تواند تجربه ای زیبا شناسانه و خلاق نیز باشد.به نظر گانتز بدن و سطوح آن فرصت هایی برای نوآوری عرضه می کند و لباس امکانات تغییر شکل خود را به زنان می بخشد به طوری که آنان می توانند خودشان و نقش زنانه ای که فرهنگ مرد سالار به آنان نسبت داده است را تجربه کنند.(ذکایی ،81:1386)

   با مراجعه به کتب موجود در زمینه پوشش  می توان  مدعی شد که یکی از اصلی ترین حوزه های تغییر پذیر و تغییر ساز در جهان  پوشاک بوده است.(شهشهانی،25:1374)در این بین پوشش زنان دستخوش تغییرات بسیار بیشتری نسبت به مردان شده است. هر روز مدل ها و طرح هایی برای زنان به بازار عرضه می شود که منجر به جلب و جذب هر چه بیشتر زنان به مصرف گرایی شده است.(قنبری،5:1385)

   بنابراین سبک پوشش برای اثبات فردیت و قوه تمیز و تشخیص سرمایه فرهنگی[7] مصرف کننده و راهی برای بنا ساختن تمایز او با دیگران است. همچنین لباس افراد از اولین ابزاری است که موجب شناخته شدن و تشخیص هویت آنان می شود.(حمیدی وفرجی،66:1386)

به گفته «هلن واتسون»[8] ، از دیدگاه مفسران غربی، هیچ شکلی از لباس، مانند حجاب، این قدر موضوع مناقشه نبوده است (واتسون، ۱۳۸۲: ۳۱۱). وی اظهار می‌دارد که مسأله پوشش و حجاب، جایگاه ویژه‌ای در مباحث روز دنیا درباره فرایند جهانی شدن و پست مدرنیته دارد، به طوری که مرزهای فرهنگی بین شرق و غرب و مسلمان و غیرمسلمان را درنوردیده است و شامل مباحث و نظریات مناقشه برانگیز و پرطمطراقی است که بر مسائل پسامدرنی از قبیل سبک ، نمادشناسی مصرف‌گرایی و مسائل قدرت و باز‌نمود آن استناد می‌کند. مسأله زنان، یکی از پیچیده‌ترین مسائلی است که هم اکنون جامعه ایران  با آن مواجه است و احتمالاً دامنه این مسأله در آینده گسترده‌تر نیز خواهد شد، بنابراین عدم توجه به پیچیدگی مسأله و برخورد ساده‌انگارانه با آن، امکان دارد به نتایج عکس منجر شود. «پدیده حجاب و پوشش از سه منظر دینی، هویتی و سیاسی قابل بررسی است؛ چرا که از یک سو دستور اکید و صریح دین مبین اسلام است و از سوی دیگر نماد فرهنگ و هویت ایرانی می‌‌باشد و به همین خاطر است که همواره ظرفیت سیاسی شدن را داشته است» (ذوالفقاری، ۱۳۸۵: ۶۹).

هدف از این تحقیق بررسی سبک های پوشش است که زنان در جامعه کنونی ایران از انتخاب پوشاک مَد نظر دارند. در جامعه ما به سبب رواج اعتقادات دینی و وجود دستور حجاب به مثابه الزامی در پوشش زنانه،دو مفهوم پوشش و حجاب تا حدی در هم گره خورده و با هم ادغام شده اند.بنابراین برای پرداختن به سبک پوشش،باید توجه به مفهوم دینی حجاب را هم در نظر گرفت. با توجه به موارد فوق در این تحقیق برآنیم بدانیم  چه سبک پوششی در بین زنان  مشهد رواج دارد و چه عواملی سبب آن می شود ؟

1-2 اهمیت و ضرورت تحقیق:

– ضرورت بررسی سبک پوشش ازآنجا ناشی می شود که مطالعه پوشش زنان  یک جامعه شناخت لازم را درباره بخشی از فرهنگ آن جامعه میسر می سازد. آشنایی با نوع پوشش زنان ، نگرشها، رفتارها و نمادهای افراد در زمینه زندگی روزمره می تواند تفسیری واقعی از جهت گیری ها و الگوهای رفتاری آنها ترسیم سازد. هم چنین می تواند در درک تحولات و تهدیدات فرهنگی کار ساز باشد و به برنامه ریزان اجتماعی در جهت  بهبود ناهنجاریها یاری رساند.

– در جوامع امروزی کارکردهای ساده و اولیه لباس کم رنگ شده و در عوض کارکردهای پیچیده تری مانند خلق هویت [9]و ایجاد تمایز[10] و سبک زندگی [11]برای آن

مقالات و پایان نامه ارشد

 متصور است.جامعه کنونی ایران در فرایند پیچیده جهانی شدن قرار گرفته و نمی تواند راهی کاملا جداگانه در پیش گیرد.اما از سویی این جامعه می خواهد خصایل بومی ،فرهنگی و دینی خود را به فرایندهای جهانی تحمیل کند و درصدد نوعی تلفیق میان این دو امر است.ولی مدتهاست با این قضیه در چالش می باشد که چه الگوی مناسبی را می تواند برای زنان و دختران جوان با انواع سلیقه ها ارائه دهد.(حمیدی،فرجی؛24:1386)

– گسترش رسانه های جمعی، شکل جدیدی از سبک ها و هویت یابی برای زنان پدید آورده که عمدتا در تقابل با فرهنگ معمول جامعه است.

بدیهی است پیامدهای منفی که در بالا ذکر گردید جبران آن در کوتاه مدت میسر نخواهد شد و مستلزم صرف هزینه و زمان در دراز مدت است که اگر به جا و به موقع و با برنامه ریزی به آن توجه شود علاوه بر آن که مانع ایجاد و گسترش پیامدها مخرب و سوء بعدی شده موجب پیشگیری و درمان پاره ای از مسایل مختلف در زمینه های دیگر خواهد شد.لذا هر تحقیقی که بتواند در جهت بهبود و تقویت هنجارهای جامعه کمک کند از اهمیت و ضرورت بسیار برخوردار است.

1-3 اهداف تحقیق:

1-3-1 اهداف توصیفی کلی

– بررسی سبک پوشش زنان در شهر مشهد

1-3-2 اهداف توصیفی جزیی

– شناسایی سبک پوشش در حوزه عمومی

– شناسایی میزان دینداری زنان

– شناسایی میزان سرمایه فرهنگی زنان

– شناسایی میزان سرمایه اقتصادی زنان

– شناسایی هویت شخصی زنان

– شناسایی هویت اجتماعی زنان

– شناسایی ارزشهای زنان نسبت به پوشش

– شناسایی سلیقه زنان در انتخاب  پوشش  

– شناسایی میزان مصرف پوشاک زنان

– شناسایی میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی زنان

شناسایی ویژگی های سن ،تاهل ،شغل ،میزان تحصیلات  .. زنان مشهد

1-3-3 اهداف تبیینی کلی

تبیین رابطه عوامل با سبک پوشش زنان

1-3-4 اهداف تبیینی جزیی

– تبیین  رابطه میزان دینداری زنان  با سبک پوشش آنها

– تبیین  رابطه میزان سرمایه فرهنگی با سبک پوشش زنان

– تبیین  رابطه میزان سرمایه اقتصادی با سبک پوشش زنان

– تبیین  رابطه هویت شخصی زنان با سبک پوشش آنها

– تبیین  رابطه هویت اجتماعی زنان با سبک پوشش آنها

– تبیین  رابطه ارزش های زنان به پوشش با سبک پوشش آنها

– تبیین  رابطه سلیقه با سبک پوشش  زنان

– تبیین  رابطه میزان مصرف پوشاک با سبک پوشش زنان

– تبیین  رابطه میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی با سبک پوشش زنان

-تبیین  رابطه ویژگی های( سن ،تاهل ،شغل ،میزان تحصیلات و . .) زنان با سبک پوشش آنها

1-4 سئوالات تحقیق:

1-4-1 سئوالات کلی

– وضعیت سبک پوشش زنان در مشهد چگونه است؟

– عوامل مرتبط با سبک پوشش زنان در مشهد کدامند؟

1-4-2 سوالات جزیی

– آیا بین  متغیر  میزان دینداری زنان  با سبک پوشش آنها رابطه وجود دارد؟

– آیا بین  متغیر  میزان سرمایه فرهنگی با سبک پوشش زنان رابطه وجود دارد؟

– آیا بین  متغیر  میزان سرمایه اقتصادی با سبک پوشش زنان رابطه وجود دارد؟

– آیا بین  متغیر  هویت شخصی زنان با سبک پوشش آنها رابطه وجود دارد؟

– آیا بین  متغیر  هویت اجتماعی زنان با سبک پوشش آنها رابطه وجود دارد؟

– آیا بین  متغیر  ارزش های زنان نسبت به پوشش با سبک پوشش آنها رابطه وجود دارد؟

– آیا بین  متغیر  سلیقه با سبک پوشش  زنان رابطه وجود دارد؟

– آیا بین  متغیر  میزان مصرف پوشاک با سبک پوشش زنان رابطه وجود دارد؟

– آیا بین  متغیر  میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی با سبک پوشش زنان رابطه وجود دارد؟

– آیا بین  متغیرهای زمینه ای ( سن ،تأهل ،شغل،تحصیلات،منطقه محل سکونت) و سبک پوشش زنان رابطه وجود دارد؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت