بررسی روابط بین فرهنگ سازمانی، مدیریت دانش و سرمایه فکری |
دنیای متغیر امروز ایجاب می کند که سازمانها برای بقا به دنبال ابزاری نوین باشند. یکی از این ابزارهایی که می تواند سازمانها را در تامین این اهداف یاری کند، مدیریت دانش است. مدیریت دانش فرایندی است که به سازمانها کمک می کند تا اطلاعات مهم را یافته، گزینش، ساماندهی و منتشر کنند. تئوری پردازهای پیشرو در امر سازمان و مدیریت معتقدند که سرمایه گذاری یک سازمان بر دانش نسبت به مواد و مصالح سودآورتر است. آنها اعتقاد دارند کارکنان دانشی که به طور مستقیم در فرایند مدیریت دانش درگیر هستند، با ارزشترین دارایی های سازمان میباشند، از طرفی برای اینکه مدیریت دانش قابل استفاده باشد، نیازمند هماهنگی با فرهنگ سازمانی موجود است؛ زیرا در هر سازمانی فرهنگ منحصر به فرد آن سازمان وجود دارد که به افراد شیوه فهم و معنی بخشیدن به رویدادها را نشان می دهد(شافعی و لاوه،1390، 132). بنابراین فرهنگ سازمانی الزامی برای مدیریت دانش است، و درکل یک فرهنگ حامی مدیریت دانش آن است که به دانش ارزش داده و تسهیم و خلق و کاربرد آن را تشویق کند بزرگترین چالش در تلاش های مدیریت دانش در توسعه چنین فرهنگی واقع است(امین بیدختی ودیگران،1390، 193).
امروزه، فرهنگ سازمانی به یکی از مهمترین موضوعات علم مدیریت تبدیل شده است، زیرا سازمانها برای ماندن در عرصه رقابت سازمانی باید از یک فرهنگ منسجم قوی بهرهمند باشند. بانکها و موسسات اعتباری نیز همچون سایر سازمانها باید دارای فرهنگ خاص خود باشند، فرهنگی که باشاخص های منحصر به فرد خود به پاسداری از اخلاق و اقتصاد بپردازد یعنی در بستری مناسب با کنار هم قراردادن تاروپودی از جنس مفروضات اساسی، ارزشهای ثابت و الگوهای رفتاری تا کارکنان و سازمان به سمت وسوی یک انسجام کامل پیش رود که در آن با اتکای به مفهوم«فرهنگ بانکی» دستیابی به هرهدفی آسان شود. با توجه به اینکه انسان موجودی است اجتماعی ، زمانی می تواند بهترین اثر را از خود به جای گذارد که بالاترین کیفیت و هماهنگی رادر اجرای امور محوله نمایش دهد، نوآوریها را افزایش دهد، کمترین تعارضات و بالاترین مشارکت را داشته باشد تا فرهنگ سازمانی خوبی را درسازمان خود ببیند. فرهنگ سازمانی نقشه راهی است که می تواند جزایر متعدد درون سازمانی را که همان ملیتها، قومیتها، نژادها، زبانها و طرز تفکرات گوناگون است را به هم متصل کند، به گونه ای که در حرکت ازمسیر این گوناگونیها هرگز دچار خطرات موجهای سرکش نشوید، فرهنگ سازمانی نگاهی است جامع و متمایزکننده ویژگی سازمانها از یکدیگر است(نوری شمس آبادی،1393، 28).
1-2- بیان مسئله
دانش باعث خلق مزیت رقابتی درسازمانها میگردد، یکی ازابزارهایی که می تواند سازمانها را در عرصه رقابت یاری می کند، مدیریت دانش است، اما به تنهایی کافی نیست، چرا که موفقیت سازمان در اجرای هر استراتژی از جمله مدیریت دانش به حمایت و پشتیبانی فرهنگ سازمانی از آن استراتژی بستگی دارد. تلاش سازمانها برای تبدیل شدن به سازمان دانش محور در صورتی موفقیت آمیز خواهدبود که ویژگیهای فرهنگی مورد نیاز برای اجرای مدیریت دانش در سازمان وجود داشته باشد. دانش در صورتی می تواند به طور موثر در سازمان خلق و تسهیم شود که مورد حمایت فرهنگ سازمانی قرارگیرد(حقیقت منفرد و هوشیار،1389، 66).
همچنین کویینک[1] (2008) معتقد است سرمایه فکری سهم دانش را در سطوح مختلف سازمان اندازه گیری می کند: در سطح افراد(سرمایه انسانی) در سطح گروه(سرمایه ارتباطی) و در سطح سازمان(سرمایه ساختاری).
با توجه به مطالب فوق پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این سوالات است:
آیا فرهنگ سازمانی بر مدیریت دانش تاثیر میگذارد؟
آیا مدیریت دانش بر سرمایه فکری تاثیر میگذارد؟
آیا فرهنگ سازمانی بر سرمایه فکری تاثیر می گذارد؟
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق
دانش در صورتی نقش راهبردی دارد که سازمان بتواند آن را در فعالیتهای ارزش آفرینی استفاده نموده و از دانش ابزاری برای عملی ساختن فرصتهای موجود در بازار رقابتی بهره برداری کند. زیرا برای شرکتها دیگر امکان پذیر نیست که با انجام سریعتر و بهتر کارهامزیت رقابتی خود را حفظ کنند، بلکه مزیت رقابتی هنگامی امکان پذیر می شود که کارهایی صورت گیرد و قابل تقلید دیگران نباشد.(فایرستون ومک الروی[3]،1386، 9).
اهمیت و ضرورت فرهنگ سازمانی تا به آنجا است که احساس هویت را به اعضای سازمان اعطا می کند و باعث می شود که در افراد تعهداتی فراتر از منافع و علایق شخصی به وجود آید. پژوهشگران در زمینه فرهنگ سازمانی معتقد هستند که نسبت فرهنگ به سازمان مانند نسبت شخصیت به فرد است همان گونه که برای ایجاد بالندگی در افراد جامعه باید در زمینه های شخصیتی آنها کاوش صورت گیرد، به همین منوال برای ایجاد بالندگی سازمانی که منجر به بالندگی جامعه میگردد. باید در فرهنگ تفحص شود. در واقع میتوان گفت فرهنگ کلید تعالی سازمانی است، یا به عبارتی دیگر سازمان یک پدیده فرهنگی است. از اینرو نمی توان بدون دستیابی به الگو و روشی برای برجستهسازی و آشکار نمودن تفاوتهای بارز فرهنگی، نقش و نفوذ آثار فرهنگ را بر مدیریت کشف کرد، چرا که فرهنگ سازمانی بر تمام جنبه های سازمان از جمله تعیین راهبردها، وظایف مدیریت، دگرگونی سازمانی، رضایت شغلی، عملکرد کارکنان و مدیران و به گونه کلی بر تمام ابعاد وجودی سازمان تاثیرمیگذارد(رضایی کلانتری و دیگران،1393، 190).
1-4- اهداف تحقیق
هر پژوهشی برای دستیابی به هدفهای خاصی انجام می شود که در مسالهی آن پنهان است و باید آشکار شود. هدفها میتوانند به دو حالت کلی و فرعی مطرح شوند:
الف:هدف های کلی تحقیق
هدف کلی، پاسخ به مساله اصلی پژوهش است و مشخص می کند در نهایت پژوهشگر، به چه چیزی دست مییابد و باید چه نتیجهای را در پایان پژوهش انتظار کشید.
ب:هدف های فرعی (جزیی)تحقیق
هدفهای فرعی پژوهش از هدفهای کلی آن بر میخیزند و میتوان آنها را از مسالههای فرعی به دست آورد(خاکی،1391، 120).
تحقیق حاضر دارای 4 هدف اصلی است، اهداف مزبور به شرح زیر است:
- بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی بر مدیریت دانش.
- بررسی تاثیر مدیریت دانش بر سرمایه فکری.
- بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی بر سرمایه فکری.
- بررسی نقش میانجی مدیریت دانش در رابطه بین فرهنگ سازمانی و سرمایه فکری.
1-5- فرضیه های تحقیق
با توجه به بررسیهای بعمل آمده و مطالعات نظری انجام شده، فرضیه های تحقیق به شرح زیر مطرح میگردد:
فرضیه اصلی اول
- فرهنگ سازمانی بر مدیریت دانش تاثیر میگذارد.
فرضیه اصلی دوم
- مدیریت دانش برسرمایه فکری تاثیرمی گذارد.
فرضیه اصلی سوم
3.فرهنگ سازمانی بر سرمایه فکری تاثیر میگذارد.
فرضیه اصلی چهارم
- مدیریت دانش در رابطه بین فرهنگ سازمانی و سرمایه فکری نقش میانجی دارد.
1-7- روش تحقیق
مهمترین ویژگی یک مطالعه و بررسی علمی، روش تحقیق و به عبارت دیگر نحوه گردآوری و تجزیه و تحلیل و پردازش داده ها میباشد. به طور کلی روش تحقیق شامل مجموعه ای از شیوه ها و تدابیری است که برای شناخت حقیقت و دوری از لغزش به کار برده می شود. بر اساس هدف، تحقیقات علمی به سه دسته بنیادی، توسعهای و کاربردی تقسیم میشوند. همچنین تحقیقات علمی را بر اساس چگونگی بدست آوردن داده های مورد نیاز(طرح تحقیق) میتوان به دستههای تحقیق توصیفی و آزمایشی تقسیم بندی نمود (امراللهی بیوکی و دیگران،1393، 75).
با توجه به اینکه نتایج پژوهش می تواند به بهبود شرایط موجود و انتخاب تصمیمات کاربردی کمک کند بنابراین از نظر هدف، کاربردی است و به لحاظ روش از زمرهی تحقیقهای پیمایشی و توصیفی است و از آنجا که به بررسی رابطه بین فرهنگ سازما نی و مدیریت دانش و سرمایه فکری می پردازد از نوع تحقیقات همبستگی است.
1-8- قلمرو تحقیق
هر تحقیقی باید دارای قلمرو و دامنه مشخصی باشد تا محقق در تمامی مراحل تحقیق بر موضوع تحقیق احاطه کافی داشته باشد.
قلمرو موضوعی تحقیق
قلمرو موضوعی پژوهش به بررسی روابط بین فرهنگ سازمانی، مدیریت دانش و سرمایه فکری در بانک سپه می پردازد.
قلمرو مکانی تحقیق
قلمرو مکانی پژوهش کلیه شعبات بانک سپه شهرستان یزد میباشد.
قلمرو زمانی تحقیق
قلمرو زمانی پژوهش دوره زمانی 9 ماهه از اسفند ماه1392 لغایت آبان ماه 1393 میباشد.
1-9- حجم نمونه و روش نمونه گیری
نمونه، عبارت است از مجموعه ای از نشانهها که از یک قسمت، یک گروه یا جامعهای بزرگتر انتخاب می باشد(خاکی،1391، 220).
1-9-1- تعیین حجم نمونه
حجم نمونه مورد مطالعه براساس جدول کرجسی و مورگان[4] به تعداد158 نفر از کارکنان رسمی بانک سپه شهرستان یزد انتخاب شده است. در ضمن کارکنان رسمی شامل: معاونین شعب، مسئولین دوایر صندوق و اعتبارات شعب و متصدیان اموربانکی شعب میباشند.
1-9-2- روش نمونه گیری
نمونه گیری، فرایندی است که طی آن، تعدادی از واحدهای یک کل(جامعه) به گونه ای برگزیده میشوند که شاخص جامعه بزرگتری که از آن انتخاب شده اند باشند.
در تحقیق حاضر از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. نمونه گیری تصادفی روشی برای انتخاب بخشی از جامعه یا کل است، به گونه ای که همه نمونههای ممکن هستند و برای انتخاب شدن، احتمال یکسان داشته باشند گاهی نمونه را نمونه گیری احتمالی میگویند(خاکی،1391، 221).
1-10- ابزار و روش گردآوری داده های تحقیق
در خصوص جمعآوری اطلاعات برای تایید یا رد فرضیات پژوهش، روش میدانی مورد استفاده قرارگرفتهاست. در روش میدانی از ابزار پرسشنامه برای جمعآوری نظرات افراد پاسخ دهنده در راستای گردآوری داده ها استفاده می شود. نمونه ای از این پرسشنامه در بخش پیوست آمده است.
1-11- روش تجزیه و تحلیل داده ها
در این پژوهش توصیف دادههای دموگرافیک تحقیق با بهره گرفتن از آمار توصیفی، جداول فراوانی و نمودارهای دایره ای و میلهای انجام شده و برای بررسی متغیرها با توجه به حد وسط مقیاس اندازه گیری از آزمون t یک نمونه استفاده شده و داده ها با بهره گرفتن از نرم افزار spss18 تجزیه و تحلیل گردید؛ تایید روابط بین متغیرها و عوامل از طریق تحلیل عاملی تاییدی و تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری با بهره گرفتن از نرم افزار LISREL 8.72 انجام شد، این نرم افزار یکی از مشهورترین نرم افزارها جهت اجرای مدلها ایست که مستلزم آزمون فرضیه ها با هدف سنجش روابط همزمان، مستقیم یا غیر مستقیم میان متغیرها میباشد. همچنین با بهره گرفتن از آزمون سبل فرض نقش میانجی متغیر مدیریت دانش مورد بررسی قرار میگیرد.
1-12-تعریف عملیاتی واژه ها
1-12-1- فرهنگ سازمانی
تعریف نظری: فرهنگ سازمانی منعکس کننده خصوصیاتی از سازمان است که فعالیتهای روزانه کارکنان و روابط بین آنها را در چگونگی برقراری ارتباط و شکل گیری رفتارهایشان هدایت می کند (اخوان وهمکاران،1391، 178).
تعریف عملیاتی: برای سنجش متغیر فرهنگ سازمانی محقق از20 گویه دربردارنده شاخص های نتیجهگرایی، رابطهگرایی، کنترلگرایی و تیمگرایی استفاده کرده است.
1-12-2- مدیریت دانش
تعریف نظری: مدیریت دانش فرایند کشف،کسب، توسعه و ایجاد، تسهیم، نگهداری و ارزیابی و بکارگیری دانش مناسب در زمان مناسب توسط فرد مناسب در سازمان است که از طریق ایجاد پیوند بین منابع انسانی، فن آوری اطلاعات و ارتباطات و ایجاد ساختاری مناسب برای دستیابی به اهداف سازمانی صورت می پذیرد(میرفخرالدینی وهمکاران،1388، 35).
تعریف عملیاتی: در پژوهش حاضر برای سنجش متغیر مدیریت دانش از 27 گویه دربردارنده شاخص های بکارگیری دانش، ذخیره سازی دانش، تسهیم دانش و تولید دانش استفاده شده است.
1-12-3- سرمایه فکری
تعریف عملیاتی: برای سنجش متغیر سرمایه فکری محقق از 24 گویه دربردارنده شاخص های سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه ارتباطی استفاده کرده است.
[1] . Quink
[2] . Karaver & Danport
[3] . Fireston & Mc elroy
[4] . Krejcie & Morgan
[سه شنبه 1400-05-05] [ 10:11:00 ق.ظ ]
|