بررسی میزان خاصگرایی در بین شهروندان شهر اردبیل و عوامل مرتبط با آن |
عامگرایی و خاصگرایی از موضوعاتی است كه در جریان در گرفتن بحث جهانی شدن در نوشتههای جامعهشناسان مطرح شده است. در تعریف برخی جامعهشناسان عامگرایی به جریان مورد حمایت سرمایهداری جهانی اشاره دارد كه میكوشد فرهنگهای مقاوم را از سر راه خود بردارد و وارثان آن فرهنگها در دل یک فرهنگ مصرفی، لذتجو و بیتعصب حل كند. تا راه را برای گسترش بازار سرمایهداری باز شود و خطراتی كه از سوی فرهنگ و مذهب، سرمایههای آن ها را تهدید میكند خنثی شود.
خاصگرایی نیز اشاره به فرهنگهایی دارد كه خطر را دریافتهاند و میكوشند با پناه بردن به ارزشهای ملی، مذهبی، بومی، صیانت (حتی در حد افراط) از آن ارزشها خود را از هجوم این فرهنگ عامگرا حفظ كنند.
1ـ2ـ بیان مساله
امروزه عموم محققان براین باورند كه عامل و حاصل توسعه، انسان است بهنحوی كه هرگونه تغییر و تحولی در گرایشات، باورهای افراد عامل تغییر در وضعیت عینی آنان است بدون شک رشد و تعالی هر نظام اجتماعی در پرتو همبستگی اجتماعی و وفاق عمومی افراد آن جامعه میسر میگردد (ربانی، 1388: 138).
جامعهشناسان ایجاد همبستگی اجتماعی افراد جامعه را ناشی از عواملی چون اعتقادات و احساسات مشترک و تعادل و هماهنگی میان باورها و ارزشها میدانند و عامل اصلی واگرایی انسانها را جدال و ستیز و کمبود امکانات مادی تلقی میکنند. از جمله عوامل تقویت کننده همبستگی اجتماعی داشتن ارزشهای مشترك، عامگرایی، دگراندیشی، همدلی و نوعدوستی است و عوامل تهدید کننده آن را سوءظنها، موضعگیریها و خاصگرایی میباشد. هر فردی میداند كه بدون پیروی از حداقل ارزشهای مورد قبول عموم مردم، حیات اجتماعی ناممكن است و این پیشفرض در واقع رایطهای است بین عامگرایی و وفاق اجتماعی. یعنی توافق جمعی بر سر مجموعهای از اصول و قواعد اجتماعی در یک میدان تعاملی اجتماعی كه موجب انرژی مثبت میشود (چلپی، 1383: 17).
بنابراین گرایش به كنشهای عامگرایی موجب تحقق ثبات سیاسی، مشاركت عمومی، تعاون و اعتماد اجتماعی بین شهروندان میشود.
از دیدگاه چلپی در نظم اجتماعی سنتی روابط اجتماعی (communal relationship) بیشتر صبغه عاطفی دارد از این نظر روابط اجتماعی در سطح جامعه بیشتر انتشاری (diffusional) خاصگراست بنابراین منشاء ارزشی در جوامع دارای نظم سنتی نوعاً در ماوراء طبیعت و جامعه است. بهنحوی كه هنجارهای قانونی مبتنی بر سنت، هنجار اخلاقی مبتنی بر سنتگرایی و اعضای جامعه به رعایت سنت احساس تعهد دارند لذا نوآوری و خلاقیت فردی چندان جایی ندارد.
خاصگرایی تمایل نیازی است كه كنشكران را به واكنش براساس ملاكها انتخاب خاص و موقعیت سوژه در یک سیستم روابط با سوژه ترغیب میكند (ربانی و دیگران، 1388: 137).
خاصگرائی منزوی: به دیدگاه عدهای اطلاق میگردد که گروه خود را از محیط اجتماعی و گروههای دیگر جدا نگه میدارند در عین اعتقاد به برتری فرهنگی خود، انفعال فرهنگی در پیش میگیرند.
خاصگرائی سرسخت و ستیزهجو: این گروه هم مطلقاندیش هستند و هم برتری فرهنگی خاص را ادعا میکنند با این تفاوت که جهانگیر شدن فرهنگ موردنظر را رسالتی غیر قابل چشمپوشی قلمداد میکنند.
خاصگرائی ریشهدار: میکوشد تمایز گروههای متأثر از فرایند جهانی شدن را حفظ کند. این خاصگرایان از گرایشهای ادغامگر فرایند موردنظر آگاه هستند ولی بر حفظ تنوع در برابر آن ادغام و همگرائی تأکید میکنند (گلمحمدی، 1381: 163).
رفتار خاصگرایی بهمنزله اتخاذ یک موضع تحت تأثیر نظام ارزشی برخاسته از خردهفرهنگهای متفاوت است. از نظر چلپی اگر در جوامع توسعه نیافته بتوان عمومیت ارزشی را برقرار كرد میزان همبستگی اجتماعی و تعمیم ساختاری بالا میرود كه این كار با چارچوب ارزشی اجتماع امكانپذیر است بهگونهای كه تمامی خردهفرهنگهای موجود در آن بتوانند در حوزه این ارزشها حركت كنند (ربانی به نقل از عظیمی، 1388: 142).
1ـ3ـ اهداف تحقیق
1ـ3ـ1ـ هدف کلی
بررسی میزان خاصگرایی شهروندان اردبیل و عوامل مرتبط با آن
1ـ3ـ2ـ اهداف جزئی تحقیق
- شناخت رابطه بین اعتماد اجتماعی با میزان خاصگرایی.
- شناخت رابطه بین احساس محرومیت اجتماعی شهروندان و میزان خاصگرایی.
- شناخت رابطه بین رضایت اجتماعی شهروندان و میزان خاصگرایی.
- شناخت رابطه بین سنتگرایی شهروندان و كنش خاصگرایانه.
- شناخت رابطه بین پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی شهروندان و خاصگرایی.
1ـ4ـ اهمیت و ضرورت تحقیق
1ـ5ـ سوالات تحقیق
- آیا بین میزان اعتماد اجتماعی و خاصگرایی رابطه معناداری وجود دارد؟
- آیا بین میزان احساس محرومیت اجتماعی شهروندان و خاصگرایی رابطه وجود دارد؟
- آیا بین میزان رضایت اجتماعی و میزان خاصگرایی شهروندان رابطه وجود دارد؟
- آیا بین احساس محرومیت اجتماعی شهروندان و خاصگرایی رابطه وجود دارد؟
- آیا میزان سنتگرایی شهروندان و كنش خاصگرایانه رابطه معناداری وجود دارد؟
- آیا بین پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی شهروندان و خاصگرایی رابطه وجود دارد؟
- آیا بین تصور شهروندان از گستره خاصگرایی در جامعه و گرایش به خاصگرایی رابطه وجود دارد؟
1ـ6ـ فرضیات پژوهش
- بین اعتماد اجتماعی با میزان خاصگرایی رابطه معناداری وجود دارد.
- بین احساس محرومیت اجتماعی شهروندان و خاصگرایی رابطه وجود دارد.
- بین رضایت اجتماعی و میزان خاصگرایی شهروندان رابطه وجود دارد.
- بین سنتگرایی شهروندان و كنش خاصگرایانه رابطه معناداری وجود دارد.
- بین پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی شهروندان و خاصگرایی رابطه معناداری وجود دارد.
- بین تصور شهروندان از گستره خاصگرایی در جامعه و گرایش به خاصگرایی رابطه وجود دارد.
1ـ7ـ قلمرو زمانی و مكانی تحقیق
قلمرو مكانی این تحقیق شهر اردبیل، واحد تحلیل كلیهی افراد بین سنین 18 تا 64 ساله ساكن شهر اردبیل و قلمرو زمانی آن سال 1393 میباشد.
2ـ1ـ چارچوب تئوریك
از نظر سیمن ساختار بروكراسی جامعه جدید، شرایطی را ایجاد كرده است كه در آن افراد نمیتوانند عواقب و نتایج كار خود را كنترل كنند و مدیریت جامعه و سیستم پاداش اجتماعی نیز بهگونه ای است كه فرد، بین رفتار خود و پاداش دریافتی از سوی جامعه، نمیتواند ارتباطی برقرار كند در چنین وضعیتی احساس انفصال و بیگانگی، بر فرد مستولی شده و او را به كنش منفصلانه در قبال جامعه سوق میدهد. و این بیگانگی و احساس بیقدرتی تأثیر منفی بر عامگرایی دارد (تبریزی، 1375: 102).
دیدگاه ساختی ـ كاركردی:
پارسونز در دوره دوم زندگیاش بر جامعه شناسی آمریکایی تأثیر و نفوذ عمیقی داشت؛ چراکه در چارچوب کلی ساختارگرایی کارکردی، پارسونز قدرت برتر بود. در این دوره نظریه های وی جدیترین نظریه های مورد بررسی در جامعه شناسی آمریکایی بودند. اوج شکوفایی پارسونز در این دوره مربوط به طراحی چارچوب مرسوم به آجیل (AGIL Framework) یا پارادایم چهار کارکردی (FourـFunction Paradigm) حاصل شد که بر مبنای متغیرهای الگویی کنش (Pattern Variable of Action) وی قرار داشت (روشه، 1376: 24).
نظام کنش:
هر نظامی در هر سطحی برای اینکه بقا پیدا کند باید چهار نیاز یا پیشنیاز را برآورده کند که پارسونز آن را پیششرطهای کارکردی مینامد. این پیششرطها عبارتاند از:
1ـ انطباقپذیری (Adaptation)؛ هر نظامی باید با محیط خود انطباق پیدا کند.
2ـ دستیابی به هدف (Goal Attainment)؛ هر نظامی باید وسایلی برای بسیج منابع خود داشته باشد تا بتواند به هدفهای خود دست یابد و رضایت حاصل کند.
3ـ یکپارچگی (Integration)؛ هر نظامی باید هماهنگی درونی اجزای خود را حفظ کند و شیوههای برخورد با انحراف را بهوجود آورد؛ بهعبارت دیگر باید خود را منسجم نگه دارد.
4ـ حفظ انگاره (Latent Pattern Maintenance)؛ هر نظامی باید تا حد ممکن خود را در حالت تعادل نگه دارد (چلپی، 1373: 128).
هریک از این کارکردها مربوط به یکی از نظامهای اجتماعی است. سازگاری و انطباق با جهان مادی کارکرد نظام اقتصادی، تحقق اهداف در نظام اجتماعی کارکرد نظام سیاسی، یکپارچگی و حفظ نظم مرتبط با نظام حقوقی و قانونی و الگوی پنهان حفظ نظم وظیفه نظام فرهنگی است (چلپی، 1373: 130).
در این الگو تمام نظامها قدرت برابر ندارند. درست است که هریک از این سیستمها از هم مستقل و مجزایند، اما در این میان اهمیت نظام فرهنگی از سایر نظامها بیشتر است. پارسونز نظام فرهنگی را شامل سه قلمرو عمده میداند:
1ـ قلمرو نهادهای شناختی؛ که با اندیشهها و باورهای مربوط به جهان خارج در ارتباط است.
2ـ نهادهای بیانی؛ مثل هنر و موسیقی که در ارتباطات عاطفی بهکار میروند.
3ـ معیارها و هنجارهای اخلاقی؛ که با درستی و نادرستی کنشهای انسانی ارتباط دارند.
نظام فرهنگی از نظر پارسونز ادغام و اجتماعی شدن افراد در جامعه است. کنش اجتماعی افراد دربرگیرنده گزینشهایی است که براساس ارزشها و هنجارهای درون نظام فرهنگی مشخص میشوند؛ یعنی افراد براساس ارزشهای فرهنگی که در آن ها درونی شده به کنش اجتماعی میپردازند (چلپی، 1373: 141).
متغیرهای الگویی پارسونز:
پارسونز برای تحلیل کنش، شیوه های متفاوتی را طراحی کرده و آن را متغیرهای الگویی مینامد. متغیرهای الگویی دو جنبه مختلف از کار پارسونز را در کنار یکدیگر قرار میدهند: نظریه کنش و نظریه نظامها. هم کنشهای فردی و هم سازمانبندی نظام را میتوان نوعی انتخاب از میان بدیلهای مختلف تلقی کرد. همه کنشها متضمن این انتخاباند و چهار جفت بدیل اصلی در این زمینه وجود دارد:
1ـ خاصگرایی ـ عامگرایی؛ میتوان یک شیء را چیزی خاص و منحصر بهفرد (رفتار فرزندان) یا واحدی از یک طبقه عمومی بهشمار آورد.
2ـ عاطفی ـ بیطرفی عاطفی؛ در یک رابطه اجتماعی یا با تمامی احساسات (رابطه با فرزندان) و یا بیطرفانه میتوان وارد شد مثل دانشجویان.
3ـ کیفیت ـ عملکرد؛ میتوان برای یک شیء بهخاطر خودش ارزش قایل شد (فرزندان) یا بهخاطر کاری که میتوان با آن انجام داد.
[سه شنبه 1400-05-05] [ 06:49:00 ب.ظ ]
|