مقایسه پیامدهای درمانگری پردازش شناختی و طرحواره درمانی بر متغیرهای زیست شناختی |
توانایی ادراک و پاسخ به تهدیدهای محیطی برای بقا حیاتی است، انسانها نسبت به اطلاعات تهدیدکننده گوش بزنگی هستند و قادرند که بهطور سریع پاسخهای زیستشناختی و رفتاری به تهدید را نشان دهند. اضطراب در طول زندگی نهتنها پیامدهای برای بهزیستی روانشناختی[1]بلکه بر سلامت فیزیولوژیکی و طول عمر تأثیرگذار است. درنتیجه افرادی که سطوح بالای از اضطراب را تجربه میکنند در معرض بیماریهای مختلفی در بزرگسالی هستند(اُدانواس، اسلاویچ، اِ پل و نیلان[2]، 2013). اگرچه، اضطراب واکنش طبیعی و ضروری به تهدید است و بر اساس ادراک ما از خطر اجازه واکنش را برای من فراهم میکند، این واکنش عمدتاٌ فرایندی ناهشیار و بهطور منظم و در اغلب افراد و به شیوهای مناسب رخ میدهد. بااینوجود، اضطراب بهطور مستمر و به شکل افراطیِ آن و در موقعیتهای عدم تهدید واقعی حاکی از یک اضطراب بنیادی و زیربنایی است(مان و وایت فیلد[3]، 2009). لذا، هیجانها در خدمت کارکردهای انطباقی هستند، اما وجودشان همواره کاربردی نیست(فرسکو، مِنین،هایمبرگ و ریتر[4]، 2013).
یکی از انواع بیماریهای روانپزشکی که تا قبل از سال(2013) در طبقه اختلالات اضطرابی قرار میگرفت و به دنبال یک رویداد آسیبزا[5](تروماتیک) ممکن بود قربانیان را مبتلا کند، اختلال استرس پس از سانحه[6](PTSD) است.
در چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی[7](DSM-IV) هفده نشانه را در سه دسته(تجربه مجدد[8]، اجتناب و کرختی هیجانی[9] و تحریکپذیری بیشازحد[10]) برای این اختلال معرفیشده است: افکار مزاحم یا رخنه کننده در مورد آسیب [11]، رویاهای مکرر در مورد آسیب[12]، پسنگریها[13]، واکنشهای هیجانی به سرنخهای آسیب[14]، واکنشهای فیزیولوژیکی به سرنخهای آسیب[15]، اجتناب از افکار مرتبط با آسیب[16]، اجتناب از یاد آورندههای آسیب[17]، ناتوانی در به یادآوردن برخی از جنبههای آسیب[18]، کاهش علائق[19]، فاصله گرفتن از دیگران[20]، عاطفه محدود[21]، احساس کوتاه شدن آینده[22]، اختلالات خواب[23]، تحریکپذیری[24]، اشکال در تمرکز[25]، گوش بزنگی[26] و تشدید واکنش از جا پریدن[27](مارشال، شل و مایلز[28]، 2013 و الهای، لاین، استاین برگ، برایمر[29] و همکاران، 2013). به دنبال آن، به دلیل شیوع قابلتوجه، سیر مزمن و ناتوانکنندگی بالا و همچنین پیامدهای منفی این اختلال بر طیف وسیعی از کارکردهای روانشناختی، زیستی و اجتماعی افراد مبتلا، انجمن روانپزشکی آمریکا(APA)[30] در جدیدترین ویراست منتشرشده یعنی پنجمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی[31](DSM-5)، اختلال مذکور از طبقه اختلالات اضطرابی خارج و در دستهای مجزا به نام اختلالات آسیب(تروما) و وابسته به استرس[32] جایداده است. در این ویراست جدید، چهار خوشه از نشانگان برای اختلال استرس پس از سانحه فهرست شده است: رخنه کنندهها[33] (مانند کابوسها[34]، پسنگریها و افکار مزاحم در مورد رویداد آسیب
زا)؛ اجتناب(مانند دوری جستن از افکار و یادآوردندههای رویداد آسیبزا)؛ تغییرات منفی در شناختها و خلق[35] (مانند کاهش علاقه به فعالیتهای مهم، کرختی هیجانی[36]، باورهای منفی مستمر و هیجانهای مرتبط با آسیب) و نهایتاٌ تغییرات در برانگیختگی و واکنشپذیری[37] (مانند افزایش رفتارهای خود-آسیب رسان و پرخاشگرانه و افزایش برانگیختگی فیزیولوژیکی)(انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013). بررسیهای همهگیرشناسی حاکی از آن است که بین 60 تا 90 درصد افراد حداقل یکبار رویدادی بالقوه آسیبزا را در خلال زندگیشان تجربه میکنند(موریس و روآ[38]، 2013)؛ این در حالی است که عموماٌ احساسات آشفتگی بهتدریج باگذشت زمانی کوتاه پس از رویداد بالقوه آسیبرسان کاهش مییابند. با این شرایط، حدود 10 درصد از این افراد، متعاقب آن به اختلال استرس پس از سانحه مبتلا میشوند(انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013؛ نقل از کُخ، ون زویدن، ناواین، فریجلینگ[39]، و همکاران، 2014).
1-2- تعریف و بیان مسأله
نظریه های پردازش اطلاعات در تفسیرهای خود از اختلال استرس پس از سانحه مدعی هستند که افراد مبتلابه این اختلال با احتمال بیشتری تهدید را در محیط خود ادراک میکنند و آن به سبب سوگیریهایی است که آنها به ماشه چکانهای تهدید نشان میدهند(واتسون[56]، 2013). رسیک و اشنایک[57](1992؛ نقل از نریمانی، بشر پور، قمری گیوی و ابوالقاسمی، 1392). با استناد به مبانی رویکرد پردازش معتقدند که اطلاعات داده های مربوط به حادثه آسیبزا به شکل قالب شبکه های ترس در مغز ذخیره میشوند. در پیوند با تبیینهای مبتنی بر نظریه های پردازش اطلاعات، اختلال استرس پس از سانحه را با نقص در سرعت پردازش اطلاعات و حداقل ضعف در انحراف توجه از محرکهای فراخوان آسیب مرتبط میدانند(قریشی، لانگ، برادشاو، پاین[58] و همکاران، 2011؛ توام لی، آلارد، تورپ، نورمن[59] و همکاران، 2009؛ واسترلینگ، دوک، برای لی، کانستنس[60] و همکاران، 2002؛ نقل از شوایت اوردر، روزن، توام لی، آیرز[61] و همکاران، 2013).
[سه شنبه 1400-05-05] [ 10:50:00 ب.ظ ]
|