محیط کسب و کار مبتنی بر دانش، نیازمند رویکردی است که دارایی­ های نامشهود جدید سازمانی مثل دانش و شایستگی­های منابع انسانی، نوآوری، روابط با مشتری، فرهنگ سازمانی، نظام­ها، ساختار سازمانی و غیره را در برگیرد. در این میان، نظریه­ی سرمایه­ فکری، توجه روز افزون محققان دانشگاهی و دست­اندرکاران سازمانی را به خود جلب کرده است (قلیچ لی وهمکاران، 1385).

در تحقیق حاضر، به مطالعه بر روی سرمایه­ فکری و رابطه­ آن با ارزش بازار سهام و همچنین چگونگی تأثیر آن بر عملکرد مالی جاری و آتی شرکت­ها در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته می­ شود.

1-2-تشریح و بیان موضوع

تحولات نوین در عرصه­ اقتصاد، جهانی شدن و پیامدهای آن موجب شده تا عملکرد شرکت­ها بیشتر از پیش مورد توجه قرار گیرد. سهام­داران، سرمایه­گذاران، مشتریان، مدیران، کارکنان، عرضه­کنندگان مواد اولیه، توزیع کنندگان، مؤسسات و نهادهای دولتی، مؤسسات ارائه دهنده تسهیلات و به نوعی، همه کسانی که با مؤسسات مختلف درگیر هستند همواره این مؤسسات را ارزیابی می­ کنند. در گذشته، بیشتر ارزیابی­ها به صورت ارزیابی عملکرد شرکت­ها با شاخص ­های مالی و ارزیابی دارایی­ های مالی و ملموس یک موسسه صورت می­گرفت.

اقتصاد امروزین، اقتصاد محصولات نامشهود است؛ از این‏رو دارایی­ هایی که این محصولات را ایجاد می‏کنند نیز عمدتاً دارایی­ های نامشهود است. سهم‏ تولیداتی نظیر اطلاعات، خدمات‏ مشاوره‏ای، تحقیق و توسعه، خلاقیت و نوآوری و امثال آن در سازمان­ها رو به افزایش‏ است. محرکه­های اصلی‏ تولید در اقتصاد نوین را عواملی نظیر فناوری اطلاعات، طراحی، نرم‏افزار، دانش‏ و استعدادهای افراد و سرمایه ­های فکری تشکیل خواهد داد. علاوه بر این و به طور کلی در شرایط رقابت اقتصادی سنگین ‏کنونی، عواملی مانند نام و شهرت شرکت، مشتریان وفادار، تأمین ‏کنندگان‏ قابل اعتماد، کارکنان‏ خلاق و پردانش، برنامه­ های تحقیق و توسعه، سیستم­های‏ اطلاعاتی مناسب، حق الامتیاز و علائم‏ تجاری و مانند آن­ها، دارایی­ های عمده­ی شرکت­ها را تشکیل می‏دهد. در چنین شرایط پیچیده‏ای، ارزش­گذاری‏ دقیق و قابل اعتماد شرکت­ها دشوار شده است و با توجه به این­که روش­های متداول‏ حسابداری، اینگونه دارایی­ ها را محاسبه و در ارزشیابی کل شرکت منظور نمی‏کند، فاصله‏ بین ارزش بازار[2] شرکت­ها و ارزش دفتری[3]، روز به‏ روز بیشتر می‏شود. این فاصله به ویژه در شرکت­های مبتنی بر دانش و شرکت­های متکی‏ به فناوری پیشرفته[4]وسیع‏تر است (فخاریان، 1380).

امروزه، مدل جدیدی از دارایی­ ها مطرح شده است و بطور کلی دارایی­ های سازمان را به دو دسته­ی دارایی­ های مشهود و دارایی­ های نامشهود تقسیم می­ کنند که عموماً دارایی­ های نامشهود را سرمایه‌‌ی فکری می­نامند، و ارزیابی­ها به سمت ارزیابی دارایی­ های نامشهود (سرمایه‌‌ی فکری) گرایش پیدا کرده است.

پایان نامه و مقاله

 

افزایش فاصله­ی میان ارزش بازار و ارزش دفتری شرکت­ها منجر به توجه گسترده­ی تحقیقات به بررسی ارزش حذف شده از صورت­های مالی شده است (مثلاً لو و زاروین، 1999، لو، 2001، لو و رادهاکریشنان، 2003). لو (2001، صفحه 9) بطور مستند می­گوید که طی سال های 1977 تا 2001، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری 500 شرکت آمریکایی از 1 تا 5 برابر افزایش یافته است که در حدود 80% ارزش بازار آن شرکت­ها در گزارشگری مالی منعکس نشده است.

در سال 1994 تحقیق انجام یافته در 2000 شرکت آمریکایی نشان داد که‏ دارایی­ های مشهود (فیزیکی) حدود یک سوم‏ ارزش بازار را تشکیل می‏دهد. این تفاوت به‏ هنگام ادغام و خرید شرکت­ها محاسبه و منعکس می‏شد. در سال 1995، شرکت‏آی بی ام برای خرید شرکت لوتوس مبلغ 3/2 میلیارد دلار پرداخت که 8/1 میلیارد دلار از این مبلغ برای تحقیقات در جریان‏ پرداخت شد.

محدودیت­های صورت­های مالی در توضیح ارزش شرکت ناشی از این امر است که منبع ارزش اقتصادی تنها تولید کالای مادی نیست، بلکه ایجاد سرمایه‌‌ی فکری است. سرمایه‌‌ی فکری شامل سرمایه­ انسانی و سرمایه­ ساختاری متشکل از مشتریان، فرایندها، پایگاهای اطلاعاتی، علائم تجاری و سیستم­هاست (اوینسون و مالن، 1997) و نقش مهمی در ارزش آفرینی شرکت و مزیت­های رقابتی ایفا می­ کند (کاپلان و نرتن، 2004).

افزایش شناخت و بکارگیری سرمایه‌‌ی فکری به شرکت­ها کمک می­ کند تا کاراتر، اثربخش­تر، پربازده­تر و نوآورتر باشند. همچنین موفقیت شرکت­ها در رقابت، به میزان کمتری به تخصیص استراتژیک منابع فیزیکی و مالی، و به میزان بیشتری به مدیریت استراتژیک سرمایه‌‌ی فکری بستگی دارد (نمازی و ابراهیمی، 1388).

 

1-3- اهمیت و اهداف تحقیق

بیشتر منابع سازمانی در طول عمر خود، بازده­ی کاهشی و یا افزایشی دارند. برای نمونه، یک دارایی فیزیکی در اثر استفاده مستهلک می‌شود اما ارزش سرمایه­ فکری در اثر استفاده کاهش نمی‌یابد. پپارد و ریلاندر (1995) بیان می­ کنند که منابع سرمایه­ فکری همزمان می ­تواند توسط کاربران زیادی در جاهای مختلف به کار گرفته شود، بنابراین از لحاظ اقتصادی‌، غیررقابتی هستند. این بدین خاطر است که زمانی که سرمایه­ فکری مورد شناسایی و چالش قرار می­گیرد ممکن است دانش جدید توسعه داده شود. بنابراین سرمایه­ فکری اغلب با بازده­ی افزایشی شناخته می‌شود.

روس (1997)، بیان می­ کند که اگرچه سرمایه­ فکری ممکن است به ظاهر در ارتباط با رشد فروش و ایجاد ارزش باشد، اما یک هدف عمیق­تر دارد:

هدف اصلی رویکرد سرمایه­ فکری، تغییر رفتار افراد است.

1- Intellectual Capital

1–Market Value

2– Book Value

3– High Tech

1–‏Microsoft

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت