تأثیر قابلیتهای سیستمهای اطلاعاتی زنجیره تأمین بر کسب مزیت رقابتی |
در این فصل سعی بر آن است تا با ارائه چارچوب کلی پژوهش، بینشی فراگیر ارائه شود تا درک فصول بعدی ممکن گردد، لذا در ابتدا به بیان مسئله و مشکلی که پژوهشگر را به پژوهش پیرامون آن واداشت خواهیم پرداخت و با ارائه یک مدل مفهومی این بخش را به پایان میرسانیم. سپس اهمیت و ضرورت انجام پژوهش را مورد ارزیابی قرار میدهیم؛ و پسازآن به بیان اهداف پژوهش که قصد داریم با انجام این پژوهش به آن دستیابیم میپردازیم سپس به تدوین فرضیههای پژوهش با توجه به مدل مفهومی پژوهش میپردازیم. بعدازآن به بیان تعریف مفهومی عملیاتی متغیرهای پژوهش پرداخته و در انتها قلمرو پژوهش را که شامل قلمرو موضوعی، مکانی و زمانی پژوهش است را شرح خواهیم داد.
1-2- بیان مسئله
نگاهی نافذ به جهان پیرامون این حقیقت را آشكار میکند كه جهان امروز بسیار متفاوت از گذشته است. در این راستا از ویژگیهای مسلم جهان امروز میتوان به جهانیشدن اقتصاد، تولید انبوه و ظرفیت مازاد در اكثر بازارها، رقابت بر مبنای زمان، انبوه اطلاعات و کار آیی ارتباطات و دانش و افزایش زادوولد اشاره كرد. این بیانگر یكپارچگی بازارهای جهانی و پیچیدگی روزافزون بازارها و پویایی محیط فراروی شرکتها و سازمانهاست. در چنین فضایی این سؤال اساسی قابلطرح است كه: راز بقا و موفقیت سازمانها در دنیای رقابتی امروز چیست؟ با نگاهی به ادبیات مربوطه و بررسی نظریات متخصصان مدیریت استراتژیک پاسخ سؤال را در ایجاد، حفظ و تداوم مزیت رقابتی پایدار درمییابیم به این معنا كه صاحبنظران معتقدند سازمانها برای مصون ماندن از امواج سهمگین محیطی و نیز سازگاری با الزامات رقابتی، چارهای جز كسب و تداوم مزیت رقابتی پایدار ندارند. (حاجی پور و مؤمنی 1388)
از سوی دیگر منشأ و سرچشمه مزیت رقابتی، امروزه از درون شرکتها به زنجیره تأمین آن ها منتقلشده است؛ و اگر شرکتها میخواهند در مصاف با رقبای خود به برتری برسند، باید با اعضای زنجیره تأمین خود برای کاهش هزینههای اضافی و به حداقل رساندن «هزینه کل زنجیره تأمین» همکاری کنند (شاهرودی و صانعی، ۱۳۹۰).
بر این اساس فعالیتهایی مانند تهیه مواد، برنامهریزی برای تولید محصول، انبارداری، كنترل موجودی، توزیع، تحویل و خدمت به مشتری كه قبلاً در سطح شركت انجام میشد، به سطح زنجیره تأمین انتقالیافته است. مسئله اساسی در یک زنجیره تأمین، مدیریت، كنترل و هماهنگی فعالیتهاست. مدیریت زنجیره تأمین این كار را به طریقی انجام میدهد كه مشتریان بتوانند محصولات را باکیفیت و خدمات قابلاطمینان، در اسرع وقت و با حداقل هزینه دریافت كنند. سرعت بالای تغییرات و عدم قطعیت در بازارها سبب شده است تا شناخت سازمانها از زنجیرههای تأمینی كه در آن ها عضویت دارند و نقشی كه در آن ها بازی میکنند از اهمیت فوقالعادهای برخوردار شود (دلوی اصفهانی و همکاران 1393). به نظر میرسد یکی از استراتژیهای نوین در کسب مزیت رقابتی مقوله مدیریت زنجیره تأمین میباشد (Tummala et, 2004).
در دهه پیش، نقش سیستمهای بین سازمانی (IOS)[1] در زنجیره تأمین در میان محققان بهمنزله راهی برای سودآوری عملکردی، مالی و رابطهای پیشنهادشده است. بااینحال، چنین پیشنهادشده است که فناوری اطلاعات خاص بهتنهایی نمیتواند منبع مزیت رقابتی پایدار برای شرکت باشد. ادبیات سیستم اطلاعاتی فعلی مبین آن است که شرکتها به توسعه توانمندیهای بین سازمانی نیاز دارند که شرکت را با شرکای زنجیره تأمین خودشان ادغام میکنند تا برای شرکت ارزش بیافریند. این قابلیتها شامل رابطهای دوسویه بین خریدار و فروشنده سطح بالای دانش بین سازمانی و توانمندی رابطهای (مثل اعتماد و اختیار) یک شرکت مرکزی در شبکهبندی با شرکای زنجیره تأمینش میباشد. از این منظر قابلیتهای اطلاعاتی زنجیره تأمین بهمنزله منبعی که قابلیتهای اطلاعاتی شرکت چطور به نحوی با شرکای زنجیره تأمین تعامل برقرار میکند که درنتیجه تأثیر برای مزیت رقابتی شرکت پیشنهادشدهاند. بااینحال، هنوز چیزهای زیادی در خصوص این امر ناشناخته مانده است که قابلیتهای اطلاعاتی شرکت چطور به نحوی با شرکای زنجیره تأمین تعامل برقرار میکند که درنتیجه تأثیربخشی کلی شرکت و زنجیره تأمینش ارتقا پیدا کند (Hee Youn et al, 2014).
تکمیل قابلیت در حالی وجود دارد که اگر یک منبع در حضور منبعی دیگر پیامدهای برتری خلق کند، ارزش آن بالاتر برود. در حیطه سیستمهای اطلاعات باید گفت که سیستمهای اطلاعاتی بهمنزله منابع مکملی قلمداد میشوند که ارزش سایر منابع و قابلیتهای سازمانی را ارتقاء میبخشند. با پذیرش این امر، چنین استدلال میکنیم که ظرفیت سیستم اطلاعات بین سازمانی (IOISC)[2] میبایست باصلاحیت رابطهای بین سازمانی (IORC)[3] تکمیل گردد. ظرفیت سیستم اطلاعات بین سازمانی پیشنیاز تسهیل تسهیم اطلاعات بین شرکای زنجیره تأمین است. زمانی که این ظرفیت سیستم اطلاعات بین سازمانی تحقق یابد، به صورتی مثبت به ارتقای صلاحیت
رابطهای بین سازمانی انجامد. از طریق تلفیق ظرفیت سیستم اطلاعات بین سازمانی و صلاحیت رابطهای بین سازمانی، شرکتها به توسعه قابلیتهای اطلاعاتی میپردازند. قابلیتهایی که برای شرکت مزیت رقابتی به ارمغان خواهند آورد (Hee Youn etal, 2014).
دو مورد از صلاحیتهای رابطهای بین سازمانی مهم که این پژوهش بر روی آن ها برای تمرکز میکند، کیفیت اطلاعات و اعتماد متقابل میباشد.
این پژوهش برای اولین بار بر روی شرکتهای کوچک متوسط شهر صنعتی رشت اجرا میشود؛ و بر روی این موضوع تمرکز میکند که چگونه ظرفیت سیستم بین سازمانی در تعامل با صلاحیت رابطهای بین سازمانی که شامل اعتماد متقابل و کیفیت اطلاعات است منجر به این میشوند که قابلیتهای سیستمهای اطلاعاتی زنجیره تأمین تبدیل به یک مزیت رقابتی برای سازمان شوند. تا به این سؤال اساسی پاسخ داده شود که آیا قابلیتهای سیستمهای اطلاعاتی زنجیره تأمین بر مزیت رقابتی شرکتها تأثیرگذار است یا خیر.
1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش
شرکتها همواره درصدد بودهاند که مزیت رقابتیشان را برای افزایش سودآوری و سهم بازار ارتقاء دهند (zhang, 2011). هر سازمانی، اعم از شرکتهای بزرگ، شرکتهای دولتی، یا کسب و کارهای كوچك میخواهند خواستههای مشتریان و سهامداران گوناگون را برآورده سازند. بنابراین نیازمند مواد، تجهیزات، تسهیلات و تأمینکنندگانی از سازمانهای دیگر هستند و عمل كرد یک سازمان بهوسیله فعالیتهای سایر سازمانهایی كه تشكیل زنجیره تأمین میدهند، تحت تأثیر قرار میگیرد. كارایی و اثربخشی هر سازمانی، حاصل عملكرد مدیریت و ساختار زنجیره تأمین آن سازمان است. رمز بقای سازمانهای امروزی در درك و شناخت نیاز مشتریان و پاسخگویی سریع به این نیازها نهفته است (رحمان سرشت و افسر، 1387).
ازآنجاییکه عملاً بهوسیله مدیریت زنجیره تأمین مناسب میتوان قابلیت سودآوری حال و آینده یک مؤسسه را افزایش داد، مدیریت زنجیره تأمین برای یک شرکت مهم است (گیوریان و دیندار فركوش، 1390).
سه عامل موجب شده تا مدیریت زنجیره تأمین بهصورت جدی دنبال شود: (گیوریان و دیندار فركوش، 1390)
1- انقلاب اطلاعات
2- تقاضای مشتریان در جهت خرید كالای باکیفیت و هزینه كمتر كه بهموقع تحویل شود و خدمات بعد از فروش بهتری داشته باشد.
3- ضرورت ارتباطات وسیعتر بین سازمانهای درگیر در فعالیت رقابتی.
با توجه به مطالبه فوق و وجود نیروی انسانی جوان و با سطح تحصیلات بالا و نرخ بالای بیکاری در استان گیلان و محدودیت در جذب نیروی انسانی در بخش کشاورزی و همچنین عدم وجود زیرساختهای مناسب در بخش خدمات اهمیت بخش صنعت در این استان دوچندان میشود. با توجه به این نکات و مدنظر قرار داشتن این نکته که اکثر واحدهای تولیدی استان از نوع واحدهای کوچک و متوسط و با ویژگیهای خاصه این نوع بنگاهها هستند ضروری است تا تحقیقی جهت شناسایی مزیتهای رقابتی پایدار از طریق سیستمهای اطلاعاتی زنجیره تأمین به عمل آید تا بتواند با ارائه پیشنهادهای کاربردی در جهت بهبود وضع، رشد و ارتفاع صنایع تولیدی کوچک و متوسط استان گیلان کارساز باشد.
1-4- اهداف پژوهش
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر قابلیت سیستمهای اطلاعاتی زنجیره تأمین بر مزیت رقابتی میباشد. لذا قصد داریم تأثیر قابلیت سیستمهای اطلاعاتی زنجیره تأمین را بر مزیت رقابتی بسنجیم. ابعاد قابلیتهای اطلاعاتی زنجیره تأمین در این تحقیق عبارتاند از: ظرفیت سیستم اطلاعات بین سازمانی (IOISC) و صلاحیت رابطهای بین سازمانی (IORC). چارچوب تحقیقاتی و نتایج تجربی این تحقیق، میتواند نقش قابلیتهای اطلاعاتی زنجیره تأمین را پررنگتر از قبل کند. مشخصاً موارد زیر در این تحقیق بررسی میشوند:
1- سنجش تأثیر قابلیت سیستم اطلاعات بین سازمانی بر اعتماد متقابل بین شرکتها
2- سنجش تأثیر قابلیت سیستم اطلاعات بین سازمانی بر کیفیت اطلاعات بین شرکتها
3- سنجش تأثیر اعتماد متقابل بر کیفیت اطلاعات بین شرکتها
4- سنجش تأثیر اعتماد متقابل بر مزیت رقابتی شرکتها
5- سنجش تأثیر کیفیت اطلاعات بر مزیت رقابتی شرکتها
[1] inter-organizational systems
[2] Inter-organizational information system capacity
[3] Inter-organizational relational competency
[سه شنبه 1400-05-05] [ 08:50:00 ب.ظ ]
|