استفاده از مدل سود باقی مانده به منظور تبیین دقیق تر رابطه بین رشد سود و بازده سهام |
ارتباط بین بازده بازار سهام و سود حسابداری و این موضوع که چگونه و چه وقت بازار سرمایه به اطلاعات مربوط به سود، واکنش نشان می دهند، به منظور مطالعه کارایی بازار سرمایه و همچنین ارزیابی سودمندی اطلاعات موجود درصورتهای مالی اساسی، از اهمیت خاصی برخوردار است. سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان و سایر استفاده کنندگان صورتهای مالی برای ارزیابی توان سود آوری، خالص جریانات ورودی وجه نقد و پیش بینی سودهای آتی از اطلاعات منعکس در سود حسابداری استفاده می کنند. سودمندی اطلاعات منعکس در سود حسابداری، زمانی تأیید می شود که سود حسابداری بتواند سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان را در پیش بینی جریانات نقدی، از نظر مبلغ، زمان دستیابی و میزان عدم اطمینان
کمک نماید .بازده اوراق بهادار، انگیزه اصلی سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار است و ارزیابی و پیش بینی بازده بازار می تواند کمک مؤثری در اخذ تصمیمات منطقی سرمایه گذاران به حساب آید و نتیجه این امر نیز تخصیص بهینه منابع محدود جامعه است. تا کنون مدل های متعددی جهت سنجش کیفیت سود های گزارش شده از سوی شرکت مورد ارزیابی قرار گرفته اند که در این میان مدل سود باقیمانده و اجزای آن از حیطه این تحقیقات به دور مانده اند. از این رو در این پژوهش قصد داریم تا به بررسی میزان کارایی مدل رشد سود باقیمانده و اجزای آن در تبیین رابطه بین بازده سهام و رشد سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بپردازیم.
در این فصل به بررسی کلیات تحقیق پرداخته می شود. ابتدا مساله اصلی تحقیق بیان می گردد، سپس اهمیت و ضرورت تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد، در ادامه به اهداف اساسی تحقیق، سوالات و فرضیههای تحقیق، جنبه جدید بودن و نوآوری تحقیق و تعریف واژه ها و اصطلاحات تخصصی تحقیق پرداخته شده و در انتها نیز ساختار تحقیق آورده شده است.
1-2-بیان مسئله
مفهوم اقتصادی سود همواره مورد توجه اقتصاددانان بوده است(کوین و وی[1]، 2008) و تغییرات در سود و قیمت سهام عناصری تأثیرگذار در ارزیابی وضعیت شرکتها و مدیران و به تبع آن بر تصمیمات سرمایه گذاران بالفعل و بالقوه می باشند(سوداکار و موهنرام[2]، 2012). زیرا هدف از اندازه گیری سود عبارتست از تعیین این که وضعیت یک واحد تجاری در نتیجه عملیاتی که طی یک دوره معین انجام داده به چه میزان بهبود یافته است (بلکویی، 1381) و اندازه گیری سود به شکل ادواری برای واحدهای تجاری شاید هدف نخست فرایند حسابداری به شمار آید(کیم و یاکسوان[3]، 2010).
- آیا با بهره گرفتن از این تفکیک توانمندی بهتری جهت توضیح تغییرات بازده بدست می آوریم؟
- آیا رشد در سود باقی مانده و سایر اجزای رشد سود ارتباط متفاوتی با بازده دارند؟
- آیا بازار به طور کامل کاربردهای رشد در سود باقی مانده و سایر اجزای رشد را درک می کند، یا این اجزا، بازده های آتی سهام را پیش بینی می نمایند؟
1-3-ضرورت و اهمیت پژوهش
از زمان آدام اسمیت دیدگاه غالب در خصوص سازمانها این بوده است که آنها نیروی خود را از سرمایه گذاران، کارکنان و تأمین کنندگان به دست می آورند تا کالا و خدماتی را برای مشتریان خود تولید کنند. در این دیدگاه عملکرد سازمانی عبارت است از بازده مالی که به سهامداران می رسد (فیرر[7] و همکاران، 2003: 360-348). هریک از ما در طول زندگی خود تصمیماتی را برای سرمایه گذاری در زمینه های مختلف از جمله ملک، طلا، سهام و مانند اینها اتخاذ می کنیم. در یک تصمیم علمی انتخاب هر یک، بستگی مستقیم به میزان ریسک و بازده آن فرصت در مقایسه با دیگر فرصت های سرمایه گذاری دارد. به عبارت دیگر هدف اصلی شناسایی آن فرصت سرمایه گذاری است که بیشترین بازده را با ریسک یکسان و یا کمترین ریسک را در شرایط بازده مساوی در مقایسه با دیگر فرصت ها به ما می دهد. بنابراین اهمیت پیش بینی بازده سهام، محققان را بر آن داشته تا به دنبال متغیرها و شاخص هایی که ارتباط معنادار با بازده سهام دارند و همچنین متغیرهایی که بر این رابطه تأثیرگذارند؛ باشند. آن ها همواره به دنبال این بوده اند که متغیرهایی را که بر بازده تأثیرگذارند، یافته و بر اساس آن تصمیم گیری کنند. نتایج به دست آمده از تحقیقات انجام شده در این زمینه نشان می دهد که اطلاعات مالی و غیرمالی هر دو بر بازده سهام مؤثر هستند (مهرانی و همکاران، 1383: 78-77). لذا یکی از معیارهایی که برای سنجش عملکرد سازمان ها که در این تحقیق به آن پرداخته شده است، بازدهی سهام است زیرا معمولاً مهم ترین معیار ارزیابی عملکرد موسسات، در حال حاضر نرخ بازده سهام است. این معیار به تنهایی دارای محتوای اطلاعاتی برای سرمایه گذران بوده و برای ارزیابی عملکرد مورد استفاده قرار می گیرد. وقتی این معیار کاهش یابد زنگ خطری برای شرکت است و عملکرد شرکت را مناسب نشان نمی دهد. این معیار دارای محتوی اطلاعاتی زیادی می باشد، زیرا ارزیابی عملکرد برمبنای ارزش بازار، اطلاعات سرمایه گذاران را به خوبی منعکس می کند.
1-4-اهداف پژوهش
- هدف اصلی 1 : تعیین رابطه بین بازده سهام و اجزای رشد سود.
هدف فرعی 1-1: تعیین رابطه بین بازده سهام و رشد سود باقی مانده.
هدف فرعی 1-2: تعیین رابطه بین بازده سهام و رشد در سود سرمایه ای رشد در سرمایه.
هدف فرعی 1-3: تعیین رابطه بین بازده سهام و رشد سود ناشی از تغییر هزینه تامین مالی خالص از مالیات.
هدف فرعی 1-4: تعیین رابطه بین بازده سهام و رشد سود ناشی از تغییر نرخ هزینه سرمایه.
- هدف اصلی 2 : تعیین قدرت توضیح دهندگی مدل تفکیک رشد سود مبتنی بر سود باقی مانده نسبت به مدل پایه ای سود و بازده سهام.
- هدف اصلی 3: تعیین رابطه بین بازده آتی سهام و اجزای رشد سود.
هدف فرعی 3-1: تعیین رابطه بین بازده آتی سهام و رشد در سود باقی مانده.
هدف فرعی 3-2: تعیین رابطه بین بازده آتی سهام و رشد در سود سرمایه ای رشد در سرمایه.
هدف فرعی 3-3: تعیین رابطه بین بازده آتی سهام و رشد سود ناشی از تغییر هزینه تامین مالی خالص از مالیات.
هدف فرعی 3-4: تعیین رابطه بین بازده آتی سهام و رشد سود ناشی از تغییر نرخ هزینه سرمایه.
1-5-کاربردهای پژوهش
بطور کلی این پژوهش در بخش کاربردی نیز اهداف زیر را دنبال مینماید:
بدیهی است که به دنبال انجام هر تحقیقی تلاش بر این است نتایج بدست آمده مورد استفاده علاقمندان قرار بگیرد تا در اتخاذ تصمیمات موثر کارا و موثر باشد .لذا این تحقیق نیز مستثنی از این امر نخواهد بود. از طرف دیگر نتایج تحقیقات برای خود مدیران شرکتها نیز قابل توجه خواهد بود تا نتایج مثبت بیشتری را رقم بزنند؛ لذا نتایج تحقیقات حاضر می تواند برای گروه های زیر قابل استفاده باشد:
- سرمایه گذاران بخش خصوصی، مردم و دولت
- سهامداران شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
- مدیران شرکتها
-
- موسسالت مالی و اعتبارای و سرمایه گذاری
- متخصصین و تحلیلگران مالی
- محققان و دانشجویان .
1-6-سوال های پژوهش
سوالات پژوهش به صورت زیر تدوین شدهاند:
- سوال اصلی 1 : آیا بین بازده سهام و اجزای رشد سود ارتباط معناداری وجود دارد؟
سوال فرعی 1-1: آیا بین بازده سهام و رشد در سود باقی مانده ارتباط معناداری وجود دارد؟
سوال فرعی 1-2: آیا بین بازده سهام و رشد در سود سرمایه ای رشد در سرمایه ارتباط معناداری وجود دارد؟
سوال فرعی 1-3: آیا بین بازده سهام و رشد سود ناشی از تغییر هزینه تامین مالی خالص از مالیات ارتباط معناداری وجود دارد؟
سوال فرعی 1-4: آیا بین بازده سهام و رشد سود ناشی از تغییر نرخ هزینه سرمایه ارتباط معناداری وجود دارد؟
- سوال اصلی 2 : آیا مدل تفکیک رشد سود مبتنی بر سود باقی مانده دارای قدرت توضیح دهندگی بیشتری از مدل پایه ای سود و بازده سهام است؟
- سوال اصلی 3: آیا بین بازده آتی سهام و اجزای رشد سود ارتباط معناداری وجود دارد؟
سوال فرعی 3-1: آیا بین بازده آتی سهام و رشد در سود باقی مانده ارتباط معناداری وجود دارد؟
سوال فرعی 3-2: آیا بین بازده آتی سهام و رشد در سود سرمایه ای رشد در سرمایه ارتباط معناداری وجود دارد؟
سوال فرعی 3-3: آیا بین بازده آتی سهام و رشد سود ناشی از تغییر هزینه تامین مالی خالص از مالیات ارتباط معناداری وجود دارد؟
سوال فرعی 3-4: آیا بین بازده آتی سهام و رشد سود ناشی از تغییر نرخ هزینه سرمایه ارتباط معناداری وجود دارد؟
1-7-فرضیه های پژوهش
با توجه به سوالات مطرح شده فرضیات به صورت زیر تدوین شده اند:
- فرضیه اصلی1 : بین بازده سهام و اجزای رشد سود ارتباط معناداری وجود دارد.
فرضیه فرعی 1-1: بین بازده سهام و رشد در سود باقی مانده ارتباط معناداری وجود دارد.
فرضیه فرعی 1-2: بین بازده سهام و رشد در سود سرمایه ای رشد در سرمایه ارتباط معناداری وجود دارد.
فرضیه فرعی 1-3: بین بازده سهام و رشد سود ناشی از تغییر هزینه تامین مالی خالص از مالیات ارتباط معناداری وجود دارد.
فرضیه فرعی 1-4: بین بازده سهام و رشد سود ناشی از تغییر نرخ هزینه سرمایه ارتباط معناداری وجود دارد.
- فرضیه اصلی 2 : مدل تفکیک رشد سود مبتنی بر سود باقی مانده دارای قدرت توضیح دهندگی بیشتری از مدل پایه ای سود و بازده سهام است.
- فرضیه اصلی 3 : بین بازده آتی سهام و اجزای رشد سود ارتباط معناداری وجود دارد.
فرضیه فرعی 3-1: بین بازده آتی سهام و رشد در سود باقی مانده ارتباط معناداری وجود دارد.
فرضیه فرعی 3-2: بین بازده آتی سهام و رشد در سود سرمایه ای رشد در سرمایه ارتباط معناداری وجود دارد.
فرضیه فرعی 3-3: بین بازده آتی سهام و رشد سود ناشی از تغییر هزینه تامین مالی خالص از مالیات ارتباط معناداری وجود دارد.
فرضیه فرعی 3-4: بین بازده آتی سهام و رشد سود ناشی از تغییر نرخ هزینه سرمایه ارتباط معناداری وجود دارد.
1-8-جنبه جدید بودن و نوآوری پژوهش
بر اساس تعریف سود باقی مانده، رشد سود می تواند رشد سود ناشی از رشد در سود باقی مانده، رشد سود ناشی از رشد در سرمایه بکار گرفته شده، رشد سود ناشی از تغییر در هزینه بهره خالص از مالیات و رشد سود ناشی از تغییر هزینه سرمایه باشد. با توجه به اینکه اجزای مختلف رشد سود، احتمالاً کاربردها و محتوای اطلاعاتی متفاوتی به منظور ارزش گذاری و تبیین بازده دارند و نیز با توجه به اهمیت زیادی که تحقیقات پیشین برای سود باقی مانده و برتری آن به نسبت به سود حسابداری قائل شده اند، لذا هدف اصلی این پژوهش استفاده از مدل سود باقی مانده به منظور تبیین دقیق تر رابطه بین رشد سود و بازده سهام باشد. در این پژوهش رشد سود با بهره گرفتن از مدل سود باقی مانده به چهار جزء شامل رشد سود ناشی از رشد در سود باقی مانده، سود سرمایه ای رشد در سرمایه، رشد سود ناشی از تغییر هزینه تامین مالی خالص از مالیات و رشد سود ناشی از تغییر نرخ هزینه سرمایه بکار گرفته شده است.
با توجه به پیشینه این موضوع تاکنون به طور مستقیم استفاده از مدل سود باقی مانده به منظور تبیین دقیق تر رابطه بین رشد سود و بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در کشور ما مورد بررسی قرار نگرفته است. بنابراین با توجه به بررسی های به عمل آمده و با توجه به محدودیت های موجود در رابطه با شناسایی و اندازهگیری کیفیت سود باقی مانده شرکتها، این اولین پژوهش در ایران میباشد و وجود پژوهش در این زمینه به شدت احساس می گردد.
1-9-تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش
متغیرهای این پژوهش به دو گروه طبقه بندی می شود:
- متغیرهای وابسته
بازده سهام شرکت i در سال t.
بازده آتی سهام شرکت i در سال t.
- متغیرهای مستقل:
سود باقی مانده شرکت i در سال t.
سود ناشی از رشد سرمایه شرکت i در سال t.
سود ناشی از تغییر هزینه تامین مالی خالص از مالیات شرکت i در سال t.
سود ناشی از تغییر نرخ هزینه سرمایه شرکت i در سال t.
[1] Kevin and Wei
[2] Sudhakar and Mohanram
[3] Kim, and Yaxuan
[4] Richardson
[5] Fama and French
[6] Penman
[7] Firer
[سه شنبه 1400-05-05] [ 07:22:00 ق.ظ ]
|