تدوین شایستگیهای رهبری مورد نیاز برای ایجاد برنامۀ جانشینپروری |
بسیاری از سازمانها از مدلها و الگوهای شایستگی به منظور شناسایی مهارت ها، دانش، ویژگیهای فردی اساسی مورد نیاز برای عملکرد موفقیت آمیز در شغل و اطمینان از تمرکز نظامهای منابع انسانی بر توسعه نیروی انسانی استفاده نموده اند. تغییرات بنیادی در فعالیتها، رویه ها و کسب و کار مدیریت منابع انسانی در طول دهههای گذشته، سبب شده اند که موضوع قابلیت های منابع انسانی مورد توجه سازمانهای پیشرو قرار گیرد. رویکرد شایستگی رویکرد جدیدی نیست. رومیهای قدیم، شکلی از شایستگی را در تلاش برای ارائه ویژگیهای یک «سرباز خوب رومی» بکار بردند. معرفی رویگردهای مبتنی بر شایستگی در محیط سازمان، از حدود سال 1970 شروع شده و از آن زمان به بعد، توسعه و کاربرد سریعی داشته است (انصاری رنانی و تونکه نژاد، 1388، 27).
1-1: مساله اصلی تحقیق
پالایشگاه گاز پارسیان با ظرفیت اسمی تولید 82 میلیون متر مکعب در روز گاز طبیعی، سومین پالایشگاه گاز کشور است و تامین 17 درصد از گاز مصرفی و 5/10 درصد از سبد انرژی کشور را بر عهده دارد که می تواند نقش بسیار عمدهای در توسعه و بالندگی کشور ایفا نماید، که در این راستا نقش منابع انسانی حائز اهمیت فراوانی است. شناسایی و توسعه مهارت ها و شایستگیهای رهبری، شناسایی افراد مستعد برای قبول مسئولیت های بالاتر و سپس تجهیز و تواناسازی آنها با برنامه های آموزشی و تربیتی و آگاه ساختن آنها از آخرین دستاوردهای علمی و فنون و مهارت های مدیریت مورد تاکید بسیاری قرار گرفته است و از آنجا که در رقابت جهانی امروز سازمانهایی امکان بقاء و استمرار فعالیت دارند که برای آینده خود برنامه ریزیهای لازم را انجام داده باشند، موضوع “شناسایی و تربیت مدیران آینده” از اهمیت فوقالعادهای برخوردار میگردد که از مهمترین راهکارهای توسعه و بقای سازمانها میباشد. لذا، شرکت پالایش گاز پارسیان نیز در حال حاضر با داشتن نیروهای متخصص جوان و باتجربه در کنار هم (101 نفر با تجربه 8 سال و 60 نفر با تجربه بالاتر از 18 سال) و با توجه به استراتژی شرکت، نیازمند شناسایی و توسعه رهبران آینده و ایجاد برنامهای بلندمدت برای حفظ این استعدادهاست. در تحقیق حاضر در پی این هستیم که شایستگیها و قابلیت های رهبری را در شرکت گاز پارسیان شناسایی و تدوین کنیم و پیوندی را بین شایستگیهای رهبری و برنامه جانشینپروری برقرار نماییم.
1-2: تشریح و بیان موضوع
رهبری
رهبری[2] از لحاظ لغوی یعنی رهیابی، رهگشایی و راهنمایی انسانها (متشکل در گروه ها، قشرها، یا جوامع بشری به طور کلی) و پیشگامی به سوی اهداف خاص که در عمل از طریق نفوذ در دیگران و تغییر رفتار آنها در جهت مورد نظر امکان پذیر است (سید جوادین، 1383: 309).
به لحاظ تاریخی، رهبری در مورد شیوه های فراگیر مدیریتی از قبیل کنترل، برنامه ریزی، و پیشبینیپذیری بود. تعریف آنچه که مدیران در آینده باید شبیه آن باشند، همتراز کردن افراد با چشم انداز، و برانگیختن افراد به منظور تبدیل چشمانداز به واقعیت در حالیکه بر موانع غلبه می کنند، درست همانگونه که امروز مهم است به همان خوبی در گذشته نیز انجام شده است (Amendola, 2008: 22).
رهبران مهمترین نقش را در تنظیم استراتژی های معطوف به آینده دارا میباشند و وظیفه آنها تنظیم حرکت سازمان است. رهبران نیروهای برانگیزاننده هستند که در تبیین و تعریف استراتژی های سازمان نقش اساسی را ایفا می کنند و روی عملکرد سازمان تاثیر دارند. رهبران باید به این موضوع توجه داشته باشند که ممکن است عملکرد خوب به سکون منجر شود و عملکرد ضعیف برانگیزاننده تغییر در سازمان باشد. از اینرو، عملکرد بالای افراد در گرو انتظارات رهبر است، چرا که انتظارات بالا، عملکرد بالا را بدنبال دارد و این بصورت چرخه اثربخش ادامه مییابد. پس رهبر باید انگیزه ایجاد انگیزه در افراد را داشته باشد (قلیپور، 1377: 12).
در حالی که رهبری در گذشته نوایی آمرانه داشته، “دنهارت” معتقد است که در آینده، رهبری توسط یک گروه انجام خواهد شد و همه «می توانند و به راستی باید درگیر آن باشند». رهبران سنتی کسانی بودند که ایده های خوب درباره هدایت گروه داشتند، تصمیم میگرفتند و هدفگذاری میکردند و نفوذ و قدرت کنترل خویش را برای نیل به اهداف مذکور به کار میگرفتند. معمولاً فضای سیاسی سازمان پر از چنین رهبرانی است که به جای نیرو بخشیدن به افراد درصد اعمال کنترل بر آنانند؛ در حالی که رهبران عصر نوین کسانی خواهند بود که به گروه یا سازمان کمک می کنند که نیازها و تواناییهای بالقوه خویش را دریابند، بصیرتهای گروه را جمع بسته و تلفیق نمایند و به مثابه یک ماشه یا محرک برای گروه عمل نمایند. در این صورت رهبر دیگر فقط رئیس یا مدیر نیست، زیرا هر کسی ممکن است رهبر باشد (قلیپور و همکاران، 1388: 106).
شایستگیهای رهبری
شایستگی و قابلیتها را مجموعه تواناییها و ظرفیتهای معرفی کرده اند که دارنده آن را قادر میسازد در چارچوب محدودیتهای درون سازمانی و برون سازمانی، در ایفای نقش و وظایف کاری خود عملکردی مطلوب داشته و علاوه بر این تضمینکننده موفقیت سازمانی نیز باشد. سازمان ملل متحد در سندی که برای معرفی قابلیت های مدیریتی خود منتشر کرده است قابلیت و شایستگی را به این ترتیب تعریف می کند:
“ترکیبی از مهارت ها، ویژگیهای شخصی و شخصیتی و رفتارهایی که مستقیما با عملکرد موفق در یک شغل خاص مرتبط هستند” (ابوالعلایی و غفاری، 1385: 34).
پس از چندین سال مشاهده، بنیس[5] (1993) چهار شایستگی را که تا حدی در هر رهبری وجود دارد شناسایی کرد که عبارتند از (1) مدیریت توجه[6]: از طریق مجموعه ای از مفاهیم یا چشمانداز، نه در مفهوم عرفانی بلکه به لحاظ پیامد، هدف، یا جهت؛ (2) مدیریت معنیدار[7]: به منظور ساختن رویاهایی که در دیگران و در همتراز کردن افراد با آنها ظاهر می شود، رهبران باید با چشماندازشان ارتباط برقرار کنند. ارتباط و همترازی کار با هم. هدف صرفاً تشریح یا وضوح نیست بلکه ایجاد معنیداری است؛ (3) مدیریت اعتماد[8]: تعیینکننده اصلی اعتماد اعتبار و قابلیت اطمینان است، آنچه که ما ثبات مینامیم؛ و (4) مدیریت خود[9]: آگاهی از مهارت ها و توسعه آنها بطور اثربخش (Johnson, 2009: 36; Bennis, 2010: 24).
در یک بررسی از رهبران بخش صنعت، چونگ هررا و دیگران (2003) هشت نوع از شایستگیهای رهبری را شناسایی کردند: 1. خود مدیریتی[10] که اخلاق و صداقت، مدیریت زمان، انعطافپذیری و سازگاری و ابعاد توسعه خود را شامل می شود؛ 2. موقعیتیابی استراتژیک[11] که آگاهی از نیازها، تعهد به کیفیت، مدیریت ذینغعان، و توجه به جامعه را در بر میگیرد؛ 3. پیاده سازی یا اجرا[12] که ابعاد برنامه ریزی، هدایت دیگران و مهندسی مجدد را شامل می شود؛ 4. تفکر انتقادی[13] که جهت گیریهای استراتژیک، تصمیم گیری، تجزیهوتحلیل، و ریسکپذیری و ابعاد نوآوری را شامل می شود؛ 5. ارتباطات[14] که شامل تسهیل ارتباطات شفاف، گوش دادن فعال و ارتباطات نوشتاری می شود؛ 6. میانفردی[15] که شامل ابعاد ایجاد شبکه و مدیریت تعارض میباشد؛ 7. رهبری[16] که ابعاد جهتگیری کار تیمی، تقویت انگیزه، شکیبایی، پذیرش تغییر و تطابق رهبری را در بر میگیرد؛ و 8. دانش و آگاهی از بخش صنعت[17] است که ابعاد تخصصی کسب وکار و صنعت را در بر میگیرد(Asree and Zain, 2010: 7).
برنامه جانشین پروری
یکی از عواملی که نقشی راهبردی در رسیدن سازمانها به اهداف از پیش تعیین شده آنها دارد، منابع انسانی کارآمد، متخصص و با انگیزه در مشاغل و پستهای مختلف میباشد. از طرفی، به نظر میرسد که خروج نیروها از سطوح گوناگون سازمانی به دلائل مختلفی مانند استعفا، بازنشستگی، ارتقای شغلی یا حتی فوت امری اجتنابناپذیر است. بوجود آمدن خلاء و ترک خدمت نیروها در مشاغل سازمان، به ویژه در مشاغل کلیدی مانند مشاغل مدیریتی و حساس میتواند در روند حرکت یک سازمان اخلال جدی ایجاد نماید. از اینرو، بسیاری از سازمانها برای جلوگیری از ایجاد اخلال در روند پیشرفت خود، برنامههایی را جهت تأمین نیروهای شایسته برای مشاغل مختلف از داخل سازمان به کار میگیرند. برنامه جانشینپروری، یکی از این برنامهها برای تأمین نیروهای زبده برای مشاغل کلیدی سازمان در مواقع لزوم میباشد.
نقش مدیران منابع انسانی این است که این تضمین را ایجاد کنند که برنامه ریزی جانشینپروری مدیران آینده سازمانها را با آمادگیهای لازم و ضروری به منظور اینکه بتوانند بطور موفقی پستهای خالی را با ظرفیتشان پر کنند پرورش میدهد. این به معنی داشتن یک سیستم ارزیابی عملکرد اثربخش، برنامه های توسعه و آموزشهای مبتنی بر نیاز و فرهنگ سازمان است که رشد و ارتقاء افراد از درون را میپروراند (Stone, 2008: 58).
برنامه های استعدادیابی و جانشینپروری مدیران در شرکتهای موفق جهان، آن گونه که پیتر دراکر اشاره کرده است، بر 4 اصل استوار است که عبارتند از:
- مدیران متولد نمی شوند بلکه باید آنها را تربیت کرد و پرورش داد.
- در فرایند پرورش مدیران باید تاکید اصلی را بر مهارت ها و قابلیت های مورد نیاز در دنیای کسبوکار آینده سازمان ها قرار داد.
- استعدادیابی و جانشین پروری نیاز به برنامه منظم و سیستماتیک دارد.
- مدیران ارشد سازمان باید متولّی، حامی و مشتری اصلی این برنامه ها باشند (ابوالعلایی و غفاری، 1385: 10).
در برنامه های استعدادیابی و جانشینپروری، کارکنان سازمان بر اساس قابلیت هایشان به 4 گروه تقسیم می شوند:
- کسانی که ظرفیت ارتقاء و رشد دارند و بصورت بالقوه می توانند مسئولیت های بالاتری را بپذیرند. برای این افراد باید فرصتهای شغلی بالاتر و مسئولیت های مهم تر و حساستری در سطوح بالاتر سازمان ایجاد کرد و اختصاص داد.
- کسانی که ظرفیت ارتقاء ندارند اما میتوانند در سطح فعلی، مسئولیت های بیشتری بپذیرند و برای این افراد نیز باید مشاغل و مسئولیت های غنیتر، اما در سطح فعلی فراهم نمود.
- کسانی که شغل فعلی را بخوبی و در حد انتظارات و استانداردها انجام نمیدهند. این افراد را باید حمایت کرد تا در شغل فعلی کارآتر و کارآمدتر شوند.
برنامه های مدیریت استعداد[18] و جانشینپروری مربوط به گروه اول است.
به طور کلی مزایای اصلی برنامهریزی جانشینپروری در این است که برنامهریزی اثربخش منابع انسانی را تسهیل میکنند و با بهره گرفتن از آنها، افراد مناسب از داخل سازمان در مشاغل مناسب در زمان مناسب برای رسیدن به اهداف کسب وکار قرار میگیرند. جوهره یک برنامه جانشینپروری شناسایی، آموزش و توسعه افرادی است
که بتوانند با داشتن دانش و مهارت های لازم، مشاغل کلیدی را تصاحب نمایند (حسین نژاد، 1387: 16).
برنامه جانشینپروری همچنین در توسعه و تربیت مدیران که در اداره سازمان نقش مهمی دارند اهمیت بالایی دارد. برنامههای مدیریت جانشینپروری یک طیف وسیع را از نظر سطح پوشش در بر میگیرند. برخی از آنان صرفاً مدیر عامل و شخص اول سازمان را هدف میگیرند و در برخی دیگر به شکل گسترده تمامی سطوح رهبری سازمان را شامل میشوند. اکثر برنامهها در جایی وسط این دو قرار میگیرند و شامل مشاغل کلیدی و استراتژیک سازمان میشوند (Heuer, 2003: 7).
1-3: ضرورت انجام تحقیق
در گذشته، سازمانها بیشتر بر چگونگی دستیابی به سرمایه مالی تاکید میکردند. در حالیکه امروزه، دارایی کسب وکارها به دانش و مهارت کارکنانشان وابسته است (Cook,1999: 36). بعد از گذشت ده سال، تحقیقات در توسعه رهبری بسوی شناسایی شایستگیهای رهبری (دانش، مهارت ها، قابلیتها و رفتارها) افراد حرکت کرده است. برنامه ریزی جانشینپروری نیز از مفاهیمی است که طی دو دهه گذشته مورد توجه بسیاری از محققان مدیریت قرار گرفته است. از آنجا که در جامعه کنونی کشور ما که 32 سال از انقلاب شکوهمند اسلامی میگذرد مدیران نسل اول انقلاب در چهارمین دهه مسئولیت های خود میباشند و متوسط سن مدیران در این بخش 49 سال و سابقه کار آنها نیز 25 سال میباشد، ضرورت توجه به امر پرورش مدیران آینده و شناسایی مهارت ها، شایستگیها و استعدادها در سازمانها بیش از پیش شده است و این موضوع مورد تاکید بیشتری قرار گرفته است. برنامه جانشینپروری میتواند برای برخی سازمانهای ایرانی که به دلیل تخصصی بودن کار خود، و محدودیت نیروهای متخصص در بازار کار، تمایل به جذب نیرو از داخل را دارند، اهمیت زیادی داشته باشد (حسین نژاد، 1387: 10). نهایتاً این که نتایج این پژوهش کمک زیادی به مدیران ارشد و تصمیمگیرندگان کشور در انتخاب مدیران دولتی میکند که بواسطه انتخاب و گماردن بهترین افراد در راس سازمانهای دولتی اثربخشی آن سازمانها را ارتقا دهند.
1-4: سابقه تحقیقات و مطالعات انجام گرفته
یکی از اولین افرادی که به اهمیت جانشینپروری اشاره نموده است، هنری فایول (1841- 1925) میباشد. او در همان چهارده اصل مشهور مدیریتی خود، یکی از وظائف اصلی مدیر را اطمینان حاصل کردن از پایداری مسیر شغلی کارکنان میداند. به عقیده فایول، اگر این نیاز نادیده گرفته شود، مشاغل کلیدی سازمان توسط افراد بی کفایت تصاحب خواهند شد (Rothwell, 2005: 10). هنری فایول معتقد بود که نهتنها جایگزینی رهبری آگاهانه بجای برنامه جایگزینی یکی از الزامات مدیریت است، بلکه این تنها راه برای جلوگیری از لغزشهای سازمانی با قرار دادن افراد در جای خود است. فایول ارزش واقعی برنامه ریزی را درک کرده بود بطوریکه شناسایی یک فرد که می خواهد پستهای رهبری جدید را بپیماید کار سادهای نیست، بلکه آن همچنین برای سازمان در امر آموزش و توسعه یک فرد که میخواهد موقعیتهای رهبری جدید را تجربه کند مستلزم سرمایه گذاری است (Richards, 2009: 23).
این تحقیق یک تحقیق کیفی است که از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده کرده است. نمونه آماری این تحقیق شامل 12 نفر از مدیران ارشد مرکز تحقیقاتی بود. در تجزیهتحلیل اطلاعات از روش تحلیل تم و الگو استفاده کرده است. نتایج این تحقیق ویژگیها را به چند دسته تقسیم کرده است. ویژگیهای سازمانی اندیشههایی را در بر میگیرد که میتوانند در سطح نهادی خلاصه شود. ویژگیهای شناخته شده با توجه به پاسخهای مصاحبه شوندگان به قرار ذیل است: ایجاد و حفظ ذخایر استعداد، اطمینان از فعالیت های اخلاقی و انعطاف پذیری. ویژگیهای کارکنان که ویژگیهای ذیل را دربر میگیرد: اطمینان از برنامه ریزی مسیر پیشرفت شغلی، مرشدیت و آموزش.
در ایران طی چند سال اخیر مدیران، سازمانها، پژوهشگران و دانشجویان توجه بیشتری به مقوله برنامه ریزی جانشینپروری که یکی از مباحث و موضوعات بسیار حائز اهمیت در مدیریت است نشان دادهاند.
در سال 1387 آقای مهدی حسین نژاد در پایان نامه خود به بررسی میزان آمادگی شرکت مپنا (توسعه 2) برای اجرای برنامه جانشینپروری، و طراحی چارچوب کلی برنامه پرداخت. در این تحقیق به طور کلی از دو منظر به برنامه جانشینپروری پرداخته میشود. منظر اول، بعد سیستمی این برنامه و ویژگیهای آن در هر یک از بخشهای مختلف میباشد. منظر دوم، به بحث در مورد عوامل مؤثر بر آمادگی برای تغییر میپردازد. در این تحقیق روش اصلی مصاحبه بود و در کنار آن اسناد و مدارک موجود در شرکت مطالعه میشوند. اسناد مطالعه شده شامل استراتژی سازمان، دستورالعمل حقوق و دستمزد، فرمهای ارزیابی عملکرد، پروژههای انجام شده در بعد واحد منابع انسانی، دستورالعمل کار گروههای آموزشی میباشند. در تجزیهوتحلیل اطلاعات جمعآوری شده در مصاحبهها، از روش تحلیل تِم یا تحلیل محتوا استفاده شده است. در بررسی اطلاعات بدست آمده از مصاحبهها و همچنین مطالعه اسناد و مدارک موجود در شرکت، نتایجی در مورد سیستم ارزیابی عملکرد، آموزش و توسعه، و رویههای پرداخت حقوق و دستمزد و پاداش شرکت استخراج شده است.
1-5: سئوالات تحقیق
- معیارهای شایستگی رهبری موجود و مطلوب چیست؟
- شایستگیهای رهبری مورد نیاز برای ایجاد برنامه جانشینپروری کدامند؟
در این پژوهش به دلیل استفاده از سوالات تحقیق، از فرضیات تحقیق استفاده نکرده ایم.
[1] Conger and Fulmer
[2]Leader
[3] Intelligence and Aptitude Tests
[4] Guggenheimer
[5] Bennis
[6] Management of Attention
[7] Management of Meaning
[8] Management of Trust
[9] Management of Self
[10] Self-management
[11] Strategic positioning
[12] Implementation
[13] Critical thinking
[14] Communication
[15] Interpersonal
[16] Leadership
[17] Industry knowledge
[18] Talent Management
[19] Mark A. Romejko
[20] Key Characteristics of a Succession Planning Program at a Government Research Center
[21] Leona Kolla
[22] Managing Succession: Developing Tomorrow’s Leaders Today a Future Executive Leadership Competency Framework
[23] Ann Huberty Doncan
[24] A Study to Identify Desired Leadership Competencies for Future Chief Executive Officers of American Community and Colleges
[25] Donald W. St. Hilaire Jr.
[26] A Study of Key Leadership Competency at Lodging Organization
[سه شنبه 1400-05-05] [ 03:56:00 ق.ظ ]
|