خانواده یكی از دیرپاترین نهادهای اجتماعی است و به عقیده بسیاری از صاحبنظران، تاریخی به قدمت حیات اجتماعی دارد.در واقع هر خانواده را باید خشت بنای جامعه، كانون اصلی حفظ سنت، رسوم،ارزشهای والا و مورد احترام، شالوده مستحكم مناسبات پایدار اجتماعی و روابط خویشاوندی مبدأ بروز عواطف انسانی كانون صمیمانه‌ترین روابط میان افراد و مهد پرورش فكر ، اندیشه ،اخلاق و تعالی روح بشر به حساب آورد.

شاید خانواده به لحاظ همین نقشی كه در زندگی بشر ایفا می‌كند،همواره یكی از موضوعات مورد علاقه اندیشمندان اجتماعی بوده و هر یک به فراخور تخصص و زمینه فكری خویش به اندیشه و پژوهش در ابعاد مختلف آن پرداخته‌اند.موضوع چگونگی توزیع قدرت در خانواده از مباحث  مورد علاقه مردم شناسان و جامعه شناسان بوده و می باشد.مردم شناسان خانواده های اولیه را در دوران کوتاهی زن سالار و در دوران بعدی را مردسالار نامیده اند. امروزه جامعه شناسان با توجه به فرایند صنعتی شدن و شاغل شدن خانم ها و به تبع آن کسب درآمد  در خصوص توزیع قدرت از هرم قدرت چندگانه در خانواده نام می برند که در آن والدین و فرزندان سهم دارند. با توجه به تحولات مذکور این تحقیق در نظر دارد،ساختار قدرت در خانواده های ورامین مورد مطالعه قرار دهد.

1-1-بیان مساله

در طول تاریخ، قدرت در خانواده گاه به مرد و گاهی به زن تفویض شده و پدرسری و مادرسری شکل گرفته است.در گذر زمان،پدر یا مادر نقش‏های متنوعی یافتند و به‌تبع آن، قدرتی عظیم را از آن خویش ساختند.اما تفاوت در این بوده که خانواده مادرسر شیوع کمتری داشته است(ساروخانی، 1384).

جامعه امروزی ایران با آنچه كه در حدود 150 سال پیش بود،تفاوت‌های آشكاری پیدا كرده است. این تفاوتها در تمام شئون زندگی به چشم می‌خورند. شرایط زندگی شهری با پیچیدگی‌های خود بر روابط میان افراد حاكمیت دارد. سازمان‌ها و نهادهای جدید بوجود آمده‌اند و شرایط زندگیزنان با آنچه كه در قبل بود قابل مقایسه نیست. آمارهای زنان تحصیلکرده روز به روز بیشتر می شود.بخشی از زنان متأهل امروزه شاغل می باشند و دارای درآمد مستقل می باشند. شكل خانواده از گسترده به هسته‌ای تغییر یافته و افكار جدید در مورد اعضای جامعه گسترش یافته است.با وجود این دگرگونی‌ها برخی عدم تعادل ها در عرصه اجتماعی و خانواده وجود دارد.برخی نگرش‌های سنتی در خصوص،جنسیت ،پایگاه اجتماعی زن و توزیع قدرت همچنان وجود دارد.تداوم این نگرش های سنتی به خصوص در مورد توزیع قدرت در خانواده،خود محوری و خودرأیی به جای مشورت و همفکری می تواند،تأثیرات سویی بر نگرش های کودکان و فرایند مردم سالاری و توسعه شود. بررسی ها و مشاهدات جامعه شناسانه،امروزه نشانگراین امر است،هرچند در برخی خانواده ها همچنان پدرسالاری وجود دارد،اما پدیده جدیدی به نام خود رأیی و تک رأیی زنان و نوجوانان در حال شکل گیری می باشد،که عده ای آن را فرزند سالاری و زن سالاری جدید می نامند(مهدوی،1382و گروسی 1387).

خود رأیی و خود محوری یا استبداد از سوی هر کدام از اضلاع خانواده پدر،مادر یا فرزندان با اصول علمی،مبانی انسانی و اسلامی سازگار نمی باشد.

با توجه به تغییرات صورت گرفته در جامعه و خانواده در جهان و ایران ،تا حدود زیادی ساختار قدرت درون خانواده تغییر یافته است. کمتر مردان در مرکز تصمیم گیریهای خانواده و جامعه اند.آنها در کنار زنان و دیگر اعضای خانواده درامور متعدد تصمیم گیری می کنند.بدین لحاظ در بیشتر مواقع برای محققان خانواده در دوره جدید این پرسش مطرح می شود که توزیع قدرت در خانواده (ایرانی)چگونه است؟آیا ساختار سنتی (پدر سالاری )وجود دارد یا اینکه صورتهای جدید ایجاد شده است؟

با توجه به اینکه بخش بزرگی از زنان امروزه تحصیلکرده و شاغل بوده و دارای درآمد اختصاصی می باشند،حال مسأله تحقیق این است که؛آیا درآمد زن تأثیری بر ساختار توزیع قدرت در خانواده دارد؟از این رو مسأله تحقیق، این است که توزیع قدرت در خانواده های شهر ورامین چگونه است؟

1-2-ضرورت تحقیق

          خانواده ازجایگاه رفیعی درحیات اجتماعی برخوردار است چرا كه از یک سو نخستین گروهی است كه ازآن برمی خیزیم و در درون آن بادنیا آشنا می شویم و از سوی دیگر ، بیشترین تأثیر را بر كودك كه دوران اولیة حیات را می گذراند وارد می سازد و این تأثیر تا پایان حیات پایایی دارد ؛ دوم آنكه از روزنة حیات اجتماعی هرگز جامعه ای به سلامت دست نمی یابد، مگر آنكه از خانواده هایی سالم برخوردار باشد.

چگونگی توزیع و نحوة اعمال قدرت در شکل‏گیری و رشد شخصیت افراد، اجتماعی‌شدن فرزندان، عزت نفس، انسجام و حتی احساس رضایت،احساس بیگانگی و تنهایی و خوشبختی زناشویی اثر می‏گذارد(مهدوی و صبوری خسروشاهی، 1382).

بنابراین نوع روابط میان نقش های مختلف در خانواده و به تبع آن تفوق هر یک ازگونه های ساخت قدرت و یا شیوه های تربیتی (استبدادی ،دمکراتیک و ….)منجر به بروز رفتارهای متفاوت از سوی فرزندان در عرصه اجتماعی خواهد شد.

 بر هم خوردن ترتیب سلسه‌مراتب قدرت در خانواده، موجب عامل بروز کشمکش و تنازع قدرت در خانواده می‌گردد (جی هی لی، 1375، ص 177).

مقالات و پایان نامه ارشد

 

همچنین نتایج این تحقیق می تواند ،مورد استفادة دستگاه های اجرایی وسیاست گذاری همچون ،آموزش وپرورش ، معاونت اجتماعی وزارت كشور ، وزارت رفاه وتأمین اجتماعی … قرارگیرد.

1-3-اهداف تحقیق

این تحقیق دارای یک هدف اصلی و چند هدف فرعی می باشد.

الف: هدف اصلی

بررسی ساختار قدرت در خانواده و رابطه ی آن با در آمد زنان

ب- هدف های فرعی

-بررسی تأثیر تحصیلات زوجین برساختارقدرت درخانواده

– بررسی تأثیر درآمد مرد بر ساختار قدرت درخانواده

-بررسی تأثیر وضعیت اقتصادی زوجین بر ساختار قدرت درخانواده

-بررسی تأثیر مدت زمان ازدواج بر ساختار قدرت درخانواده

-بررسی تأثیر فاصلة سنی زوجین بر ساختار قدرت درخانواده

-بررسی تأثیر تعداد فرزندان بر ساختار قدرت درخانواده

1-4-سؤالات تحقیق

-ساختار قدرت درخانواده های ورامینی از چه الگویی تبعیت می کند؟

-درآمد زنان چه تأثیری برالگوی ساختار قدرت در خانواده های ورامینی دارد؟.

– تحصیلات زوجین برساختارقدرت درخانواده های ورامینی چیست؟

-تأثیر درآمد مرد برساختار قدرت درخانواده های ورامینی چیست؟

– تأثیر  دارایی اقتصادی زوجین بر ساختار قدرت درخانواده های ورامینی چگونه است؟

-تأثیر مدت زمان ازدواج بر ساختار قدرت درخانواده های ورامینی چگونه است؟

– تأثیر فاصلة سنی زوجین بر ساختار قدرت درخانواده های ورامینی چگونه است؟

– تأثیر تعداد فرزندان بر ساختار قدرت درخانواده های ورامینی چگونه است؟

1-5-تعریف مفاهیم

«قدرت»در خانواده یک مفهوم چند بعدی است که به طور غیر مستقیم می تواند از طریق الگوهای تصمیم گیری که تعیین کننده میزان قدرت یک شخص است اندازه گیری شود.

«ساخت»به معنای الگوهای نظام یافته از روابط بین افراد یا موقعیت های اجتماعی تعریف شده است و منظور از «ساخت قدرت در خانواد»الگوهای ساخت یافتة تصمیم گیری در خانواده است.

منظور از «ساختار قدرت در خانواده»،الگوهای تصمیم‌گیری زوجین در هزینه‌ها،خرید امکانات،تربیت فرزندان و غیره است(یزدی و حسینی حسین‌آبادی، 1387).

 ساختار تصمیم‌گیری در خانواده را در سه مقوله دسته‌بندی کرده‌اند:

  1. خانواده‌هایی که در آنها پدر بیشترین قدرت تصمیم‌گیری را دارد؛
  2. خانواده‌هایی که در آنها مادر بیشترین قدرت تصمیم‌گیری را دارد؛
  3. خانواده‌هایی که در آنها پدر و مادر به‌طور یکسان دارای قدرت تصمیم‌گیری هستند (ذوالفقارپور و همکاران، 1383).
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت