قوام و پایداری هر حرفهای به عوامل متنوعی بستگی دارد. این عوامل، خود متأثر از شرایط و عوامل تاریخی جامعه است. یکی از عوامل مهمی که نقش حیاتی در شایستگی و بایستگی حرفهها دارد صلاحیت حرفه ای است. ( قراملکی ، 1384، ص 30)
هرچند به نظر میرسد این مفهوم پدیده ای نسبتاً نو و محدود به حرفه هایی چون پزشکی و مانند آن باشد،اما به لحاظ تاریخی همه حرفه هایی که از پایداری و اقبال برخوردار بوده اند دارای مجموعه ای ـ چه مدون، چه ضمنی ـ از اصول کاری و صلاحیت حرفه ای بوده اند. (قراملکی، 1384، ص148).
صلاحیت حرفهای[1]، از دو منظر موجب قوام هر حرفه می شود. از منظر درون حرفهای (حرفه مندان) و از دیدگاه برونی (جامعه). این امر را می توان به شکل عینی در رشته پزشکی مشاهده کرد. آنها در میان خود به اصول و قواعدی اخلاقی پایبندند و به همین جهت روابط میان خود را قوام و هویت میبخشند از دیدگاه اجتماعی نیز مردم خود را با جامعه پزشکی در چهارچوب برخی اصول و ملاحظات اخلاقی شکل می دهند مجموعه همین دیدگاه های درونی و بیرونی در نهایت هویت حرفهای حرفهها را بوجود میآورد. باتوجه به جایگاه ارزشمند صلاحیت حرفهای در بین معلمان می توان براستی خوشنود بود که درمقایسه با سایرحرفهها انحرافی در میان اعضای این جامعه که به آنها و اجتماع آسیب رساند وجود ندارد و یا بسیار بعید است. جای خوشبختی است که جامعه معلمان ایران نیز به اهمیت صلاحیت حرفهای خود پی برده و در طول چند سال اخیر با برگزاری همایشها و کلاسهای بازآموزی و ضمن خدمت و متونی را برای آشنایی با این حرفهمندان ارائه داده است.(ملکی، 1387،ص 45)
ازآنجاکه مشخصات ورفتارمعلمان درهراجتماعی،توجه عموم مردم رابه خودجلب می کندلذاشایسته است که معلمین ازبین افرادی انتخاب شوندکه علاقه وافری به این شغل داشته باشند.گروه وسیعی ازمعلمان جهان،تعلیک وتربیت رامعادل بافراگرفتن مقداری معلومات واطلاعات می دانند،وگمان می کنندکه هدف تعلیم وتربیت آن است که دانش آموزان براین اطلاعات تسلط یابنددرنتیجه معلمان آینده می کوشند،که دانشهای موردنیازوروش تدریس آنهارابه دانش آموزان بیاموزند.معلمان بایدهدفهای آموزش وپرورش رابه خوبی درک کنند.پی ببرندکه چگونه بایدبرنامه درسی راترتیب دهندتابه هدفهای موردنظربرسند.معلمان بایدبدانندکه چگونه درسهای خودراعرضه کنندتارغبت خودرابرانگیزند.همچنین معلمان بایدآگاه باشندکه مدرسه خوراجتماعی کامل است،ودرآن امکانات شایان توجهی وجودداردتادانش آموزان رابه قبول مسولیت ترغیب نماید.(دادور،1380،ص25)
1-2 بیان مساله :
منابع انسانی، نقش مهمی در پیشبرد امور و تحقق اهداف سازمان دارد در واقع یکی ازموثرترین ارکان تحولات اساسی جامعه محسوب می شود. بنابراین، تجهیز او به تعهد، تخصص و به روز نگه داشتن آنها از مهمترین وظائف سازمان است. (هومن، 1374،ص12)
در خصوص بکارگیری منابع انسانی کارآمد درآموزش و پرورش، طی چند دهه گذشته کشورهای جهان رویکردهای متفاوتی نسبت به یکدیگر داشته اند. در این مورد کشورهای توسعه یافته تلاش هایی برای تدوین مجموعهی از شرایط انتخاب معلمان کرده اند. از جمله اسکالک[2] تحقیقات گستردهای در زمینه گزینش معلمان انجام داده و در نهایت داشتن تجربه کار آموزشی، تسلط بر مهارت های تدریس و موضوع درس، داشتن هوش و تواناییهای آکادمیک و توانایی تعامل با دانش آموزان را برای انتخاب معلم مورد توجه قرارداده است. (عمادزاده ،هاشمیان ،1387ص 125)
در تامین منابع انسانی برای آموزش و پرورش، معمولاً دو جنبه کمی و کیفی بطور همزمان در نظر گرفته می شود.
صرفنظر از اهمیت جنبه کمی و تأکید جدی بر تربیت منابع انسانی به اندازه کافی برای همه بخشهای آموزش و پرورش، کیفیت منابع انسانی یکی از شرایط ارتقاء کیفی آموزش وپرورش می باشد.
درکیفیت کارمعلم، عوامل بسیاری دخالت دارند. میزان تحصیلات، آموزشهای لازم برای تعلیم، علاقه و انگیزه تدریس، تعهد و مسئولیت در آموزش، میزان تجربه و نهایتاً میزان حقوق و دستمزد دریافتی. ( علیان ،1378،ص 45)
با بررسی سوابق مشخص می شود تا اواسط دهه 1970،در کشورهای توسعه یافته بسیاری در مورد اهمیت تربیت دبیر تردید داشتند.
بانک جهانی، برای بررسی بیشتر این مساله تحقیقات مربوط به ارتباط بین کیفیت تربیت معلم و عملکرد دانش آموزان را مورد بازنگری قرارداد. در این بازنگری تحقیقات نشان داد که تجربه کشورهای در حال توسعه این تردید را تایید نمی کند و چنین نتیجه گرفته شد که معلمان تربیت شده تغییراتی ایجاد می کنند و به ویژه این صلاحیت تجربه و مقدار آموزش و دانش معلم به طور مثبت با عملکرد آموزشی و دانش آموزان در ارتباط است. (کیامنش، 1385، ص395)
در خصوص اهمیت صلاحیت حرفه ای معلم در فرایند تدریس، یک سازمان آموزش حرفهای چنین بیان داشته است:
1-3-هدف اصلی
بررسی میزان صلاحیت حرفه ای دبیران مقطع متوسطه شهر کرمان.
اهداف فرعی
1- مقایسه صلاحیت های حرفهای دبیران مقطع متوسطه دولتی و غیر دولتی شهر کرمان.
2- مقایسه صلاحیتهای حرفهای دبیران مقطع متوسطه زن و مرد شهر کرمان.
3- رابطه صلاحیتهای حرفهای دبیران مقطع متوسطه با مدرک تحصیلی.
1-4-سوال اصلی
میزان صلاحیت حرفه ای دبیران مقطع متوسطه شهرکرمان درچه حد است ؟
سوالات فرعی
1-آیا بین صلاحیت حرفه ای دبیران مقطع متوسطه دولتی وغیردولتی شهرکرمان تفاوتی وجوددارد؟
2-آیابین صلاحیت حرفه ای دبیران مقطع متوسطه زن ومردشهرکرمان تفاوتی وجوددارد؟
3-آیابین صلاحیت حرفه ای ومدرک تحصیلی دبیران رابطه معنی داری وجوددارد؟
1-5– اهمیت وضرورت تحقیق:
سازمانهای اداری،صنعتی و آموزشی در جوامع آموزشی از ارکان مهم توسعه اقتصادی و فرهنگی میباشند آنها برای تحقق اهداف خود از فرایندهای برنامه ریزی و سازماندهی استفاده می کنند. در فرایند برنامه ریزی، سازمان با ترسیم اهداف، تعیین منابع، امکانات، تشخیص نیازها، مسائل و محدودیتهای احتمالی اقداماتی را برای رسیدن به مقاصد خود پیش بینی می کند همچنین در فرایند سازماندهی منابع (انسانی و مالی) وظائف و اقدامات هر بخش برای تحقق اهداف تعیین میگردد. آن چه این دو فرایند مهم سازمانی را به هم پیوند میدهد اهداف سازمان، تشخیص نیازها و تعیین اولویتهاست. با توجه به نقش تعیین کننده منابع انسانی در سازمان شناخت ویژگیهای او در بر عهده گرفتن وظائف شغلی نیز هدایت فعالیتها توسط وی برای تحقق اهداف امری ضروری است. افراد با ویژگیهای مختلف و متنوع وارد محیط سازمان میشوند. برخی از این ویژگیها ذاتی(علایق استعدادها نگرشها احساسات عواطف ادراکات) و برخی دیگر اکتسابی اند (دانش مهارت ها و تجربیات) تعامل این خصوصیات است که شخصیت افرادرا شکل میدهد و آنها را حائز شغل یا پذیرش نقشهای سازمانی می کند. (عمادزاده ، هاشمیان، ،1387،ص 127)
اقتصاددانان و جامعهشناسان، همگان این واقعیت را پذیرفتهاند که تنها عاملی که سرانجام جهت و سرعت آهنگ رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی هر کشوری را تعیین می کند منابع انسانی آن جامعه است نه سرمایه های فیزیکی و یا منابع طبیعی و مادی آن. بنابراین شرط اساسی شکوفایی و بالندگی هر جامعه در توسعه سرمایه های انسانی و تربیت آنها نهفته است. توسعه سرمایه انسانی که از راه آموزش افراد فراهم می شود موجب خواهد شد که انتقال تکنولوژی و پیشرفت صنعتی به آسانی صورت پذیرد.
آموزش و پرورش نقش عظیمی از وظیفه تربیت منابع انسانی را به عهده دارد. فضا و امکانات، محتوا،متون آموزشی وروشهای آموزش بر عهده او گذاشته شده است و بیش از پیش معلمان را در نظام آموزش و پرورش با اهمیت نموده است. (شریعتمداری، ،1372ص 93)
معلم امروز تنها عهدهدار تدریس مواد درسی نیست. او،علاوه بر آگاهی از محتوای درس باید از روانشناسی تربیتی، برنامه ریزی درسی، سنجش و اندازه گیری نیزآگاه باشد و به قول اچ کلارک[4]، معلم واقعی امروز کسی است که در سه رکن تدریس یعنی شناخت دانش آموزان، محتوای درس و روش تدریس کارآمد باشد. سه محور مذکور باید در کنار هم در نظر گرفته شود بعبارت دیگر این سه مهارت و توانایی لازم و ملزومند در شرایط کنونی این صلاحیتها با داشتن ویژگیهایی چون تحصیلات عالی، تجربه آموزشی، رشته تحصیلی متناسب با محتوای تدریس کارآموزی (بدو و ضمن خدمت)، مهارت های تدریس و آشنایی با روانشناسی تربیتی در افراد بوجود میآیند .
به هرحال، اهمیت و نقش معلم و پیچیدگی کار تدریس تا آنجاست که داشتن مدرک تحصیلی نمی تواند مجوز ورود افراد به شغل معلمی باشد بلکه وجود صفات و ویژگیهای متعدد را در افراد بررسی می کنند تا پس از حصول اطمینان از وجود صفات و ویژگیهای مورد نظر افراد آنها را برای معلمی و تدریس انتخاب کنند.
معیارهای زیر از جمله مواردی است که امروزه کشورهای پیشرفته برای انتخاب معلم مد نظر قرار می دهند داشتن تجربه کار در آموزش و پرورش، توانایی برای مشارکت دانش آموزان در یادگیری، توانایی برای اجرای عملکردهایی که لازمه شغل معلمی است، داشتن مهارت هایی که مربوط به تدریس است، داشتن دانشهایی که مربوط به تدریس درس مورد نظر است و داشتن هوش و توانایی آکادمیک.
درخصوص لزوم برخورداری معلم از صلاحیت حرفهای برخی معتقدند:
وظیفه معلم در درجه اول عالم بودن در رشته تدریس است، البته هر عالمی نمی تواند معلم خوبی باشد در کنار این سفارشات تأکیدات فراوانی هم نسبت به لزوم فراگیری شیوه های تدریس شده است.
ریمون لاله[5] میگوید: قدرت تدریس فقط با آگاهی از موادی که باید تدریس شود بدست نمیآید. داشتن این آگاهی ها شرط لازم اما کافی نیست. لذا معلمان باید در رابطه با حرفه معلمی مهارت های لازم هم را کسب نمایند همچنین کنانت[6] معتقد است در حالی که معلم باید در زمینه آنچه که تدریس می کند متخصص باشد لازم است مهارت های تربیتی را هم بیاموزد. و برای تحقق این امر باید به معلمان واجد صلاحیت گواهینامه تدریس داده شود و افرادی که گواهینامه تدریس ندارند نباید بکار معلمی گمارده شوند.
از جمله دلایل توجه بیشتر به بررسی صلاحیت حرفهای دبیران دوره متوسطه، اهمیتی است که این دوره در میان سایر دوره های تحصیلی دارد. این اهمیت از یک سو به نقش مهم دوره جوانی و نوجوانی فراگیران، و از سوی دیگر به انتظارات جامعه از این دوره تحصیلی مربوط می شود. بنابراین آموزش متوسطه باید وظایفی را بر عهده گیرد تا این خواسته ها را تامین کند. (علیزاده، 1371، ص147)
لوکاس[7] در کتاب مبانی تعلیم و تربیت وظایف حرفهای مدارس متوسطه را به شرح زیر بیان داشته است :
1ـ آماده کردن فارغ التحصیلان مدرسه متوسطه از لحاظ کسب مهارت های لازم حرفهای.
2ـ فراهم کردن تجربیات لازم برای شاگردانی که پیش از فارغ التحصیل شدن مدرسه را ترک مینمایند.
3ـ آماده کردن شاگردان برای شرکت در آموزشهای حرفهای بعد از دبیرستان.
4ـ آموزش حرفهای را به جای آموزش سنتی قرار دادن.
با توجه به نقش منابع انسانی در تحقق اهداف سازمانها،تاثیر انکار ناپذیر معلمان کارآزموده و توانا در فرایند آموزش و تدریس و نیز نقش تعیین کننده دوره متوسطه در نظام آموزشی کشور انتظار میرود سیاستگذاران تعلیم و تربیت (بویژه دوره متوسطه) نسبت به شناخت و ترسیم دقیق وضعیت شغل آموزشی و حرفهای دبیران این دوره همت گمارند تا از این طریق مقدمات ایجاد یک نظام مدیریت انسانی کار آمد را فراهم آورند. بنابراین قبل از هرگونه تصمیم و برنامه ریزی برای استقرار چنین نظامی شناخت صلاحیت حرفهای موجود دبیران و بررسی میزان و مطابقت صلاحیت با شاخصهای تعیین شده ضروری بنظر می رسد. (هومن 1374ص 127)
1-6- تعریف عملیاتی اصطلاحات:
صلاحیت: میزان شایستگی تخصصی، نظرها و گرایش ها و معرفت فرد که بطور کلی شغل او را مشخص می کند. (شعاری نژاد، 1375، ص 700)
معلم: فردی که به موجب قانون عمومی آموزش و پرورش بر اساس میزان تحصیلات، تجربه، آمادگی حرفهای وتواناییهای تدریس به استخدام آموزش و پرورش درآمده باشد. (ملکی، 1387، ص 28).
تعریف عملیاتی: منظور از صلاحیت حرفهای در این طرح میزان شایستگی فرد برای تصدی مسئولیت دبیری در آموزش و پرورش است که این شایستگی عمدتأ از طریق آموزش و تجربه بدست می آید. بنابراین :
عوامل تعیین کننده صلاحیت حرفهای دبیران در این تحقیق عبارتند از:
مدرک تحصیلی ،گرایش تحصیلی ،سابقه تدریس،گذراندن دوره های ضمن خدمت عمومی وتخصصی، میزان تناسب رشته تحصیلی با درس مورد تدریس، تسلط به محتوای درس، انتقال و تفهیم موضوع درسی به دانش آموزان، بکارگیری روش های متنوع درسی، خلاقیت و نوآوری در تدریس، استفاده از تکنولوژی و دانش روز، استفاده از وسائل کمک آموزشی، آموزش مداوم و دانش افزایی و اعتلای معلومات، تهیه و تنظیم طرح درس و استفاده از آن در کلاس، جدیت و پیگیری در فرایند یاددهی – یادگیری، استفاده از روش های (کمی و کیفی) ارزشیابی تحصیلی.
مهارت دربررسی تکالیف و فعالیتهای دانش آموزان، مدیریت کلاس، توجه به فعالیتهای فردی و لحاظ کردن آن در تدریس، ایجاد انگیزه و تشویق و ترغیب دانش آموزان، ارتباط مؤثر و مفید با دانش آموزان.
[سه شنبه 1400-05-05] [ 12:06:00 ب.ظ ]
|