تاثیر فرصتهای رشد شرکت بر بازده جریانهای نقدی آزاد |
در سیستم اقتصادی امروز دنیا، انتقال و گزارش اطلاعات صحیح مالی به مراکز تصمیم گیری، اهمیت بسیار زیادی دارد. سهامدارانی که اندوختههای خود را به شکل سرمایه در اختیار شرکتها قرار میدهند، برای آگاهی از چگونگی اداره سرمایه های خود و اطمینان از صحت عمل و کارایی مدیران، وسیله دیگری جز صورت حسابها و گزارشهای مالی سالانه شرکتها در اختیار ندارند.
اگرهدف مطلوب شرکتها کسب سهم بازار بیشتر باشد و انتظار رود که در آینده افزایش سودآوری و فرصتهای رشد از آن شرکتهایی باشد که سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص دادهاند،آنگاه تغییر در سهم بازار نشاندهنده عملکرد آتی و فرصتهای رشد است. (نوری سادات، 1390)
1-2– تشریح و بیان مساله پژوهش
هدف از این تحقیق بررسی تاثیر فرصتهای رشد شرکت و تداوم سود بر بازده جریان نقد آزاد است.جنسن[1](1986) بر اساس تئوری نمایندگی بیان کرده است که تناقض اهداف مدیران و سهامداران موجب تولید اضافی جریانهای نقدی آزاد می شود. مشکل اضافه تولید جریان نقدی در شرکتهایی مشهودتر است که فرصتهای رشد اندکی دارند. در صورتیکه سهامداران کنترل و نظارت مناسبی بر فعالیتهای شرکت نداشته باشند، مدیران شرکتهای با جریان نقدی آزاد مثبت و فرصتهای رشد اندک به احتمال زیاد در پروژه هایی با سود خالص کم یا حتی منفی سرمایه گذاری می کنند تا منافع شخصی خود را به حداکثر برسانند. این فعالیتهای از بین برنده ارزش در نهایت منجر به پایین آمدن قیمت سهام شده و ممکن است سهامداران را وادار به برکناری مدیر عامل یا مدیران اجرایی کنند. مدیران منطقی از روشهای دقیق و محتاطانه حسابداری استفاده می کنند تا این پیامدهای منفی را کاهش دهند. چانگ و همکاران[2] (2005) نیز در حمایت از این فرضیه بیان کردند که مدیران شرکتهای مورد شک و تردید از روشهای افزایش درآمد استفاده می کنند تا در گزارشات خود به درآمدهای بیشتری اشاره کنند (گال و تسوی[3] ،1998 و 2001 و گال[4]، 2001)، نیز شواهدی را در این زمینه ارائه کرده اند.
لانگ و لیتزنبرگر[5] (1989) دریافتند که در شرکتهایی که موقعیت سرمایه گذاری اندک دارند، قیمت سهام رابطه مستقیمی با افزایش سود سهام دارد.
جریان نقد آزاد از این حیث دارای اهمیت است که به شرکت اجازه میدهد تا فرصتهایی را جستجو کند که ارزش ثروت سهامدار را افزایش میدهد. بدون در اختیار داشتن وجه نقد، توسعه محصولات جدید، انجام تحصیلهای تجاری، پرداخت سودهای نقدی به سهامداران و کاهش بدهیها امکان پذیر نمی باشد. از طرف دیگر، وجه نقد باید در سطحی نگهداری شود که بین هزینه نگهداری وجه نقد و هزینه وجه نقد ناکافی تعادل برقرار شود (غلام زاده لداری، 1390). از جمله عوامل تأثیرگذار دیگر بر میزان رفتارهای فرصتطلبانه مدیران، وجود فرصت رشد برای شرکت است. در زمانی که مدیر جریان نقدی آزاد نسبتاً زیادی در دست دارد واز سوی دیگر فرصتهای رشد و سرمایه گذاری زیادی برای شرکت موجود باشد (جلنیک[6]، 2007)، مدیر می تواند این وجوه نقد را در فعالیتهایی در راستای رشد شرکت استفاده کند. در چنین موقعیتی با توجه به اینکه این سرمایه گذاریها در جهت رشد شرکت و در ادامه روند فعلی آن است، خطرپذیری کمتر و بازدهی تقریباً مشابه بازده فعلی شرکت دارد و بنابراین سود دچار نوسانات زیادی نخواهد شد. در مقابل، هنگامی که فرصتهای رشد و سرمایه گذاری محدود باشد، مدیران به سرمایه گذاریهایی دست خواهند زد که دارای خطرپذیری بیشتر بالاتر و بازده متفاوتی از جریان عملیات فعلی شرکت است. در چنین موقعیتی سود شرکت دستخوش نوسان می شود و مدیر برای مهار کردن اینگونه نوسانات، که ناشی از سرمایه گذاری پر خطر است به هموارسازی سود اقدام خواهد کرد.
پایداری سود از جمله ویژگیهای کیفی سود حسابداری است که مبتنی بر اطلاعات حسابداری میباشد. پایداری سود شاخصی است که مبتنی براطلاعات حسابداری میباشد؛ پایداری سود شاخصی است که به سرمایه گذاران در ارزیابی سودهای آتی و جریانهای نقدی شرکت کمک می کند. سرمایه گذاران در برآورد سودهای آتی و
جریانهای نقدی مورد انتظار خود به بخش پایدار سود بیشتر از بخش ناپایدار آن اهمیت میدهند. (خواجوی و همکاران، 1389)
هدف اصلی واحدهای تجاری کسب سود و جریانهای نقدی است. با این منظور اقدام به تحصیل منابع مورد نیاز می کنند. کارآیی مدیریت در استفاده از منابعی است که در اختیارشان گذاشته شده است و پایداری سود می تواند این کارآیی را نشان دهد. هر قدر سودهای کسب شده از طریق دارائیهای عملیاتی باشد، پایداری سود بیشتر خواهد بود. پایداری سود محدود به سودهای گذشته و دوره جاری نمی شود بلکه سودهای آتی را نیز شامل می شود؛ ارتباط مابین سودهای گذشته و سودهای آتی در قالب فرایند تصادفی که برای توصیف رفتار سود در طول زمان مشاهده شده است، بیان می شود از این جنبه، وقایعی که در دوره های خاص اتفاق میافتد، ممکن است بی قاعده (نامنظم) باشند و انتظار میرود تاثیر مشابهی بر سود دوره های بعدی نداشته باشند. به طور کلی سودهای حسابداری از دو جزء پایدار و ناپایدار تشکیل میشوند. سودهای حسابداری پایدار ارزش مورد انتطار سودهای حسابداری آتی هستند. (رضوانی راز، 1384)
پنمن و یهودا[7] (2009) ارزیابی بازار از جریان نقد آزاد را با بهره گرفتن از اصول حسابداری تعهدی مورد بررسی قرار دادند. آنها دریافتند که درآمدها آن چنان که انتظار میرود ارزش مثبتی دارند، اما در صورت ثابت بودن درآمدها جریان نقدی آزاد هیچ قدرتی در توضیح بازده سهام ندارد. این یافته با نتایج بسیاری از مطالعات در تضاد است که بیان میدارند جریان نقدی حاصل از فعالیتهای عملیاتی می تواند بازده سهام را توضیح داده و در تفسیر آن مورد استفاده قرار گیرد. اما آنها در توضیح یافته خود بیان کرده اند که حسابداری تعهدی به گونه ای عمل می کند که مفهوم جایگزین سازی سود سهام (مطرح شده توسط میلیر و مودیگلیانی) را محقق سازد و در واقع جریان نقدی آزاد بخشی از سود سهام شرکت است که ارزش شرکت را پایین آورده اما مجموع ارزش شرکت و سود سهام را تغییر نمیدهد اما پنمن و یهودا (2009) به ارزش اطلاعاتی جریان نقدی آزاد نیز اشاره می کنند. البته جریان نقدی آزاد می تواند اطلاعاتی را ارائه دهد اما این امر تنها به دلیل نادرست بودن سنجش درآمدها در سیستم تعهدی است. (رضوانی راز، 1384)
با توجه به مطالب فوق در این تحقیق نیز در ادامه نظرات پنمن و یهودا میکوشیم به این سئوال پاسخ دهیم که «با تاکید بر نوع صنعت بین فرصتهای رشد و تداوم سود با بازده جریان نقد آزاد چه رابطهای وجود دارد؟»
[1].Jensen
[2].Chung et al.
[3].Gul and Tsui
[4].Gul
[5].Lang and Litzenberger
[6]. Jelnik
[7]. Penman and Yehuda
[دوشنبه 1400-05-04] [ 08:47:00 ب.ظ ]
|