حامی­گری[1] یکی از روش­های سرمایه ­گذاری در ورزش است که از طریق آن تیم­ها و رویداد­های ورزشی مورد حمایت قرار می­گیرند و حامی[2] نیز می­توانند از طریق آن مشتریان جدید را برای شرکت جذب و حفظ نماید. شرکت­ها با تقویت ارتباطات خویش در رویداد­ها و وقایع ورزشی به فرصت­های تجاری بیشتری می­اندیشند. در واقع حامی­گری یکی از با ارزش­ترین شیوه­ هایی است شرکت­ها می­توانند از طریق آن به اهداف بازاریابی خود دست یافته و روابط خود را با مشتری حفظ نمایند(محرمزاده, 1388, ص. 80).

 

1-1) بیان مسئله

شناسه­ی هوادار، به تعهد شخصی و درگیری احساسی فرد به یک بازیکن، تیم یا سازمان ورزشی گفته می­ شود. برای شناسه­ی هواداری سه سطح را می­توان در نظر گرفت؛ پایین­ترین سطح ” هواداران اجتماعی” اند که برای سرگرمی در رویداد ورزشی حاضر می­شوند و نگران نتیجه­­ی بازی نیستند.  “هواداران متمرکز” یا نیمه متعصب که از یک بازیکن یا تیم هواداری می کنند، اما این هواداری زمان زیادی ندارند و با نتیجه نگرفتن تیم یا بازیکن دلبستگی خود را نسبت به آن تغییر می­دهند؛ دسته سوم هواداران همیشگی یا بسیار متعصب­اند که برای مدت طولانی دلبستگی احساسی زیادی به بازیکن یا تیم مورد علاقه خود دارد. هر چه تعصب هوادار بیشتر باشد، بیشتر در رویدادها حاضر می­ شود (قهفرخی, 1389, ص. 154).

هواداران با حضور گسترده­ی خود به حمایتهای مادی و معنوی از تیم می­پردازند. آنها با خرید بلیط بخشی از هزینه­ تیم را تامین می­ کنند، به علاوه با حمایت هواداران ارزش معنوی باشگاه افزایش می­یابد و شرکت­ها برای به­دست گرفتن حامیان تیم با هم رقابت کرده و منابع مادی زیادی را برای استفاده­ی تبلیغاتی سرمایه ­گذاری می­ کنند(ولفر[6]، 2008، ص110).

حمایت از ورزش یا نهاد ورزشی نوع جدیدی از راهبرد­های بازاریابی است که به صورت گسترده­ای مورد استفاده­ی بازاریابی قرار می­گیرد(گوینر و اسوانسون[7]، 2003، ص270). امروزه حامی­گری از مفهوم قدیمی خود که صرفا یک فعالیت بشردوستانه بوده خارج شده و به یک رابطه­ تجاری دو طرفه میان حامی و حمایت شونده تبدیل شده است.

حامی­گری عبارت است از یک سرمایه ­گذاری مالی یا غیرمالی روی یک فعالیت، به منظور دسترسی به فرصت­های بالقوه و قابل استفاده­ی تجاری که شناخته­ترین نوع این فعالیت حامی­گری ورزشی است. ورزش با توجه به اینکه یک فعالیت بین المللی بوده و مربوط به همه قشرها است و می ­تواند تصویر مثبتی ایجاد نماید، یکی از رایج­ترین حوزه­ فعالیت حامیان است. اهمیت این حوزه با مروری اجمالی با سرمایه ­گذاری­های عظیمی که بسیاری از شرکت­ها در حمایت از رویداد­ها و فعالیت­های ورزشی مختلف مانند المپیک، جام جهانی، لیگ­ها و جام­های مختلف انجام می­ دهند بیش از پیش آشکار می­ شود(کیم[8]، 2010، ص2).

حامی­گری ورزشی[9] عبارت است از حمایت یک شرکت (ورزشی یا غیر ورزشی) از نهادها، تسهیلات و امکانات، تیم­ها، ورزشکاران و رویدادهای ورزشی، به منظور نایل شدن به اهداف تجاری مورد نظر(نگان، پرندرگاست و تسانگ[10]، 2011، ص551). اگر چه حامی رسمی بودن نیازمند منابع مالی زیادی است، اما انتظار می­رود این کار فواید زیادی از جمله افزایش سود، بهبود نرخ بازگشت سرمایه و اثر تبلیغاتی مثبت داشته باشد. حامی­گری فرصتی است تا شرکت­ها بتوانند شناسه­ی خود را با بهره گرفتن از رویداد­های ورزشی مهم به دنیا معرفی کنند(کیم، 2010، ص3).

اخیرا در بازاریابی ورزشی، بازاریابان به طور گسترده­ای از برنامه­ های حمایت از رویداد ورزشی، به منظور بهبود تصویر شناسه و افزایش وفاداری به شناسه استفاده می­ کنند(کورنویل و مینگهان[14]، 1998، ص8). مطابق با تحقیقی که در سال 2001 انجام گرفت، اولین هدف شرکت­ها از حامی­گری، افزایش وفاداری به شناسه­ی شرکت اعلام گردید(عبدوی، 1391، ص4). یکی دیگر از اصلی­ترین اهداف حامیان عبارت است از بهبود تصویر شناسه­ی شرکت، ایجاد تصویری مثبت از شرکت موجب می­ شود تا ادراک مصرف­ کنندگان از حامی تحت تاثیر قرار می­گیرد(وستبرگ، استاورس و ویلسون[15]، 2011، ص 608).

تحقیقات در حوزه­ حامی­گری را می توان به دو دسته­ی متفاوت جای داد: یکی رفتار مصرف کننده و دیگری عملکرد مالی. در حوزه­ رفتار مصرف کننده، حمایت یک شرکت از فعالیت ورزشی موجب تغییر در رفتار و نگرش فرد نسبت به آن شرکت می­ شود در حالی که در حوزه­ مالی تمرکز محققین بیشتر بر بازار سرمایه، قیمت سهام و نتایج مالی است(کیم، 2010، ص 6). در گذشته بازاریابان میزان اثربخشی حامی­گری را بر اساس شاخص ­هایی همچون میزان فروش(کاریلیت، لافرتی و هریس[16]، 2005، ص55) و قیمت سهام ارزیابی می­کردند(لالونتاس[17]، 2005، ص260). اما امروزه محققین به اهمیت شاخص ­های نگرشی در ارزیابی نتایج حاصل از حامی­گری پی برده­اند(الکساندر[18]، 2007، ص135).

 

 

 

3-1) ضرورت و اهمیت انجام تحقیق

در طول سه دهه گذشته، حامی­گری از یک فعالیت محدود و کوچک که  تنها در برخی از کشورهای صنعتی انجام می گرفت، به یک صنعت جهانی مهم تبدیل شده است(مینگهان، 1998، ص4) و سرمایه ­گذاری شرکت­ها در این حوزه بشدت رشد کرده است(کوو، کوارترمن و فلاین[20]، 2006، ص82).

با وجود همه این شاخص ­ها که نیاز به داشتن درک روشنی از ارزش تجاری حامی­گری را نمایان می­سازد، اما بازاریابان هنوز پاسخ روشنی به این سوالات که چه چیزی در ازای سرمایه ­گذاری در حامی­گری حاصلشان می­ شود؟ حامی­گری چگونه می ­تواند ادراک و رفتار مصرف­ کنندگان را تحت تأثیر قرار دهد؟ و چگونه می­توان یک برنامه حامی­گری کارآمد را توسعه دهند؟ در اختیار ندارند و اکثر تصمیمات مربوط به استفاده از حامی­گری به سلیقه شخصی مدیران و یا علاقه آنان به ورزش بستگی دارد(هاروی[22]، 2001، ص61).

بنابراین رشد سریع صنعت حامی­گری، مطالعات دانشگاهی در حوزه های مختلف این صنعت را مطالبه می­ کند. با وجود مطالعات زیادی که در این سه مرحله انجام گرفته

پایان نامه و مقاله

پایان نامه و مقاله

 است، مینگهان[24] (2001) خاطر نشان می­ کند که هنوز هیچ یک از این مطالعات نتوانسته ­اند الگوی جامعی که بتواند چگونگی کارکرد حامی­گری را نشان دهد، ارائه کنند.

بنابر­این این تحقیق در نظر دارد تاثیر شناسه­ی هواداری را روی پیامدهای حاصل از حامی­گری بررسی کند. این کار می­توانند پشتوانه نظری و شواهد تجربی قابل توجهی در اختیار محققین و بازاریابان علاقه­مند به استفاده از حامی­گری قرار دهد و تصمیمات شرکت­ها در ورود به صنعت حامی­گری را مشروعیت بخشد. و همچنین با توجه به این که این تحقیق روی باشگاه تراکتورسازی تبریز کار خواهد شد و در مورد باشگاه فرهنگی ورزشی تراکتورسازی تبریز یک باشگاه‌ فوتبال است که در تبریز، استان آذربایجان شرقی در سال ۱۳۴۹ شمسی (۱۹۷۰ میلادی) با حمایت کارخانه تراکتورسازی تبریز بنیان­گذاری شده است و در طی چند سالی که این تیم در لیگ برتر با یاری هواداران متعصب خود توانسته است نتایج قابل قبول و خوبی کسب کند محقق در نظر دارد تا با انجام این پژوهش دانش و اطلاعات مفیدی در اختیار هواداران و حامیان مالی و همچنین مسئولین این تیم قرار دهد.

4-1) اهداف تحقیق

اهدافی که محقق در این تحقیق دنبال می­ کند عبارتند از:

هدف از این تحقیق ارائه­ مدلی از شناسه­ی هواداری و پیامدهای حاصل از حامی­گری در باشگاه تراکتورسازی تبریز می­باشد تا با بهره­ گیری از نتایج حاصله و ارائه­ پیشنهادهایی متناسب با نتایج پژوهش، دانش و اطلاعات مفیدی در اختیار هواداران و حامیان و همچنین مسئولین این تیم قرار دهد.

علاوه بر اهداف کلی، اهداف جزئی پژوهش به صورت زیر می­باشد:

1) بررسی یا تعیین رابطه­ بین وجهه و اعتبار درک شده از تیم با شناسه­ی آن تیم

2) بررسی یا تعیین رابطه­ بین مشارکت در حوزه­ ورزش و شناسه­ی آن تیم

3) بررسی یا تعیین رابطه­ بین شناسه­ی هواداری و شناسه­ی آن تیم

3-1) بررسی یا تعیین رابطه­ بین تعلق هوادار و شناسه­ی هواداری

3-2) بررسی یا تعیین رابطه­ بین اشتیاق هوادار و شناسه­ی هواداری

3-3) بررسی یا تعیین رابطه­ بین مشارکت هوادار و شناسه­ی هواداری

4) بررسی یا تعیین رابطه­ بین شناسه­ی تیم و توانایی شناخت صحیح حامیان آن تیم

5) بررسی یا تعیین رابطه­ بین شناسه­ی تیم و نگرش نسبت به حامیان آن تیم

6) بررسی یا تعیین رابطه­ بین شناسه­ی تیم و رفتارهای حمایت حامیان آن تیم

7) بررسی یا تعیین رابطه­ بین شناسه­ی تیم و رضایت نسبت به حامیان آن تیم

5-1) بیان فرضیه ­ها

در این تحقیق، محقق هشت فرضیه و سه زیرفرضیه برای پاسخ­گویی به این سؤالات مطرح می­ کند. این فرضیه ­ها و ریزفرضیه ­ها که صحت و سقم آنها در این تحقیق مورد بررسی قرار خواهند گرفت عبارتند از:

1) بین وجهه و اعتبار درک شده از تیم و شناسه­ی آن تیم ارتباط معناداری وجود دارد.

2) بین مشارکت در حوزه­ ورزش و شناسه­ی تیم ارتباط معناداری وجود دارد.

3) بین شناسه­ی هواداری و شناسه­ی تیم ارتباط معناداری وجود دارد.

3-1) بین تعلق هوادار و شناسه­ی هواداری ارتباط معناداری وجود دارد.

3-2) بین اشتیاق هوادار و شناسه­ی هواداری ارتباط معناداری وجود دارد.

3-3) بین مشارکت هوادار و شناسه­ی هواداری ارتباط معناداری وجود دارد.

4) بین شناسه­ی تیم و توانایی شناخت صحیح حامیان مالی ارتباط معناداری وجود دارد.

5) بین شناسه­ی تیم و نگرش نسبت به حامیان مالی ارتباط معناداری وجود دارد.

6) بین شناسه­ی تیم و رفتارهای حمایت حامیان مالی ارتباط معناداری وجود دارد.

7) بین شناسه­ی تیم و رضایت نسبت به حامی مالی ارتباط معناداری وجود دارد.

[1] . Sponsorship

[2] . Sponsor

[3] . Walliser

[4] . Kihan

[5] . Keller

[6] . Welfare

[7] . Gwinner & Swanson

[8] . kim

[9] – sport sponsorship

[10] . Ngan, Prendergast, & Tsang

[11] – Derbaix

[12] . Pooley

[13] . Fisher

[14] . Cornwell & Maignan

[15] . Westberg, Stavros, & Wilson

[16] . Carrillat, Lafferty, & Harris

[17] . Lalountas

[18] . Alexandris

[19] . Dimitra, Artemisia, & Theofanis

[20] . Koo, Quarterman, & Flynn

[21] . Dolphin

[22] . Harvey

[23] – kihan

[24] – Maighan

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت