بررسی کنوانسیون های بین المللی مبارزه با بمب گذاری و تروریسم و تامین منابع مالی آنها(1997-1999) از دیدگاه حقوق بین الملل |
:
معاهدات و کنوانسیونهای ضد تروریستی معمولا حاوی مقرراتی در مورد تعهد دولتها در جرم انگاری برخی اقدامات در قوانین داخلی و معاضدت آنها در زمینه های مختلف با یکدیگر در این خصوص میباشند.اقدامات دوجانبه وچند جانبهی بینالمللی، تدوین قانون نمونه در مورد مبارزه با پولشویی، کنوانسیون ملل متحد علیه جنایت سازمان یافته فراملّی، کنوانسیون پالرمو،گروه ضربت اقدام مالی علیه پولشویی، گروه بانکی ولفسبرگ، قطعنامه های شورای امنیّت سازمان ملل متحد در زمینه مقابله با تأمین مالی تروریسم، مقابله با تأمین مالی اعمال تروریستی، مبارزه با تأمین مالی تروریست ها، انسداد دارایی های تروریست ها و سازمان های تروریستی از جمله ابتکارات جامعه بین المللی برای مبارزه با تداوم اقدامات تروریستی که در تجزیه و تحلیل این دو کنوانسیون مورد اهمیت است.
واژگان کلیدی
بمب گذاری، اقدامات تروریستی ، کنوانسیون های مقابله با تروریسم، پولشویی
کنوانسیون مقابله با بمب گذاری تروریستی،کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم
مقدّمه
تروریسم[1]، واقعیّتی ناگوار و در طول تاریخ تهدیدی برای صلح و امنیّت چه در سطح داخلی و چه در سطح بین المللی بوده و هست. تاریخ ، سرشار از اقدامات تروریستی است که گاهی علاوه بر تهدید و به مخاطره انداختن و قربانی کردن جان انسانها در کشورهای مختلف روابط دوستانه میان دولتها را به تیرگی کشانده است.
اقدامات تروریستی از صدها سال پیش مورد استفاده گروه های مخالف دولت وقت واقع میشده است. این گونه اقدامات بیشتر جنبه داخلی داشته و داخل کشورهای مختلف جهت براندازی نظامها و یا تغییر خطّ مشی دولتها و حکومتها مورد استفاده قرار میگرفته است. پس از جنگ جهانی دوّم و همزمان با دگرگونی انگیزه های تروریستی
یعنی اضافه شدن اهداف سیاسی به مقاصد ایدئولوژیکی و مذهبی و همچنین پیشرفته تر شدن فن آوری، اقدامات تروریستی دیگر محدود و منحصر به درون مرزهای یک کشور نبود و بالتّبع تروریسم از یک تهدید صرفاً داخلی به تهدیدی جدّی علیه صلح و امنیت بین المللی مبدّل شد. اقدامات تروریستی افزایش یافت و دولتها علاوه بر این گونه اعمال که تا قبل از این بیشتر از سوی مخالفان داخلی صورت میگرفت با خطرات و تهدیدات برون مرزی آن نیز مواجه شدند. از آنجاییکه اقدامات تروریستی رفته رفته و به مرور زمان اشکال مختلفی به خود گرفت و روز به روز وسعت بیشتری یافت و با توجه به اینکه تلاش دولتها و واکنش آنها نسبت به تروریسم بسیار یکجانبه و ناهماهنگ به نظر می رسید، این گونه اَعمال، مصادیق بیشتری پیدا نمود. تروریستها توانستند خود را با روند پیشرفت تکنولوژی و علوم وفق دهند و با همکاری و مساعدت همپیمانان برون مرزی خود شبکه های مالی و نظامی خود را تقویت نمایند و تقریباً در هرجا اقدامات تروریستی خود را سازماندهی نمایند.دولتها دریافتند که عملکرد گروه های تروریستی به شدّت مخلّ صلح و امنیت بین المللی است و به تنهایی نمی توان به مقابله با آن پرداخت و هرگونه مقابله با این گونه اقدامات همکاری و هماهنگی چند جانبه دولتها را می طلبد. در نتیجه موضوع مبارزه با تروریسم از جمله مسایلی شد که مورد توجه خاص دولتها قرار گرفت. یاری رساندن دولتها به یکدیگر به شکل انعقاد کنوانسیونها و معاهدات دو یا چند جانبه تظاهر نمود که البتّه موضوع این کنوانسیونها بیشتر مصادیق مشخصی از اَعمال و اقدامات تروریستی بود و این پرسش را مطرح کرد که چرا یک کنوانسیون جامع و کامل که در برگیرنده تمام اشکال تروریسم باشد و در آن حقوق و تکالیف دولتها در چگونگی برخورد با آن مشخص باشد انعقاد نیافته است؟
1- بیان مسئله
در دوران گذشته اقدامات تروریستی بیشتر به صورت انفرادی صورت می گرفت و گروه یا تشکیلاتی سازمان یافته به مفهوم امروزی در زمینه تروریسم وجود نداشت. ولی کم کم با افزایش این گونه اعمال و نیز به وجود آمدن برخی نقاط مشترک در ایدئولوژی یا خواسته های تروریستها، برخی جنبشهای تروریستی ظهور پیدا کردند.
[دوشنبه 1400-05-04] [ 07:39:00 ب.ظ ]
|