بازاریابی ورزشی |
لویس و اپنزلر[۲] (۱۹۸۵) بازاریابی ورزشی را با دو کاربرد بدین گونه تعریف می کنند.
- بازاریابی ورزش- استفاده از متغیرهای آمیخته بازاریابی به منظور انتقال مزایای مشارکت در ورزش به مشتریان بالقوه.
در یک تعریف ترکیبی از شانک، ون هیردن و ایوانز به یک تعریف جامع تری از بازاریابی ورزشی دست پیدا میکنیم: بازاریابی ورزشی کاربرد ویژهایی از فرایندها و اصول بازاریابی برای محصولات و خدمات ورزشی میباشد؛ بازاریابی خدمات و محصولات ورزشی و غیر ورزشی به وسیله تداعی معانی از قبیل حمایت مالی با ورزش و بازاریابی رمزهای پنهان و بدنه ورزش، شخصیتها، رویدادهایشان، فعالیت هایشان، اعمالشان، استراتژی ها وجهه (تصویرشان) (ریکرت،۲۰۰۵).
۲-۳ حمایت مالی
از سال ۱۹۹۶، هنوز یک تعریف پذیرفته شده عمومی از حمایت مالی وجود ندارد. در مقالههای منتشر شده در انگلستان، ( تعریف مینگهام،۱۹۸۳) مکرراً دیده می شود. در تحقیقات فرانسوی زبان مکررأ به تعریف (دربایکس و همکاران، ۱۹۹۴) رجوع شده است، در حالیکه اغلب مقالات منتشر شده در آلمان تعریف (برون، ۱۹۸۷) را نقل کرده اند. فقدان اتفاق آرا در خصوص تعریف از این کشور به آن کشور به ابهامات باقیمانده در رابطه با ماهیت حمایت مالی و روشی که حمایت مالی به سبک-های دیگر مراودات نزدیک می شود برمیگردد (بجورن،۲۰۱۱).
حمایت مالی بر اساس تئوری تبادل است که پیشنهاد می کند یک تبادل بین دو طرف یا بیشتر رخ خواهد داد اگر همه طرفین درگیر احساس کنند که آنها به جای خدمات یا اجناسشان ، هدایای برابر دریافت می کنند(کوشاک،۲۰۰۴). هم حامی و هم تیم حمایت شده باید احساس کنند که رابطه سودمند است. مزیتها برای یک تیم ورزشی به طور مساعد مشهود هستند به طوریکه پول دریافت شده از یک حامی به اعتبار مالی عملیات سازمانی کمک می کند.هر چند، مزایایی دو طرفهایی که یک حامی برای خریدن حقوق بازاریابی دریافت می کند تا حدی مشکل ترند تا شناسایی شوند. مزایای حامی در یک تنوعی از روشها، اندازه گیری شده اند شامل: زمانهای هم ارز رسانه ، فراخوانی حامی و به رسمیت شناختن، انتقال تصویر، نگرش به سوی حامی، قصد خرید، تناسب حامی، و افزایش فروش(کوشاک،۲۰۰۴).
شرکتها دائمأ بوسیله گروه های مختلفی دعوت میشوند تا حامی رویدادها، فعالیتها، و امور با ارزش شوند. شرکتها همچنین به طور فعال در جستجوی محلهایی هستند که بتوانند نامشان را پیش روی عموم مردم بیاورند. برای مثال کوکاکولا[۷] یک دوره طولانی حامی شرکت کننده در بازیهای المپیک، جامهای جهانی، سوپر بولها[۸]، و جوایز آکادمی[۹] (مراسم دادن جوایز اسکار که هر ساله برگزار می شود) بوده است. بواسطه پرداختن مبالغ هنگفتی پول، کوکاکولا امیدوار است که توجه عمومی مطلوبی را
بدست آورده و همچنین تداعی معانیش را با عالی ترین نوع رویدادها تلقی کند (کاتلر،۲۰۰۳).
شرکتها پول خوبی را بابت قرار دادن نامشان روی تجهیزات ورزشی از قبیل ساختمانها، دانشگاهها، و استادیومها پرداخت می کنند تا نامشان را مقابل چشمان عموم مردم نگه دارند (کاتلر،۲۰۰۳).
شرکتها میتوانند حامی یک امر مهم باشند (از قبیل: بهتر خوردن، تمرین بیشتر، قرارملاقاتهای دکترمنظم، گفتن نه به داروی مخدر) در آنچه “بازاریابی با دلیل[۱۰]” (شراکت در امری که بیشتر مردم به آن اعتقاد دارند) نامیده شده است. بوسیله شراکت در امری که بیشتر مردم به آن اعتقاد دارند، شرکت می تواند شهرت مؤسسه را افزایش داده، آگاهی علامت تجاری را بالا برده، وفاداری مشتری را بیشتر کرده، بفروشد، و پوشش مطبوعات مورد نظر را افزایش دهد (کاتلر،۲۰۰۳).
[۱] -Molin
[۲] -lois and epenzel
[۳] -likert
[۴] -konses
[۵] -pikot
[۶] -bejorn
[۷] Coca-Cola
[۸] Super Bowls
[۹] Academy Awards
[۱۰] “cause-related marketing”
پایان نامه : شناسایی و اولویت بندی موانع حمایت مالی از ورزش قهرمانی
[دوشنبه 1400-05-04] [ 08:20:00 ب.ظ ]
|