خشونت و نزاع پدیدهای است که قسمت اعظم تاریخ مدون انسان پیرامون آن رقم خورده است. کوالسکی بر اساس پژوهشهای انجام شده خود مینویسد: از 5600 سال قبل تا امروز، بشر فقط 292 سال در صلح و صفا گذرانده و بقیه را در جنگ و ستیز بوده است (باقری،1387: 2). خشونت و پرخاشگری یک معضل اجتماعی در جوامع ما است که بر زندگی هزاران نفر در هر سال تأثیر میگذارد. خشونتهای شدید علیه جان و مال افراد باعث ایجاد ترس در جامعه شده است. خشونت و جرائمی همچون نزاع، قتل، همسر کشی، آدمربایی و تهدیدات جدی علیه امنیت جامعه از این جمله میباشند، ترس از خشونت هم میتواند تحرک و آزادی افراد را کم کند و هم باعث میشود که آن ها نتوانند به طور مناسب در فعالیتهای اجتماعی شرکت کنند. خشونت و پرخاشگری، در سطوح جنبههای مختلف معضلی بزرگ و جهانی به شمار میآید و ریشه بسیاری از جرائم، نابسامانیها و انحرافها را باید در این امر جستجو کرد. در یک نگاه، عامل انحطاط اخلاقی و سقوط معنوی بسیاری از افراد، گروهها و جوامع، خشونت و پرخاشگری است و جنگ، تجاوز، ترور، تخریب، ضربوجرح و قتل، مصادیق بارز این جنبه رفتار انسان به شمار میآید (آذربایجانی…[و دیگران]1385: 297).
1-2- طرح و بیان مسئله
1) آیا عوامل اجتماعی در گرایش به نزاع خیابانی تأثیرگذار هستند؟
2) و اگر تأثیرگذار هستند، سهم هر کدام از این عوامل چقدر است؟
اهمیت مسئله و ضرورت پژوهش
افزایش آمار درگیری و نزاع خیابانی ذهن را به این سو میبرد که آستانه تحمل و مدارا در میان مردم کاهش یافته است و نسبت به ارائه راهکار از سوی جامعهشناسان، برای مقابله با این معضل جدی، هنوز اهتمامی صورت نگرفته است. اگر به مراکز پزشکی قانونی در شهرها بروید و صف انبوهی از طرفین نزاع و درگیری را می ببینید که به صرف مسائل پوچ و پیشپاافتاده حسابی به هم تاخته و گریبان دریدهاند و همدیگر را زخمی کردهاند. گسترش نزاعهای خیابانی در برخی موارد به خسارات جبران ناپذیری از جمله قتل و مجروحیتهای بسیار خطرناک منجر میشود. هر روز ما در کوچه و خیابان شاهد دست به یقه شدن عدهای هستیم که بدون توجه به سرانجام رفتارهای خود با هم درگیر میشوند و متأسفانه گاه حوادث دلخراش و بعضاً غیر قابل جبرانی را رقم میزنند. یادگیری مسائلی مانند خونسردی، متانت، تأمل، تفکر و چارهجویی برای حل مشکل در سرنوشت انسان و نحوه زندگی او در تمام دوران مؤثر است. شخصیت افراد در بروز درگیریها هم مؤثر است. افرادی که دارای هدف و برنامهریزی در زندگی هستند و بسیاری از مشکلات را پیشبینی میکنند و با آمادگی قبلی برای هر موردی اقدام میکنند، کمتر باعث درگیری، ضربوجرح و منازعه میشوند و حال آنکه نقطه مقابل آن ها افرادی هستند بدون برنامه و باری به هر جهت که نمیدانند چگونه زندگی خود را میگذرانند، این دسته افراد هم بیشتر برای دیگران مشکل ایجاد میکنند و هم به دلیل برخورد، دیگران هم با نگاه خصمانهتری به آن ها مینگرند. آنچه اکنون برای مردم ما مهم است، پیشگیری از این نوع درگیریهاست و اینکه چگونه میتوانیم از این اتفاقات جلوگیری کنیم (روزنامه جمهوری اسلامی،22/06/90). میتوان گفت نزاعهای خیابانی و ناهنجاریهایی که در جامعه مشاهده میشود، زاییده مشکلاتی است که در جامعه وجود دارد و سبب میشود افراد هر چند ناخواسته دست به پرخاشگری بزنند و وقتی افراد در مقابل رفتار تحقیرآمیز یا ناعادلانه قرار میگیرند واکنش دفاعی وی به صورت خشم بروز میکند به همین دلیل نزاعهای خیابانی زنگ خطری برای جامعه است و بیشترین موارد درگیریها بین افراد جوان صورت میگیرد که این افراد ویژگیهایی مانند ناپختگی، بیتجربگی، انرژی زیاد و تحریکپذیری دارند و مستعد درگیری و زدوخورد و پیامدهای آن هستند. خشونت خیابانی بار مالی نیز به دنبال خواهد داشت. آسیبهای ایجاد شده موجب پرداخت دیه شده و باعث میشود هر دو طرف از کار یا مدرسه خود بازبمانند. آسیبهایی که موجب ناتوانی دائمی میشود، تأثیرات اجتماعی، احساسی و اقتصادی زیادی برای فرد آسیب دیده به دنبال خواهد داشت. اجتماع نیز بار اقتصادی این خشونتها را متحمل خواهد شد. برای ایجاد برنامههای مؤثر پیشگیری، سلامت عمومی باید عواملی که باعث میشود افراد اعمال خشونتآمیز انجام دهند را شناسایی کند
1-4- اهداف تحقیق
1-4-1- هدف کلی
هدف عمده و اصلی این پژوهش «شناخت عوامل اجتماعی مؤثر بر گرایش به نزاعهای خیابانی در شهرستان بندرعباس»
1-4-2- اهداف جزئی
تعیین اهداف جزئی تحقیق موجب میشود هدف کلی بیشتر قابل دسترس باشد. اهداف جزئی که در این تحقیق به آن پرداخته خواهد شد شامل موارد زیر است:
- شناخت رابطه بین کنترل اجتماعی غیررسمی و گرایش به نزاعهای خیابانی
- شناخت رابطه بین از خود بیگانگی اجتماعی و گرایش به نزاعهای خیابانی
- شناخت رابطه بین انسجام اجتماعی و گرایش به نزاع های خیابانی
- شناخت رابطه بین هوش فرهنگی و گرایش به نزاعهای خیابانی
- شناخت رابطه بین ویژگیهای جمعیت شناختی و گرایش به نزاعهای خیابانی
1-5– سؤالهای تحقیق
- آیا کنترل اجتماعی غیررسمی در گرایش به نزاعهای خیابانی مؤثر است؟
- آیا احساس از خود بیگانگی اجتماعی بر گرایش به نزاعهای خیابانی تأثیر دارد؟
- آیا انسجام اجتماعی برگرایش به نزاعهای خیابانی تأثیر دارد؟
- آیا هوش فرهنگی باعث گرایش به نزاعهای خیابانی میشود؟
- آیا ویژگیهای جمعیت شناختی بر گرایش به نزاع خیابانی تأثیر دارد؟
1-6- تعریف مفاهیم اساسی تحقیق
نزاعهای خیابانی:
نزاعهای خیابانی یکی از آسیبهای اجتماعی است که با انگیزههایی متفاوت رخ میدهند، انسانها به دلایل مختلف با هم ارتباط دارند و زمانی که روابطشان جوابگوی نیازهایشان نمیشود، درگیری ایجاد میشود. نزاع عبارت است از کشمکشی مشهود و از نظر اصولی مستقیماً قابلرؤیت، حداقل بین دو نفرصورت می گیرد (شایان مهر، 1388: 232). خشونت خیابانی رفتاری است که برای آسیب رساندن به دیگری از کسی سر میزند و دامنه آن از تحقیر، توهین، تجاوز، ضربوجرح تا تخریب اموال و دارایی و قتل گسترده است.
کنترل اجتماعی غیررسمی
به مجموع عوامل محسوس و نامحسوسی که یک جامعه در جهت حفظ معیارهای خود به کار میبرد و مجموع موانعی که به قصد جلوگیری افراد از کجروی اجتماعی در راه آنان قرار میدهد، گفته میشود (ستوده،1380: 46).
از خود بیگانگی اجتماعی
انسجام اجتماعی
انسجام اجتماعی دلالت بر توافق جمعی میان یک جامعه دارد. به عبارتی «انسجام در کل ناظر به میزان و الگوی رابطه متقابل بین کنشگران، گروه ها وخرده فرهنگ های تمایز یافته است» ( افروغ،1378: 140).
هوش فرهنگی
هوش فرهنگی به ظرفیتهای شخصی اطلاق میشود که انسان را به تعامل مؤثر با دیگر انسانها با پیشینه و زمینههای فرهنگی گوناگون توانا میکند (بریسلین و همکاران،2006: 43).
[سه شنبه 1400-05-05] [ 06:51:00 ب.ظ ]
|