کارآفرینی به مثابه یک استراتژی پرورشی ایده و اندیشه، ابتکار و نوآوری، جهت دهی منابع و سرمایه ها، هدایت بازار و مصرف کننده در کشورهای در حال توسعه یافته مورد توجه قرار گرفته است(عزیزی، 1383). کارآفرینی، خلاقیت و کسب و کارهای مخاطره آمیزه و انرژی موتور اقتصاد مدرن را فراهم می کنند(مقیمی، 1384). یکی از راه های ترویج و توسعه کارآفرینی در کشور، نظام آموزش، بخصوص آموزش عالی می باشد. صاحبنظران حوزه کارآفرینی بر این اعتقادند که برای کارآفرینی باید نظام آموزشی به ویژه آموزش عالی به سمتی برود که نیروهای با شهامت و شجاع را در تصمیم گیری پرورش دهد زیرا دانش آموختگان ما اغلب شهامت خطر کردن و اعتماد به نفس لازم را ندارند و به دنبال فرصت شغلی مزدبگیری هستند(خدمتی توسل، 1379).

1-2- بیان مسأله تحقیق

در این تحقیق به بررسی عوامل مؤثر بر نگرش کارآفرینی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق پرداخته می شود، که به دلیل ضرورت کارآفرینی و توسعه آن(به ویژه آموزش کارآفرینی) بیش از پیش باید به آن پرداخته شود و این امر موجب افزایش تلاشها برای توسعه کارآفرینی و آموزش آن خواهد شد. پژوهش ها نشان می دهد که مهمترین عامل مؤثر در حرکت کارآفرینی و از قوه به فعل درآوردن آن، بروز نگرش کارآفرینی در افراد از طریق آموزش می باشد. بنابراین تحقیق حاضر بر آن است که عوامل تأثیرگذار بر نگرش کارآفرینی را بطور دقیق بررسی نموده تا از این طریق بتوان آموزش و پرورش کارآفرینی را در دانشگاه ها نهادینه کرد زیرا پرورش کارآفرینی در افراد غیرکارآفرین از اهمیت    فوق العاده ای برخوردار است. از این رو فعالیتهای آموزشی برای تربیت کارآفرینان در دستور کار بسیاری از مراکز آموزش کارآفرینی قرار گرفته، چرا که لازمه توسعه کارآفرینی، آموزش آن است.

 

1-3- اهمیت و ضرورت انجام پژوهش

لوک(1981) در زمینه اهمیت کارآفرینی می نویسد در دهه اخیر، تحقیقات کارآفرینی در آمریکا، اروپا و آسیای جنوب شرقی گسترش زیادی یافته است. در ایران نیز در چند سال اخیر، کارآفرینی هم به لحاظ ایجاد اشتغال و هم به لحاظ نقش آن در توسعه اقتصادی کشور و همچنین به خاطر بحث       خصوصی سازی و مدیریت بهینه منابع کشور، مورد توجه قرار گرفته است. امروزه همگان دریافته اند که جوامعی که بیشتر به فکر متکی بوده اند تا به منابع زیر زمینی در بلند مدت موفق تر و سرافراز تر بوده اند. عصر حاضر عصر دانایی و خلاقیت و عصر تلفیق اندیشه ها و ابتکارات می باشد و توجه به کارآفرینی در توسعه و پیشرفت کشورها بسیار اهمیت دارند(اکبری، 1387).

در سالهای اخیر با توجه به نقش کارآفرینان در رشد و شکوفایی صنعتی و اقتصادی کشورها و نیز با عنایت به مسایل و تنگناهایی که از نظر اقتصادی و توسعه صنعتی و بخصوص بیکاری وجود دارد، ضرورت ایجاب می کند تا به ترویج توسعه کارآفرینی و فرهنگ آن در بین افراد جامعه پرداخته شود(Ardichvili, 2003). توسعه فرهنگ کارآفرینی و حمایت از کارآفرینان برای پیشرفت و ایجاد اشتغال امری ضروری به نظرمی رسد(یعقوبی، 1384).

 1-4 اهداف تحقیق

1-4-1 هدف اصلی

  • شناسایی و تعیین عوامل مؤثر بر نگرش کارآفرینی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق.

1-4-2 اهداف فرعی:

  • شناسایی عامل ریسک پذیری در دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق.
  • شناسایی عامل انگیزه پیشرفت در دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق.
  • شناسایی عامل آموزش کارآفرینی در دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق.
  • شناسایی عامل اعتماد به نفس در دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق.
  • شناسایی عامل خلاقیت و نوآوری در دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق.
  • شناسایی عامل فرهنگ کارآفرینی در دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق.

1-5  سوالات یا فرضیه های تحقیق

در صورتیکه با توجه به بررسی ادبیات موضوعی تحقیق نتوان جهت خاصی را برای توصیف، بیان رابطه و یا بیان تفاوت بین متغیرهای تحقیق پیش‏بینی کرد باید به بیان سؤال ویژه تحقیق پرداخت(بازرگان، 1377). بعبارت دیگر، در تحقیقاتی که بدنبال یافتن چیستی پدیده‏ای هستیم و یا نظر افراد را در مورد پدیده‏ای جستجو می‌نمائیم

مقالات و پایان نامه ارشد

 باید به طرح سؤال اقدام کنیم و در مواردی که می‌خواهیم درباره رابطه علت و معلولی و یا همبستگی بین دو یا چند پدیده مشخص تحقیق کنیم از فرضیه استفاده می‌نمائیم(ظهوری، 1378). در این قسمت با توجه به مدل مفهومی تحقیق، فرضیه های تحقیق، بدین شرح بیان می‌گردند:

1-5-1- فرضیه اصلی

عوامل مؤثر(ریسک پذیری، انگیزه پیشرفت، آموزش کارآفرینی، تقویت اعتماد به نفس، پرورش خلاقیت و نوآوری، تقویت فرهنگ کارآفرینی) بر نگرش کارآفرینی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق تأثیر می گذارند.

 

1-5-2- فرضیات فرعی

فرضیه 1: پرورش ویژگی ریسک پذیری، بر نگرش کارآفرینی دانشجویان کارشناسی ارشد تأثیر      می گذارد.

فرضیه 2: ایجاد انگیزه پیشرفت، بر نگرش کارآفرینی دانشجویان کارشناسی ارشد تأثیر می گذارد.

فرضیه 3: آموزش کارآفرینی، بر نگرش کارآفرینی دانشجویان کارشناسی ارشد تأثیر می گذارد.

فرضیه 4: تقویت اعتماد به نفس، بر نگرش کارآفرینی دانشجویان کارشناسی ارشد تأثیر می گذارد.

فرضیه5: پرورش خلاقیت و نوآوری، بر نگرش کارآفرینی دانشجویان کارشناسی ارشد تأثیر          می گذارد.

فرضیه6: تقویت فرهنگ کارآفرینی، بر نگرش کارآفرینی دانشجویان کارشناسی ارشد تأثیر         می گذارد.

1-6- مدل تحقیق

در تحقیق حاضر از بین عوامل مؤثر در ایجاد و استمرار کارآفرینی پس از غربالهای متعدد و با در نظر داشتن جامعه و محیط مورد بررسی؛ همچنین میزان اشتراک نظر محققین درباره انتخاب این عوامل در تحقیقات متعدد، عواملی را که به نظر می رسید بیشترین تأثیر را چه از نظر فردی و چه از نظر محیطی بر نگرش کارآفرینی دارند، انتخاب نموده و مدل مفهومی زیر تدوین گردید.

پس از تدوین مدل در ادامه به تعریف عملیاتی متغیرهای این تحقیق پرداخته می شود. این تعاریف به منظور کمک به سنجش این ویژگیها به صورت کاربردی، ارائه گردیده است.

1-7-  تعریف متغیرهای تحقیق

1-7-1- متغیر مستقل: متغیرهای مستقل عبارتند از: ریسک پذیری، انگیزه پیشرفت، آموزش کارآفرینی، اعتماد به نفس، خلاقیت و نوآوری، سیستم نامناسب پاداش، عدم انعطاف سیستم مدیریتی، عدم حمایت مدیریت، دردسترس نبودن منابع و ساختار نامناسب.

1-7-2- متغیر وابسته: متغیر وابسته در این تحقیق نگرش کارآفرینی دانشجویان است.

1-8- تعریف اصطلاحات و متغیرهای تحقیق

1-8-1 کارآفرینی:

کارآفرینی عبارتست از: فرایند نوآوری و بهره‌گیری از فرصتها با تلاش و پشتکار بسیار و همراه با پذیرش ریسکهای مالی، روانی و اجتماعی، که البته با انگیزه کسب سود مالی، توفیق طلبی، رضایت شخصی و استقلال صورت می‌پذیرد(Hisrich & Peters, 2002). 

1-8-2 ریسک پذیری:

تحمل و اجرای ایده ها و فعالیتهایی است که پیش بینی آنها به صورت احتمالی می باشد و اجرای آنها مستلزم پذیرش مخاطره های حساب شده است(Cromie & Donoghue, 2002).

1-8-3 انگیزه پیشرفت:

کارآفرینان با توجه به اینکه معمولاً از کنترل درونی برخوردار می باشند، لذا عامل پاداش و تشویق را در خود جستجو می کند، به همین خاطر از توانایی خود انگیزی بالایی بر خوردارند. امّا افراد عادی ممکن است که بیشتر به مشوّق های بیرونی توجه نمایند، و در نبود مشوّق های بیرونی دچار نقصان انگیزه شوند. اکثر مردم می‌توانند به هدف‌هایی برسند که مشابه همان چیزی است که «می‌خواهند» انجام دهند. امّا کارآفرین کسی است که می‌تواند خود را برانگیزاند تا در کار خود بازدهی چنان بالایی داشته باشد که «باید» داشته باشد(مردیث و همکاران،1381).

1-8-4 آموزش کارآفرینی:

آموزش کارآفرینی، ارائه مجموعه ای از مواد آموزشی تدوین شده شامل: دانش، مهارتها و نگرشهای کارآفرینانه به افراد است تا با حضور ریسک و فرصت هایی را که دیگران نادیده گرفته اند شناسایی کرده و با بینش و اعتماد به نفس در جاهایی که دیگران تعلل کرده اند فوراً اقدام کرده و کسب و کار خود را       راه اندازی کنند(Tan and Frank, 2006).

1-8-5 اعتماد به نفس:

کامیابی نصیب کسانی می‌شود که توانایی‌های خود را باور داشته باشند و تا سر حد امکان آنها را به کارگیرند. فردی که باور داشته باشد دارای کالا یا خدمات ارزشمندی جهت عرضه نمودن است و نیز احساس کند که بازار بالقوه‌ای برای آن وجود دارد، احتمالاً وارد حرفه‌ای در آن زمینه خواهد شد (گراسمن، 1378).

1-8-6 خلاقیت و نوآوری:

نوآوری می تواند تولید، توسعه و اجرای ایده ها و یا رفتارهای جدید را شامل گردد. یک نوآوری می تواند یک محصول، یک خدمت، یک نظام اجرایی، یک فرایند یا طرح و برنامه ای جدید متناسب با اعضای سازمان باشد. نوآوری توانایی به کار بردن راه حل های خلاق برای مسائل، مشکلات و فرصتهاست، تعبیر دیگر نوآوری، عملی ساختن محصول یا خدمت از ایده ای خلاق است. (سعیدی کیا، 1382).

1-8-7 فرهنگ کارآفرینی:

سازمان هایی که دارای فرهنگ و ساختار غیرقابل انعطاف باشند، برای ایجاد همکاری و وحدت در دوران بحــــران، دچار آشفتگی می شوند در حالی که سازمان هایی که امکان برقرار کردن رابطه مخصوصاً روابط غیررسمی و انعطاف پــذیر را در ساختار خود پیش بینی می کنند، عوامل مثبت و موثری برای ترغیب و رشد خلاقیت و نوآوری در سازمان خود به وجود می آورند(مشبکی و تیمورنژاد، 1378).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت