بررسی رابطه پنج عاملی شخصیت و گرایش تفکر انتقادی با نقش واسطهگری سلامت روانی در بین دانشجویان رشته روانشناسی شهر یاسوج |
:
در سالهای اخیر متخصصان علوم تربیتی در مورد ناتوانی شاگردان در امر تفکر انتقادی ابراز نگرانی کردهاند؛ زیرا رشد و پرورش مهارتهای فکری شاگردان همیشه مسئلهای پیچیده در آموزش بوده، ولی امروزه حالتی بحرانی به خود گرفته است، چون برونداد اطلاعاتی فرهنگ ما از قدرت تفکر انتقادی ما درباره آن اطلاعات فراتر رفته است (برخورداری و همکاران 1390).
تفکر انتقادی میتواند اندوختههای علمی را به حیطه عمل بکشاند و به کار گیرد. تفکر انتقادی در واقع راهی جهت از بین بردن خلأ و شکاف بین تئوری و عمل است. برای به کار بردن یک مهارت، شخص باید هم آن مهارت را داشته باشد و هم گرایش و تمایل به استفاده از آن را، لذا، تربیت متفکر انتقادی باید شامل دو جنبهی، ایجاد مهارتهای تفکر انتقادی و گرایش به تفکر انتقادی باشد. در حقیقت بدون گرایش مثبت به تفکر انتقادی این نوع تفکر رخ نداده و یا زیر سطح استاندارد نمود میکند (برخورداری و همکاران 1390).
یکی دیگر از عوامل مؤثر در سلامت روان، تفکر انتقادی است که در عصر حاضر توجه بیسابقهای به آن میشود. هیأت های ملی خاص رسیدگی به کیفیت نظام آموزشی، به فقدان توانایی تفکر انتقادی در برنامههای درسی نظامهای آموزشی اذعان کرده و خواهان گنجانیدن آموزش تفکر انتقادی در برنامههای درسی شدهاند. دانشجویانی که روی مسایل تفکر و تمرکز میکنند، با موقعیتهای مختلف، بهتر سازگار گشته و در نهایت از سلامت روان بهتری برخوردار خواهند بود در مقابل، افرادی که دارای افکار تحریف شده هستند، احساس کنترل کمتری بر زندگی خود داشته و در نتیجه سلامت روانی کمتری خواهند داشت. تحقیقات نشان داده است که قرارگیری در موقعیتهای آموزشی مربوط به سلامتی با توجه به تجزیهوتحلیل، طراحی، اجرا و ارزیابی برنامهها، مهارتهای تفکر انتقادی را افزایش میدهد (کارشکی، پاک مهر،1390).
با توجه به مسائلی که در مورد سلامت عمومی گفته شد، دانشجویان برای ایفای نقشهای اجتماعی، روانی و جسمی و توانایی مؤثر کار کردن در شرایط و به طور کلی برای حفظ سلامت عمومی خود باید توانایی تفسیر، تحلیل و ارزیابی مسائل مختلف را داشته باشند و این امر بدون برخورداری از مهارتهای تفکر انتقادی غیرممکن خواهد بود. برنامههای آموزشی باید مؤلفههای تفکر انتقادی از جمله توانایی ارزشیابی، تحلیل، استنباط، استدلال قیاسی و استقرایی را به دانشجویان آموزش دهد، زیرا در غیر این صورت سلامت عمومی آنان به خطر افتاده و ممکن است دچار اختلالات روانی شوند (فعال استاد زر و همکاران 1391).
1-2- بیان مسئله:
در جهان امروزی هر انسانی برای درست زیستن نیازمند فراگیری درست فکر کردن میباشد.
تفکر انتقادی[1] در واقع به نقد و تحلیل کشیدن تأثیرات رسانهها و همسالان، تحلیل نگرشها، ارزشها، هنجارهای اجتماعی و اعتقادات و عوامل تأثیرگذار بر آن ها و شناسایی اطلاعات مرتبط و منابع اطلاعاتی است (ایراننژاد،1379).
تفکر انتقادی نیز مانند سایر مهارتهاست، هر فرد شیوه خاص خود و توانمندی خاص خود را دارد ولی همه میتوانند با کسب آگاهی و آموزش آن را کسب کنند در گذشته میآموختیم که چگونه مطلب خود را حفظ کنیم که درک و یادسپاری بهتری داشته باشیم اما اکنون میدانیم که حفظ کردن مطالب برای فکرها و مغزها بیفایده است و کمکی برای درک اطلاعات نمیکند (پورقاز، کاظمی، محمدی،1390).
1-3- ضرورت و اهمیت پژوهش:
با وجود اینکه سالهای درازی است که مفهوم و ضرورت ایجاد تفکر انتقادی در بین محصلان مطرح شده است، محصلان ما هنوز جرأت نمیکنند که بگویند «من»، معمولاً میگویند «ما». دانشآموز اما بایستی بتواند «من» بگوید، تشویق شود که نظر خود را داشته باشد، با دیگران از جمله با آموزگار خویش بحث کند و نترسد از آنچه حقیقتش میداند، دفاع کند. «میاندیشم، پس هستم!» بدا به حال مردمانی که در میان آنان عکس این سخن صادق باشد: هستم، چون نمیاندیشم.
تحقیقات نشان داده است که تفکر انتقادی در میان دانشجویان ما نسبت به دانشجویان هم رشته در کشورهای دیگر تا حد قابلتوجهی پایین است، یعنی بیشتر دانشآموزان و دانشجویان ما در حین تحصیل، به دنبال گرفتن مدرک بودهاند و نه تجهیز خودشان به مهارتهای فکری. اصولاً چنین آموزشهایی به دانشآموزان و دانشجویان ما کمتر داده میشود و معمولاً از آن ها میخواهند یا وادار میشوند جزوه بردارند، یا جزوه ردوبدل کنند، کتاب بخرند و مطالبی را حفظ کنند. درصورتیکه در فرایند یادگیری تفکر انتقادی به دانشجویان آموزش میدهند که مطلب را بخوانند، آن را درک کنند و تجزیهوتحلیل کننده؛ یعنی تفکر انتقادی را یاد بگیرند و به کار هم ببرند (همان منبع).
1-4- اهداف پژوهش:
اهداف کلی:
هدف کلی پژوهش حاضر بررسی پنج عاملی شخصیت و گرایش تفکر انتقادی با نقش واسطهای سلامت روان در بین دانشجویان روانشناسی شهر یاسوج
اهداف جزئی:
تعیین میزان رابطه پنج عاملی شخصیت با گرایش تفکر انتقادی.
تعیین میزان رابطه پنج عاملی شخصیت با سلامت روان.
1-5- فرضیهها
شخصیت تفکر انتقادی را پیشبینی میکند.
شخصیت سلامت روان را پیشبینی میکند.
سلامت روان در ارتباط با شخصیت و تفکر انتقادی میتواند نقش واسطهای ایفا نماید.
1-6- متغیرهای پژوهش:
متغیر ملاک: گرایش تفکر انتقادی
متغیر پیشبین: پنج عامل شخصیت
متغیر واسطهای: سلامت روان
1-7- تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها:
تعریف مفهومی روان نژند گرایی: که با ثبات هیجانی و سازگاری رابطه عکس دارد و صفات زیرمجموعه آن شامل اضطراب، پرخاشگری، افسردگی، کمرویی، تکانش گری و آسیبپذیری است.
تعریف مفهومی برونگرایی: که با گرایش به مردمآمیزی، فعال بودن، گرایش به شادمانی و خطرجویی ارتباط دارد و صفات زیر مجموعه آن عبارت است از: گرمی و صمیمیت، مردم آمیزی یا گروهگرایی، جرأت، فعال بودن، هیجانخواهی، هیجانهای مثبت با اشتیاق. (خادمیان، 1388، ص 11).
تعریف مفهومی انعطافپذیری: که با ویژگیهایی مانند باز بودن نسبت به تجارب، غنای تخیل، کنجکاوی نسبت به جهان درونی و بیرونی خود، آزاداندیشی و عدم سنتگرایی ارتباط دارد و از صفات زیر تشکیل یافته است: تخیل، زیباییشناسی، احساسات و هیجانی بودن اعمال و علایق گسترده اندیشهها و ارزشها، (همان منبع).
تعریف مفهومی توافقپذیری[9] یا دلپذیر بودن: دلپذیری با گرایشهای میان فردی و محبوبیت در گروه ارتباط دارد. نمره بالا در این عامل نشاندهندهی نوعدوستی، علاقهمندی به کمک و همدردی با دیگران است. زیرمجموعهی این عامل عبارت است از: اعتماد، رکگویی، نوعدوستی، فروتنی، همنوایی یا همراهی، نرمی یا دلرحمی، (همان منبع).
تعریف مفهومی با وجدان بودن[10]: این عامل با کنترل تکانهها و خویشتنداری، با اراده و مصمم بودن، برنامهریزی در کارها و گرایش به موفقیت ارتباط دارد. خرده مقایسهای این عامل عبارتاند از: شایستگی و کفایت، نظم و ترتیب، وظیفهشناسی، تلاش برای موفقیت، خویشتنداری یا خود نظم دهی و دوراندیشی و احتیاط در تصمیمگیری (همان منبع).
تعریف مفهومی تفکر انتقادی:
تفکر انتقادی به معنای یافتن نوعی از دانش و بینش است که با آن بتوان با گسترش علوم همخوانی یافته، فرصت آزادی دادن به فکر و اندیشه است که سبب ایجاد توانایی بحث و اظهارنظر در فرد میشود، تفکر انتقادی جهت دهنده ذهن به تفکر است (سلطان قرایی، علائی،1390).
تعریف مفهومی سلامت روان: یک حالت رفاه فیزیکی، روانی و اجتماعی است نه فقط فقدان بیماری و یا ناتوانی (خندقی، پاک مهر، 1390).
تعریف مفهومی نشانههای جسمانی: 7 ماده را به خود اختصاص میدهد سردرد، احساس ضعف و سستی، احساس نیاز به داروهای تقویتی و احساس داغی یا سردی در بدن را مورد بررسی قرار میدهد (گلدبرگ و هیلر،1979).
تعریف مفهومی نارسا کنش وری اجتماعی: 7 ماده را به خود اختصاص میدهد. توانایی فرد در انجام کارهای روزمره، احساس رضایت در انجام وظایف، احساس مفید بودن، قدرت یادگیری و لذت از فعالیتهای روزمره زندگی را بررسی میکند (همان منبع).
تعریف مفهومی افسردگی: 7 ماده را به خود اختصاص میدهد. احساس بیارزشی، ناامیدی، احساس بیارزشی بودن زندگی، افکار خودکشی و آرزوی مردن و ناتوانایی در انجام کارها (همان منبع).
تعاریف عملیاتی:
تعریف عملیاتی مؤلفههای شخصیت: عبارتست از نمرهای که فرد از خرده مقیاس مربوط به هر مؤلفه از پرسشنامه پنج عاملی شخصیتی نئو کسب میکند.
مدل پنج عاملی شخصیت شامل: رواننژندی، برونگرایی، انعطافپذیری، توافق پذیری، وظیفهشناسی میباشند.
تعریف عملیاتی روان نژند گرایی: منظور نمرهای است که آزمودنی میتواند از عامل N در پرسشنامه نئوکسب کند.
تعریف عملیاتی برونگرایی: منظور نمرهای است که آزمودنی میتواند از عامل E در پرسشنامه نئوکسب کند.
تعریف عملیاتی انعطافپذیری: منظور نمرهای است که آزمودنی میتواند از عامل O در پرسشنامه نئوکسب کند.
تعریف عملیاتی توافق پذیری: منظور نمرهای است که آزمودنی میتواند از عامل A در پرسشنامه نئوکسب کند.
تعریف عملیاتی با وجدان بودن: منظور نمرهای است که آزمودنی میتواند از عامل C در پرسشنامه نئوکسب کند (پاشا شریفی، 1383).
تعریف عملیاتی گرایش تفکر انتقادی: نمرهای ست که فرد از پرسشنامه آزمون گرایش تفکر انتقادی (CCTDI) به دست میآورد.
تعریف عملیاتی سلامت روان: نمرهای است که فرد از پرسشنامه سلامت عمومی 28GHQ کسب میکند
تعریف عملیاتی نشانههای جسمانی: شامل مواردی است در خصوص وضعیت جسمانی شخص که در سؤالهای 1 تا 7 پرسشنامه سلامت عمومی مشخص میشود
تعریف عملیاتی بیخوابی و اضطراب: شامل مواردی است در خصوص بیخوابی و اضطراب شخص که در سؤالهای 8 تا 14 پرسشنامه سلامت عمومی مشخص میشود.
تعریف عملیاتی نارساکنش وری اجتماعی: شامل مواردی است در خصوص روابط میان فردی و روزمره شخص که در سؤالهای 15 تا 21 پرسشنامه سلامت عمومی مشخص میشود.
تعریف عملیاتی افسردگی: شامل مواردی است در خصوص وضعیت افسردگی شخص که در سؤالهای 21 تا 28 پرسشنامه سلامت عمومی مشخص میشود (فتحی آشتیانی، 1337، ص 310).
[سه شنبه 1400-05-05] [ 01:53:00 ق.ظ ]
|