:

    حیات انسان، یک حیات فکری استتفکّر، استعدادی الهی است که در اثر تربیت به فعلیت می رسد و انسان می تواند در پرتو تقوای الهی، با متعادل کردن قوای درونی خویش، از آن در مسیر فطرت توحیدی بهره برداری کندلذا فرایند تربیت باید به گونه ای باشد که طی آن قوّ ه تفکّر و تعقّل پرورش یابد.

  تمامی فعّالیت ها و فرایندهایی که موجب آگاهی فرد از جهان هستی می شوند شناخت نامیده می شود. ابزار شناخت و معرفت حواس، خیال، فکر، عقل، شهود و مکاشفه (قلب)معرّفی شده است که در این میان تفکّر و تعقّل نقش اساسی در شناخت حقیقت هستی وسعادت جاوید دارد.

   تفکّر، شناخت از طریق عمل ذهن بر روی اطّلاعات دریافت شده و اندوخته های قبلی برای تبدیل

مجهول به معلوم و دستیابی به نتیجه استتعقّل به معنای تجزیه و تحلیل و ربط دادن قضایا وسنجش و ارزیابی یافته ها براساس نظام معیار است که از طرق معتبر به دست آمده استترکیب تفکّر و تعقّل در عرصه نظر و عمل، حکمت استحکمت به معنای علم متین، محکم و استوار استحکمت نظری، دانش درباره واقعیت ها(هست ها)ستحکمت عملی درباره بهترین رفتار انسان برای رسیدن به سعادت و کمال (بایدها و نبایدها) استبراساس این دوکارکرد، عقل نیز به دوبخش نظری و عملی تقسیم می شود؛ تفکّر در حوز ه عقل نظری به حکمت نظری و تفکّر در حوزه عقل عملی به حکمت عملی می انجامد.

  درک و نیل به حقیقت با تفکّر به دست می آیدبه عبارت دیگر، انسان با تفکّر و خردورزی ” دانای به حقایق” می شود بنابراین، هر قدر زندگی انسان توام با تفکّر بیشتر و عمیق تر باشد، دانای به حقایق بیشتر و متعالی تر می شود و به هر میزان که این تفکّر کاهش یابد، دانایی نیز اندک خواهد بود.اما حقایق چه چیزهایی هستند که می توانیم با تفکّر آنها را بشناسیم. ؟ حقایق بر دو دسته اند:

  دسته اوّل از حقایق، واقعیت ها و موجودات جهان هستی و روابط و قوانین حاکم بر آنهاست.

خدا، فرشتگان، ستارگان، کهکشان، زمین، درختان، حیوان ها، انسان ها و قوانین و روابط میان آنها

نمونه هایی از این حقایق اند.

  دسته دیگر از حقایق، مربوط به اعمال و رفتار انسان می شوند؛ یعنی خوبی ها، و ارزش هایی که هر انسانی باید در زندگی بدان پایبند باشدراست گویی، عدالت خواهی، رعایت حقوق دیگران، احترام به پدر و مادر، انجام واجبات، دوری از محرّمات، احترام به قانون….

  عقل، وقتی که در واقعیت ها و موجودات عالم تفکّر می کند تا آنها را بشناسد”عقل نظری “نامیده می شود و آن گاه که می اندیشد و فکر می کند تا خوبی ها را از بدی ها، ارزش ها را از ضدارزش هاو رفتارهای زیبا را از رفتارهای زشت بازشناسد” عقل عملی” می نامند  وهمه این دانایی ها با تفکّر به دست می آیداز این رو امیرالمؤمنین علی علیه السّلام در تعبیری زیبا و لطیف” عقل را به درختی تشبیه کرده که ریشه آن فکر و میوه اش سلامت از جهل و پندار زشت است .

 

1-1بیان مساله

      قصه در متون دینی ، دارای سابقه ای دیرینه است و ادیان مختلف به منظور هدایت و بیدار کردن انسانها ، از قصه گویی و داستان سرایی ، بهره های فراوان برده اند.گرچه متاسفانه برخی کتابهای آسمانی مثل عهد عتیق و جدید ، به مرور زمان دستخوش تحریف شده اند ، اما هیچگاه از داستان تهی نبوده اند.

تاریخ ادبیات هر قوم و ملت نشان می دهد که هنر داستان گویی ، پیشینه ای به قدمت زندگی انسان در کره زمین دارد . داستان با خمیرمایه درونی انسان سر و کار دارد و همواره کودکان و بزرگسالان با شور و شوق نسبت به شنیدن انواع قصه ها ابراز علاقه میکنند .پس نویسندگان و داستان پردازان ، بهترین فرصت را برای القاء و تفهیم نظریات خود دراختیار دارند . بسیاری می دانند که بیان مطالب اخلاقی و گاه مفاهیم پیچیده ، به طور غیر مستقیم در قالب داستان ، با روحیه بشر سازگارتر است . از این رو ، سخنوران و مربیان نیز از این پدیده هنری بهره فراوان می برند .

    قصه‏گویی بخش مهمی از ادبیات جهان و سهمی بزرگ از آثار شاعران و نویسندگان را داستان تاریخ تشکیل می‏دهد. بهترین آثار ادبای جهان در چارچوب داستان پی‏ریزی شده است. شاهنامه فردوسی، خمسه نظامی، گلستان سعدی، ایلیاد و اودیسه دو اثر مهم هُمر شاعر بزرگ یونان و آثار هیجان‏انگیز ویکتورهوگوی فرانسوی، شکسپیر انگلیسی و گوته آلمانی همه و همه از دولت داستان   خوش درخشیده‏اند.

      با تحول مبانی نظری و ماهیت علم، رویکردهای جدیدی در تعیین اهداف تربیتی و فرایند آموزش مطرح شده، از بارزترین رویکردها توجه به تفکردر فرایند آموزش است. انیس‌‌[1]، لیپمن‌‌[2]و پل‌ [3](1989 )به نقل از شعبانی،(1382 )معتقدند که تربیت انسان‌های صاحب اندیشه باید نخستین هدف تعلیم و تربیت باشد. اندرسون‌‌[4] (1977) و هارتر‌[5] (1980) بر نقش اساسی جستجوی معنا در شناخت تاکید می‌ورزند و معتقدند دانش‌آموزان باید به طور فعال تلاش کنند، اطلاعات جدید را با دانسته‌های قبلی خود وحدت بخشد و آن‌‌چه را مهم و با ارزش است استنباط و انتخاب کنند و به طور راهبردی درباره یادگیری خود بیندیشند. فیشر[6] (2001) بیان می‌کند که ما موجوداتی هستیم که نه تنها فکر می‌کنیم بلکه می‌توانیم درباره افکار خود فکر کنیم و آن‌ ها را کنترل نمائیم. فهم ما از تفکر مرهون تلاش‌های کسانی است که در طی قرون، ماهیت ذهن و قوای ذهنی و راه‌های پرورش قوای ذهنی را مورد مطالعه و تحقیق قرار داده‌اند و مطالعه و تحقیق مستمر در این باره ممکن است آگاهی ما را راجع به این سؤال که تفکر چیست و چگونه می‌توانیمآن را در کودکان پرورش داد افزایش دهد.

که «فلسفه برای کودکان»[7] یک روش موفق در آموزش تفکر است. براساس تجربه جهانی و شواهد به دست آمده در بیش از 50 کشور نشان می‌دهد که «فلسفه برای کودکان» به رشد مهارت‌های فکری در کودکان کمک کرده است (فیشر 1998).

     لیپمن در مورد برنامه آموزش فلسفه به کودکان می‌گوید، این برنامه با بهره‌گیری از نظریات «جان دیوئی»[8]و «ویگو تسکی»[9]که بر ضرورت تعلیم تفکر و تأمّل و نفی آموزشِ صرفِ «حفظ کردن» تأکید می‏کردند.  به اعتقاد آنها دانش‏آموزان همچون دانشمندان باید به صورت گروهی کار تحقیقی انجام دهند؛ چرا که کندوکاو و کارهای پژوهشی کلاً مبتنی بر مشارکت و همکاری افراد با هم است،آنها باید موضوع مورد نظر را بیازمایند و تجزیه و تحلیل کنند؛  چرا که فرایند تفکر، پردازش اموری است درباره‏ی جهان که افراد از طریق حواسشان آنها را فرا می‏گیرند. (ناجی، 1382، ص27ـ28).

      فلسفه برای کودکان و نوجوانان،  تازه‏ترین و بزرگ‏ترین گامی که با  هدف تقویت و بالا بردن مهارت استدلال، داوری و قدرت تمییز برداشته شده  و نمونه‏ی روشنی از کاربرد فلسفه در تعلیم و تربیت است .هدف  آن که به دانش‏آموزان کمک کند تا خودشان کارِ فکری بکنند و مسائل خود را حل نمایند (لیپمن، 2003، ص43).در برنامه ، مسائل  فلسفی مورد نظر در قالب یک داستان  به آنان عرضه میشود آنوقت معلم بر اساس  آنچه درباب هر داستان راهنمایی شده و به وی پیشنهاد شده است ، سؤالات و جوابهای دانش آموزان را هدایت میکند وزمینه بروز  سؤالات را در ذهن آنان فراهم میکند.

      درآموزش وپرورش ما نیز دانش آموزان و دانشجویان  اطلاعات را حفظ وآزمون داده  و قادر به صورت بندی و حل مسئله  نیستند ودر نهایت به سرعت به تقلید  از فرهنگ و فناوری کشورهای دیگر پرداخته و دچار  عقب ماندگی میشوند. لذا با عنایت به تعالیم  حیات بخش  قران کریم[10]  به بندگانی  بشارت داده شده  است  که سخنان و آرای مختلف را مورد توجه قرار داده  وبه آنها خوب گوش دهند  و به شنیده ها دقت کنند ، آنرا ارزیابی نموده و بهترین آنرا انتخاب نمایند.آنچه مسلم است در اسلام و شیعه  بیش از هر مکتب دیگر بر تفکر

مقالات و پایان نامه ارشد

 تأکید شده و  گاه برتر از عبادت شمرده شده است  وهمچنین انتخاب درست ،دقیق و مسئولانه  از مهمترین  ارکان رفتار وکردار اسلامی است، باید ابتدا  شناخت ،تمیز داد ،انتخاب کرد ، تصمیم گرفت وسپس عمل کرد ،و اگر در اخذ تصمیم درست کوتاهی کنیم ، مستحق مجازاتیم و پس از انتخاب  فرد، درمقام محاسبه  ومجازات است . حال اگر نظام آموزشی ما بتواند منطبق بر فرهنگ اسلامی – ایرانی  قدرت حل مسأله ،داوری و تحقیق  در همه زمینه ها را  به افراد یاد دهیم . تنها این تواناییها  میتوانند  زندگی اجتماعی  وشخصی  فرد را در ابعاد معنوی ومادی  ارتقا ءدهند .  تلاش بر آن است تا با شناخت نسخه های متنوع وگفتگو با پیشروان  این برنامه  و استفاده مؤثر از خلاقیت های آنان  ، نسخه ای مناسب فرهنگ ایرانی _اسلامی تهیه شود و از مزایای  این   برنامه  نسخه ای جامع و فراگیر قابل وصول باشد(ناجی،1387:ص17-19).

    هدف نهایی ازتربیت در مفاهیم دین ورسالت انبیا ء همانا ساختن انسان والای متعهد و مسئول و متقی عاری از تعصبات جاهلانه و حب و بغض های بی حاصل ومتخلق شدن به اخلاق الهی و عشق  به معبود ودوستی ومحبت به هر آنچه مخلوق اوست، لذا پروژه قصد داردبا بهره گرفتن از آثار بزرگانی که معارف ودانش خود را از چنین شریعتی اتخاذ نموده وآن را حکیمانه در غالب حکایت وتمثیل بیان   نموده  اند ،بهره گرفته انسانی بسازد که بداند، بفهمد ، باور کند و عمل کند، فلسفیدن در برنامه آموزش فلسفه به کودکان در غالب داستان  نیز انسانی متعهد ومسئول  که در پی تفکر به شناخت نائل آمده وبدان پای بند میشود،تربیت مینماید  بالاخص در پژ وهش حاضر صلاحیتها و مهارتهای یدر پرورشتفکّر و تعقّل مورد تأکید میباشند توانایی استدلال، کاوشگری، و قضاوت و ارزشیابی، ومنشتفکّر مورد  توجه قرار گرفته اند. لذا  پروژه قصد دارد به بومی سازی این برنامه با فرهنگ وباورهای اسلامی وایرانی پرداخته و به این سؤال پاسخ دهد، چگونه  داستانهایی ازمتون ادب فارسی را  برای آموزش فلسفه به کودکان  طراحی وتنظیم نماییم؟

1-2 اهمیت و ضرورت تحقیق

1-2-1فواید نظری تحقیق :

     1)افزایش دانش نظری در مورد روش های مناسب آموزش فلسفه  به کودکان

1-2-2 فواید کاربردی تحقیق:

1)تدوین نسخه ی بومی ازآثار فیلسوفان وحکماءاسلامی”برای آموزش فلسفه به کودکان

    2)ارائه  نمو نه های عملی از داستانهای جذاب  برای کودکان در  آموزش فلسفه به کودکان

1-3 اهداف تحقیق

1-3-1 هدف کلی:

            1)انتخاب  وطراحی داستانهایی از متون ادب فارسی برای آموزش فلسفه به کودکان

1-3-2 اهداف جزیی:

 1)تبیین جایگاه و نقش داستان در برنامه آموزش فلسفه به کودکان

            2)استخراج نمونه از داستانهای متون ادب فارسی  وتنظیم وطراحی جهت آموزش فلسفه به کودکان

1-4 سوالات تحقیق

1-4-1 سوالات اصلی:

           1)داستان  در برنامه آموزش فلسفه چه جایگاهی دارد ؟

               2)چگونه داستانهایی از  متون ادب فارسی  برای آموزش فلسفه به کودکان انتخاب و طراحی شود ؟

1-5 تعریف اصطلاحات متغیرهای تحقیق

1-5-1داستان: در این پروژه منظور قصه.حکایت . نقل . قصه . سمر. سرگذشت . حدیث . افسانه .حادثه . ماجری . ماوقع. حکایت تمثیلی . واقعه . حکایت گذشتگاناست که در شاهنامه فردوسی ،بوستان وگلستان سعدی ،کشکول شیخ بهایی ، منطق الطیر والهی نامه عطار نیشابوری ،مثنوی مولوی  ذکر گردیده است .[11]

1-5-2 متون ادب فارسی:.شعر فارسی و نثر فارسی دوگونه اصلی در ادب فارسی هستند .برخی کتابهای قدیمی در موضوعات غیرادبی مانند تاریخ، مناجات و علوم گوناگون نیز دارای ارزش ادبی هستند و با گذشت زمان در زمره آثار کلاسیکادبیات فارسی قرار گرفته‌اند.ادبیات فارسی موضوعاتی مانند حماسه و روایات و اساطیر ایرانی و غیر ایرانی، مذهب و عرفان، روایت‌های عاشقانه، فلسفه و اخلاق و نظایر آن را در برمی‌گیرد. حسب موضوع مورد کاربرد در یک آفریده ادبی فارسی آن را در حیطه ادبیات حماسی، غنایی، تعلیمی یا نمایشی قرار می‌گیرد.ادبیات فارسی چهره‌های بین المللی شناخته شده‌ای دارد که بیشتر آن‌ ها شاعران سده‌های میانه هستند. از این میان می‌توان به رودکی، فردوسی، نظامی، خیام، سعدی، مولانا و حافظ اشاره کرد.گوتهمعتقد است ادبیات فارسی، یکی از چهار ارکان ادبیات بشر است. (لوینسون،کریستنسن،2002:ص48).

1-5- 3آموزش فلسفه به کودکان:مسائل  فلسفی مورد نظر در قالب یک داستان  به آنان عرضه میشود  آنوقت معلم بر اساس  آنچه درباب هر داستان  راهنما یی شده و به وی پیشنهاد شده است  سؤالات و جوابهای دانش آموزان را هدایت میکند وزمینه بروز  سؤالات را در ذهن آنان فراهم میکند.   بدین ترتیب حلقه کند وکاو تشکیل  و کودکان تصورات خود را عرضه میدارند ودر مورد نظرات دیگران به  بحث و گفتگو می پردازند(ناجی،1387:ص17-19) .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت