بررسی تأثیر حمایتهای سیاسی دولتی و نهادی بر توان شرکتها در اخذ وامهای بانکی و ارزش شرکت در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران |
با توجه به این که دولت میتواند تمام جنبههای یک کسب و کار را از طریق سیاستهای عمومی و تصمیم گیریهای خود تحت تاثیر قرار دهد؛ برای یک شرکت ایجاد استراتژی مناسب در برخورد با دولت مهم است.
با توجه به مطالب پیش گفته پژوهش حاضر در پی بررسی میزان اثرگذاری حمایتهای سیاسی دولتی و نهادی در شرکتها جهت اخذ وامهای بانکی و در نهایت اثری است که بر ارزش آن شرکتها میگذارد.
1-2- بیان مسأله
شرکتها برای تأمین مالی خود اغلب از دو ابزار انتشار سهام و یا گرفتن وامهای بانکی استفاده میکنند و انتخاب بدهیهای ارزان قیمت ویا گران قیمت از طرف شرکت علاوه بر اینکه هزینه سرمایه شرکت را کاهش یا افزایش میدهد، باعث ایجاد فرصت سودآوری مناسب و یا پیش آمدن وضعیت بحرانی میشود.
از آن جا که ارزش شرکت موضوع با اهمیتی برای سهامداران یک شرکت است و با توجه به این موضوع که علی رغم تلاشهای صورت گرفته در زمینه خصوصی سازی در ایران بسیاری از صنایع همچنان زیر نظر دولت هستند و سهم عمده ای از مالکیت آن ها متعلق به دولت است (خواجوی وحسینی ، 1389)،این فرضیه مطرح میشود که شرکتهایی که بیشتر سهام آن ها در دست دولت است، قابلیت بیشتری برای اخذ وامهای بانکی دارند و در نتیجه سبب افزایش ارزش آنها میشود.
در بسیاری از مطالعات استدلال شده است که ارتباطات سیاسی منافع زیادی را برای شرکتها به ارمغان میاورند ازجمله تسهیلات مالی، مزیتهای مالیاتی و یارانههای دولتی (2012 ، Deng et al).
حمایتهای سیاسی که هر شرکتی از آن برخوردار است تأثیر بسزایی در اخذ وامهای بانکی و در نهایت ارزش آن شرکت دارد. یعنی هر چه درصد بیشتری از سهام یک شرکت متعلق به دولت باشد اخذ وام بانکی در آن شرکت آسان تر خواهد بود وهزینه تأمین مالی کمتری را متحمل میشود و بالطبع باعث افزایش ارزش آن شرکت میشود.
بنابراین بررسی رابطه بین حمایتهای سیاسی دولتی و نهادی در شرکتها و بدهیهای بانکی آن ها و در نهایت تأثیری که بر ارزش شرکت میگذارند؛ موضوعی قابل بحث است.
1-3- ضرورت تحقیق
از آن جا که برنامه خصوصی سازی در کشورهای توسعه یافته ودر حال توسعه در دو دهه گذشته راه اندازی شده است؛ ساختار مالکیت شرکتهای بزرگ در سراسر جهان که قبلاً تحت مالکیت و کنترل دولت بوده اند به بخش خصوصی تبدیل شده اند. با این حال شواهد گویای عدم ترک اغلب کنترلهای دولتی بر شرکتها است. در واقع دولتها حتی اگر مالکیت هم دگرگون شود، از طریق ارتباطات سیاسی کنترل خود بر شرکتهای خصوصی را حفظ میکنند (2008 Boubakri et al,) .
اهمیت وحساسیت نظام بانکی و اعتباری ،در کل نظام اقتصادی هر جامعه ،دولتها را بر آن داشته است تا از طریق اتخاذ و اعمال مجموعه تدابیری که اصطلاحاً “سیاستهای پولی و اعتباری” نامیده میشود، گردش پول را در جامعه تنظیم نموده و در تأمین این منظور، بانکها به صورت اهرم نیرومندی جهت نیل به اهداف، سیاستها و برنامههای اقتصادی که متکی و مبتنی برامکانات نیازها و ارزشهای هر جامعه است، انجام وظیفه نمایند (هدایتی و همکاران، 1389).
در اقتصادهای در حال گذار با توجه به عدم وجود نهادهای بنیادی حمایت از توسعه بازار(از جمله تخصیص غیر بازاری از منابع اعتباری و مصوبات دولت از دسترسیهای صنعتی) دولت کنترل شدیدی بر منابع اقتصادی تحمیل میکند. این حرکت ممکن است شرکتهای خصوصی را بی درنگ به تکیه بر مکانیزم رسمی تعویض یا جابجایی برای حمایت از توسعه تنوع سازی شود. ارتباط سیاسی یک مکانیزم بسیار مهم جایگزین است. در اقتصادهای در حال گذار، سیستم بازار هنوز ناقص است و دولت مقدار قابل توجهی از منابع کمیاب را با برخی اقدامات خود سرانه اداری کنترل میکند. حمایت ضعیفی برای مالکیت خصوصی وجود دارد و افراد مشتاق به سرمایه گذاری در معرض خطر قرار میدهد به طوری که آن ها به طور غریزی برای دریافت کمک به دولت نزدیک میشوند، بنابراین قوانین و ابعاد سیاست موثر بر توانایی یک شرکت برای ادامه فعالیت برای شرکتها به یک مطلوبیت تبدیل میشود. ارتباطات سیاسی، اولین استراتژی شرکتهاست که نهایتاً بر عملکرد شرکت اثر میگذارد (Deng et al , 2012 ) .
ارتباط بالقوه میان حمایتهای سیاسی دولتی و نهادی ، توان اخذ وامهای بانکی توسط شرکت وارزش شرکت، موضوع با اهمیتی است که هیچ گاه در ایران مورد مطالعه قرار نگرفته است. مطالعه صورت گرفته توسط خواجوی وحسینی(1389)باعث آگاهی از مولفههای تعیین کننده حمایتهای سیاسی شده است، اما با این حال تمرکز مقاله آن ها بر ساختار سرمایه شرکتها بوده است.
نتایج پژوهش حاضرمی تواند شرکتها را در جهت شناسایی یک معیار جدید (حمایتهای سیاسی دولتی و نهادی) جهت اخذ وامهای بانکی و ترویج ارزش شرکت یاری رساند.
1-4- اهداف تحقیق
- شناخت تأثیر حمایت سیاسی دولت بر توان اخذ وامهای بانکی توسط شرکتها.
- شناخت تأثیر حمایت سیاسی دولت بر ارزش شرکتها.
- شناخت تأثیر حمایتهای نهادی بر توان اخذ وامهای بانکی توسط شرکتها.
- شناخت تأثیر حمایتهای نهادی بر ارزش شرکتها.
1-5- فرضیات تحقیق
هر پژوهش و تحقیق علمی در پی پاسخ به سوالات و یا تأیید درستی فرضیهها در زمینه مورد بررسی است. در تحقیق حاضر فرضیههای اصلی عبارتند از:
- حمایتهای سیاسی دولت بر توان اخذ وامهای بانکی توسط شرکتها اثر میگذارد.
- حمایتهای سیاسی دولت بر ارزش شرکتها اثر میگذارد.
- حمایتهای نهادی بر توان اخذ وامهای بانکی توسط شرکتها اثر میگذارد.
- حمایتهای نهادی بر ارزش شرکتها اثر میگذارد.
1-6- قلمرو تحقیق
هر تحقیقی باید دارای قلمرو و دامنه مشخصی باشد تا محقق در تمامی مراحل تحقیق، بر موضوع تحقیق احاطه کافی داشته باشد.
قلمرو موضوعی تحقیق
این تحقیق به بررسی تأثیر حمایتهای سیاسی دولتی و نهادی بر توان شرکتها در اخذ وامهای بانکی و ارزش شرکت در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میپردازد.
محدوده زمانی تحقیق
موضوعهای اجتماعی و همچنین مدیریت، (حتی اگر در زمان حال در جریان باشند.) عناصری از گذشته را با خود دارند؛ هر آن چه امروز درباره آن پژوهش صورت میگیرد چیزی نیست که همین امروز رخ داده باشد، لذا لازم است اطلاعاتی درباره گذشته و محیط مورد پژوهش ( گروه، سازمان و محله ) به دست آورد و باید سازمان و انسان را یک “موجودیت تاریخی” دانست.
بنابراین شرح محدوده زمانی پژوهش از آن رو ضروری است که بررسی کننده نتیجههای پژوهش با توجه به دوره زمانی، درباره به کارگیری دستاوردهای پژوهش قضاوت میکند (خاکی،1391).
بنا بر مطالب پیش گفته، پژوهش حاضر قلمرو زمانی از سال 1391-1386 را در بر میگیرد.
قلمرو مکانی تحقیق
تحقیق حاضر در قلمرو مکانی بورس اوراق بهادار ایران صورت گرفته است.
1-7- جامعه، روش نمونه گیری و حجم نمونه
جامعه آماری این پژوهش را کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ایران در دوره 6 ساله 1391-1386 میباشد.
زمانی که پژوهشگر افراد با ویژگیهای خاص را با این فرض پیدا میکند که این ویژگیهای متفاوت به طور سیستماتیک در کل جمعیت توزیع شده است و بر این اساس “سهمی” درست و مناسب از افراد را بر میگزیند که نشان دهنده تغییرات ویژگیها بوده ودر نهایت به یک نمونه نمایانگر ختم میشود از نمونه گیری سهمیه ای استفاده کرده است (خاکی ،1391).
بنابراین روش نمونه گیری این پژوهش نیز سهمیه ای میباشد. در این تحقیق، از کل دادههای در دسترس استفاده شده است، نخست تمام شرکتهایی که میتوانستند در نمونهگیری شرکت کنند، انتخاب شدند٬ سپس از بین کلیه شرکتهای موجود شرکتهایی که واجد هر یک از شرایط زیر نیستند٬ حذف شده و در نهایت 61 شرکت برای انجام آزمون انتخاب شدند. لازمه انتخاب شرکتها، احراز شرایط زیر میباشد:
- شرکت سرمایه گذاری فعال در صنعت واسطه گری مالی نباشند.
- شرکتهایی که در دوره ی مورد بررسی توقف معاملاتی نداشته باشند.
- شرکتهایی که دادههای آن ها در دسترس باشد.
- پایان سال مالی این شرکتها باید پایان اسفند ماه هرسال بوده و شرکت نباید در فاصله سالهای مورد بررسی تغییر سال مالی داشته باشد .
1-8- تعریف نظری و عملیاتی متغیرها
کیو توبین:
تعریف نظری: Q توبین یکی از مدلهای اقتصادی جهت ارزیابی شرکتها میباشد، که از تقسیم ارزش بازار شرکت به علاوه ارزش دفتری بدهیها بر ارزش دفتری داراییها به دست میآید. نسخه Qتوبینی که توسط جیمز توبین ارائه شد، بعدها به Q توبین ساده شهرت یافت(ولی پور و همکاران ، 1389).
به عبارت دیگراین متغیر بیانگر چگونگی استفاده از داراییهای شرکت و عملکرد آن است (مهدوی و میدری ،1384) .
تعریف عملیاتی: از میان انواع روشهای محاسبه کیو توبین٬ در این تحقیق از مدل زیر برای محاسبه کیو توبین استفاده شده است:
Q=Market value / Book value
در رابطه فوق Market value ارزش بازاری و نشانگر مجموعه ی ارزش بازاری سهام و ارزش دفتری بدهیها و Book value ارزش دفتری و نشانگر ارزش دفتری داراییها است (صامتی و مرادیان تهرانی،1386).
وامهای بانکی (Debt)
تعریف نظری: وام در نظام بانکداری ربوی ، نوعی ابزار یا روش اعطای تسهیلات است که به واسطه ی آن، وجوهی نقد درمقابل تضمینات قابل قبول بانک (عمدتاً رهن غیر منقول)، به صورت یک جا و یا مرحله ای ، در اختیار متقاضی قرار میگیرد و بازیافت اصل و بهره متعلقه نیز تدریجی (به اقساط) یا دفعهً واحدهً صورت میگیرد. مدت این تسهیلات معمولاً 2 سال به بالا (میان مدت و بلند مدت) بوده و بیشتر به منظور تأمین هزینههای سرمایه ای و در مواردی نیز برای مصارف به کار میرود (هدایتی و همکاران، 1389).
تعریف عملیاتی: نسبت جمع بدهیها (بدهیهای جاری و بلند مدت)به کل داراییها تعریف شده است (سجادی ودیگران ،1389).
حمایتهای سیاسی دولت (GOV)
تعریف نظری: بعد اقتصادی حمایتهای سیاسی عبارت است از درصد مالکیت مستقیم دولت از سرمایههای شرکتها (خواجوی و حسینی،1389).
تعریف عملیاتی : درصد مالکیت سرمایه گذاران دولتی: در این پژوهش درصد مالکیت سرمایه گذاران دولتی، تعداد سهام شرکتهای در دست دولت به کل سرمایه شرکتها تعریف شده است.
دولت متشکل از وزارتخانهها، موسسات دولتی، نهادها و ارگانهای دولتی، شرکتهایی که بیش از 50% از سرمایه آن ها متعلق به دولت است و سایر موسساتی که به موجب قوانین موضوعه دولتی شناخته میشود (استانداردهای حسابداری ،1387).
حمایتهای نهادی (INST)
تعریف نظری: بعد اجتماعی حمایتهای سیاسی دولت عبارت است از سرمایه گذاری نهادهای وابسته به دولت در سرمایه شرکتها که بیان گر حمایت نهادی دولت است(خواجوی و حسینی،1389).
تعریف عملیاتی: درصد مالکیت سرمایهگذاران نهادی: مالکیت سرمایهگذاران نهادی دربرگیرنده تعداد سهام عادی شرکت که در اختیار موسسات سرمایهگذاری و یا سایر شرکتهای تجاری قرار دارد، است. برای محاسبه درصد مالکیت سرمایهگذاران نهادی در هر شرکت، تعداد سهام سرمایهگذاران نهادی بر کل تعداد سهام عادی شرکت در ابتدای دوره تقسیم میشود(نوروش و ابراهیمی کردلر، 1384).
[سه شنبه 1400-05-05] [ 01:52:00 ب.ظ ]
|