:

سرطان[1]یکی از بیماری­های شایع مزمن[2] و غیر واگیر[3] است. تمام اشکال سرطان 9 درصد از مرگ و میرها را در سراسر جهان تشکیل می­دهند. سرطان در کشورهای پیشرفتۀ جهان، پس از بیماریهای قلبی- عروقی، دومین علت و در کشورهای درحال توسعه، چهارمین علت مرگ به شمار می­آید.سرطان در ایران سومین عامل مرگ و میر می­باشد(شجاعی تهرانی،1382). جراحی، اشعه­درمانی و شیمی درمانی، روش­های درمانی سرطان هستند که می­توانند موجب تغییراتی در شکل وظاهر بدن شوند. معالجه، مدت زیادی به طول می­انجامد و عوارض جانبی آن می ­تواند به صورت تهوع، ریزش مو، خستگی، دردهای عضلانی، سوختگی­های پوستی، تغییرات وزن و مشکلات روحی و روانی بروز کند و توانایی لذت بردن از جنبه­ های مختلف زندگی را از بیمار سلب کند. بستری شدن­های متعدد به منظور درمان می ­تواند مانع از ادامۀ یک زندگی طبیعی شود(کونر،2001). شایع­ترین سرطان­های مشترک در خانم­ها، سرطان PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) و بعد از آن سرطان­های کولورکتال[4]، ریه و رحم می­باشد. بیشتر این سرطان­های نهفته در نقاط مختلف بدن اگر به موقع تشخیص داده شوند، به خوبی به درمان جواب می­دهند(خوشنویس،1386).

اولین هدف درمان سرطان، ریشه­کنی بیماری است. در صورتیکه این هدف اولیه را نتوان تأمین نمود،                          هدف بعدی تسکین علائم وحفظ کیفیت زندگی در مدت باقیمانده از طول عمر بیمار است(ریچاردسون و همکاران،2007).با بهره گرفتن از روش­های فعلی درمان، یک سوم از بیماران با معیارهای موضعی(جراحی- رادیوتراپی) بهبود می­یابند، این معیارها در صورتیکه تومور در زمان درمان، متاستاز پیدا نکرده باشد کاملا مؤثر خواهد بود، اما در مابقی موارد شیمی­درمانی جهت معالجۀ مؤثر سرطان لازم خواهد بود(اسمیلتز و همکاران،2008).با وجود اینکه شیمی­درمانی یک روش درمان مهم در بیماران سرطانی است ولی عوارض جانبی آن بر روی سطح عملکرد جسمانی، روانی و اجتماعی بیمار و عدم پذیرش وی جهت تکمیل دورۀ درمان تأثیر می­گذارد(کیم و کیم،2005).مطالعات نشان داده است که واکنش­های روانی به سرطان به عوامل متعددی از جمله خود بیماری(مرحله بیماری، محل و اندازۀ تومور)، وضعیت بیمار(وضعیت اجتماعی و فرهنگی، نوع نگرش به بیماری،سیستم­های حمایتی، ویژگی­های شخصیتی، مکانیسم­های تطابقی و بیماری­های جسمی و روحی زمینه­ای) بستگی دارد(چاینتامانی و همکاران،2011). بسیاری از زنان پس از اطلاع از ابتلاء به سرطان دچار عوارض روحی مانند افسردگی،یأس و ناامیدی،فرسودگی و اضطراب می­شوند و انجام درمان­های سخت همچون جراحی،رادیوتراپی و شیمی­درمانی که هر یک با عوارض خاص خود همراه است،این عوارض روحی را تشدید می­ کند(ملکیان وهمکاران،1386).بیماران مبتلا به سرطان کیفیت زندگی فیزیکی و روانی ضعیف و استرس­های زندگی شدیدی دارند.این بیماران با مشکلات روانی بسیاری روبرو هستند.اضطراب، افسردگی و یأس و ناامیدی شایع­ترین مشکل روانی در این بیماران است.ترس و اضطراب ناشی از تشخیص سرطان، روش­های درمانی تهاجمی،مشکلات ثانویۀ جسمانی و جنسی و عوارض شیمی­درمانی رایج­ترین مسائلی هستند که سبب ایجاد این علائم می­شوند(رائو و همکاران،2004).شواهد حاکی از آن است که استفاده از روش­های غیر دارویی مانند روش­های آرام­سازی،موسیقی­درمانی، لمس­درمانی، طب سوزنی و یوگا در مبتلایان به سرطان سبب بهبود خلق،سازگاری و کاهش علائم استرس ­زا و افزایش امید به زندگی می­ شود. این روش­ها موجب استقلال بیمار شده و می ­تواند توسط خود بیماران و با ابزار ساده انجام گیرد. به­علاوه پذیرش آسان و همکاری خوب از طرف همۀ بیماران را به همراه دارد. همچنین عوارض و پیامدهای منفی و نامطلوب مداخلات دارویی را نیز به همراه ندارند(رنگاوندرا و همکاران،2007؛ بارنس و همکاران،2004).در پژوهشی که توسط شارما وهمکاران(2012)انجام شده،نتایج نشان می­دهد که میزان اضطراب در بیماران مبتلا به سرطان بیشتر بوده و همچنین از سطح کیفیت زندگی پایینی برخوردارند.آنها در این تحقیق نشان دادند که برنامه­ های افزایش تاب­آوری موجب افزایش تاب­آوری و کاهش استرس و اضطراب در این بیماران شده است.

بنابراین با توجه به مطالب بیان شده، در این پژوهش سعی برآن است تا تأثیر تمرینات یوگا بر کاهش مشکلات روانشناختی  بیماران  سرطانی بهبود یافته از جمله افزایش امید به زندگی و افزایش تاب­آوری سنجیده شود. با امید به اینکه این پژوهش زمینه پژوهش­های گسترده تر بعدی در این حیطه باشد و سرآغاز راهی جهت ایجاد سلامت روانی و جسمانی بیماران به­خصوص بیماران سرطانی قرار گیرد.

 

1-2 بیان مسئله:

در بیمار مبتلا به سرطان عوامل مختلف پیرامون مانند شهرت بد بیماری و درمان­های طولانی مدت و تأثیر هریک از این عوامل بر ابعاد بدنی و روانی – اجتماعی می ­تواند سرانجام فرد را به سراشیبی ناامیدی و افسردگی بکشاند. بیماران مبتلا به سرطان طی بیماری به فراوانی دچار ناامیدی می­شوند (نووتنی 1989).بحران­های ناشی از سرطان سبب عدم تعادل و ناهماهنگی فکر، جسم و روح می­ شود. اما بیشترین حالت در این دوره برای بیمار حس یأس و ناامیدی است. در بیماران سرطانی، امید زمینه­ ساز تصویری بهتر از آینده، اساسی برای نگرش مثبت، پذیرش باورها و مهیا کردن زندگی معنادار است(ابراهیمی، 1387).

به عقیده اسنایدر(2000)، امید نوعی روند فکری و دارای دو جزء تفکر عامل[5] (اراده­های هدفمند) و مسیرها[6] (طرح­های هدفمند) است و هر دو بعد از طریق رفتارهای هدفمند در تشکیل و تعیین میزان امید، ضروری و موجب سازگاری و سلامت جسمی و روانی است. مسیرها جزء شناختی امید و نشان دهنده توان فرد در خلق راه ­های معقول برای دست یابی به اهداف است. تفکر عامل جزء انگیزشی امید و نشان دهنده برداشت شخصی در مورد توانایی برای رسیدن به اهداف گذشته، حال و آینده است (گروال و پورتر، 2007).امید در تمام ابعاد زندگی عنصری ضروری است. امید توانایی باور به داشتن احساس بهتر در آینده می­باشد. امید با نیروی نافذ خود سامانه فعالیتی را تحریک می­ کند تا بتواند تجربه­های نو کسب کرده و نیروهای تازه­ای را در موجود ایجاد کند. به طور کلی می­توان گفتامید تجربه­ای آگاهانه نیست ولی هرگاه شخصی در دشواری­ها و بحران­های زندگی قرارگیرد، این امید است که پس از بحران­ها، آرامش را به فرد بازمی­گرداند(رابینسون 1983).

امید بخشی از بعد روانی انسان است. دید کلی­نگر به انسان بر تعامل میان ابعاد وجودی انسان با محیط پیرامون تأکید دارد (استفنسون 1991). در بیماری غیر قابل علاج، امید زمینه ساز تصویری بهتر از آینده، اساسی برای نگرش مثبت، پذیرش باورها و مهیا کردن زندگی معنی­دار می­ شود و وقتی امید از این دیدگاه ارائه شود دیگر محدودیتی برای درمان بیماری وجود ندارد و در عوض تمرکز بر زندگی باقی مانده و آنچه که الان دست یافتنی است انجام می­ شود. امید سازه­ای چند بعدی است که در تحمل تهدیدات زندگی و رویارویی با مشکلات فردی، آسایش فرد را فراهم می­ کند. بیمار در مرحلۀ نهایی بیماری شدیداَ انعطاف­پذیر است و هنگامی که به انتهای زندگی نزدیک می­ شود به طور مکرر از امید مفاهیم تازه­ای می­سازد. مفهوم امید توسط بسیاری از محققان شرح داده شده است و با مفاهیمی چون معنویت، کیفیت زندگی و معاد پیوند خورده است(ابراهیمی،1387).

موقعیت­های تهدید کننده زندگی، از دست دادن یا تغییرات در طول زندگی می توانند بر سطح امید تأثیر گذارند. سرطان یکی از این موقعیت­های استرس ­زاست که نسبت به سایر بیماری­های مزمن تأثیر بیشتری بر سطح امید دارد(نووتنی،1989). تفکر امیدوارانه و سرطان به دو طریق به هم مربوط می­شوند: اول اینکه افراد امیدوار بیشتر بر مشکل متمرکز شده و در حلّ آن فعالانه­تر عمل می­ کنند. آنها احتمال بیشتری دارد که رفتارهای غربالگری سرطان توسط خودشان را انجام دهند. به­علاوه افرادی که امیدوارانه می­اندیشند در مواجهه با تشخیص و درمان سرطان پریشانی کمتر و تطابق بیشتری از خود نشان می­دهند(گارمزی،1991).در مراحل درمان نیز افراد امیدوار در

مقالات و پایان نامه ارشد

پایان نامه و مقاله

 تحمل درمان­های طولانی و دردناک از خود مقاومت بیشتری نشان می­ دهند و احتمال بیشتری دارد که درمان را پیگیری کنند. در مرحلۀ بهبود نیز افراد امیدوارتر افکار مثبت­تری راجع به زندگیشان دارند و گرایش بیشتری به شناسایی جنبه­ های مثبت موقعیت­های تروماتیک از خود نشان می­دهند. حتی اگر سرطان در مراحل پیشرفته باشد و امیدی برای بهبود وجود نداشته باشد باز هم افراد امیدوارتر می­توانند اهداف دیگری مانند صرف وقت بیشتر با خانواده و لذت بردن از فرصت باقیمانده را برای خود تنظیم کنند(اسنایدر،2000).

نتایج تحقیقات مختلف نشان داد که قدرت امید سهم مهمی در بهبودی بیماری­های مختلف جسمی و روانی و افزایش کیفیت زندگی و سلامت عمومی بیماران سرطانی دارد(ستوده اصل،1387). برخی پژوهش­ها نشانگر آنند که اموری همچون باورهای مثبت، احساس راحتی و قدرت حاصل از مذهب، مراقبه و یوگا و نیایش می­توانند در سلامت و احساس خوب داشتن سهیم باشند(امیدواری،1387). اساساً یوگا یک درمان نیست، اما در دو دهۀ اخیر چندین مطالعه پزشکی و علمی، نقش کاملاً مفید تمرینات یوگا در درمان برخی از بیماری­ها را به اثبات رسانده است. چنین به نظر می­رسد یوگا به بهبود شرایط روانشناختی برای کنترل و ادارۀ استرس، کاهش اضطراب، احساس منفی و افزایش احساسات مثبت و توازن روحی کمک می­ کند(سینگ و همکاران،2001).

در مطالعه دان هاور و همکاران (2009) یک دوره تمرینات یوگا بر کیفیت زندگی و کاهش استرس در بیماران تأثیر­گذار بوده است و همچنین مادل و همکاران (2007) به تأثیر مثبت یوگا بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) اشاره کردند.داسیلوا و همکاران (2009) و میچالس و همکاران (2008) در پژوهشی که به تأثیر یوگا در درمان اختلالات روانی و خلقی  پرداختند به این نتیجه رسیدند که تمرینات یوگا تأثیرات مثبت معناداری در کاهش اختلالات روانی و خلقی و بهبود سلامت روانی افراد دارد.در پژوهشهایی که توسط ایشیزاکی و همکاران (2002)، پوافم و میشل (2006)، مانگپاسان و همکاران (2010) انجام دادند ،ارتباط مثبت معناداری را بین انجام فعالیت­های بدنی و امید به زندگی گزارش کرده اند، از طرف دیگر کریستیانا و همکاران (2007) در پژوهش خود نتوانستند ارتباط معنا داری بین فعالیت بدنی و امید به زندگی گزارش کنند. علت این ناهمخوانی ممکن است به نوع فعالیت بدنی ،تفاوت فرهنگی جوامع پژوهش و نوع جامعه مورد مطالعه آنها و همچنین مدت زمان فعالیت بدنی نمونه مورد مطالعه آنها مربوط باشد.

بنابراین در این پژوهش برآنیم که به سؤال زیر پاسخ دهیم:

آیا هشت هفته تمرینات یوگا می ­تواند بر تاب­آوری و امید به زندگی بیماران زن سرطانی بهبود یافته مؤثر باشد؟

 

 

 

1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق:

بیماران مبتلا به سرطان کیفیت زندگی فیزیکی و روانی ضعیف­تر و استرس­های بیشتری دارند. این بیماران با مشکلات روانی بسیاری روبرو هستند که شامل افسردگی، اضطراب، فرسودگی، عصبانیت و از دست دادن امید می­باشد(برونر وسودارث،1387).

شواهد حاکی از آن است که استفاده از روش­های غیر دارویی مانند روش­های طبّ مکمل و جایگزین در مبتلایان به سرطان سبب بهبود خلق، سازگاری و قضاوت و کاهش علائم استرس ­زا می­ شود(وادیراجا،2009).

از آنجا که پژوهش­های انجام شده در زمینه بیماران سرطانی بیشتر در حین درمان آنها بوده است، لذا به بیمارانی که مراحل درمان خود را پشت سر گذاشته­اند کمتر توجه شده است و پژوهش قابل توجهی در این زمینه انجام نشده است. گرچه این بیماران مراحل درمان خود اعم از جراحی، شیمی درمانی و رادیوتراپی را پشت سر گذاشته­اند ولی عوارض روحی و روانی حاصل از بیماری همچون ناامیدی، اضطراب، کم­طاقتی در مقابل مشکلات روزمره زندگی و بسیاری عوارض روحی دیگر با آنها باقی خواهد ماند. لذا بسیار حائز اهمیت است که به این بیماران بهبود یافته کمک شود تا بتوانند در مقابل مشکلات آتی زندگی خود، که تعداد آنها کم نخواهد بود، صبور و پرطاقت بوده و کیفیت زندگی خود را افزایش دهند.

 

1-4 اهداف پژوهش:

1-4-1 هدف کلی:

تعیین اثرهشت هفته تمرینات یوگا بر تاب­آوری و امید به زندگی بیماران زن سرطانی بهبود یافته.

1-4-2 اهداف اختصاصی:

  1. تعیین اثر هشت هفته تمرینات یوگا بر تاب آوری بیماران زن سرطانی بهبودیافته .
  2. تعیین اثر هشت هفته تمرینات یوگا بر امید به زندگی بیماران زن سرطانی بهبودیافته.
  3. تعیین اثر هشت هفته تمرینات یوگا برتفکرعامل(اراده برای دست یابی به هدف) بیماران زن سرطانی بهبودیافته.
  4. تعیین اثر هشت هفته تمرینات یوگا بر راهبرد (طرح­های هدفمند) بیماران زن سرطانی بهبودیافته.

 

 

 

1-5  فرضیه های پژوهش :

1-5-1 فرضیه کلی:

هشت هفته تمرینات یوگا بر تاب­آوری و امید به زندگی بیماران زن سرطانی بهبود یافته تأثیر معنادار دارد.

1-5-2 فرضیه ­های اختصاصی:

  1. هشت هفته تمرینات یوگا برتاب­آوری بیماران زن سرطانی بهبودیافته تأثیر معنی­دار دارد.
  2. هشت هفته تمرینات یوگا برامید به زندگی بیماران زن سرطانی بهبود یافته تأثیر معنی­دار دارد.
  3. هشت هفته تمرینات یوگا بر تفکر عامل(اراده های هدفمند) بیماران زن سرطانی بهبودیافته تأثیر معنی­دار دارد.
  4. هشت هفته تمرینات یوگا بر راهبرد (طرح­های هدفمند) بیماران زن سرطانی بهبودیافته تأثیر معنی­دار دارد.

[1]-cancer

[2]-chronic

[3] -Non-Communicable

4-سرطان کولورکتال سرطانی است که روده بزرگ (کولون) یا رکتوم را درگیر می کند.کلمه کولورکتال کوچک شده کولون و رکتوم است.

[5]-Agency thinking

[6] -Pathways

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت