فاکتورهای کمک کننده به رشد بالای هزینه های صرف شده در حمایت های مالی
جوبر[۱](۱۹۹۵) بیان می کند که شش فاکتور کمک کننده به این رشد عبارتند از:
- سیاستهای محدود کننده دولت روی تبلیغ تنباکو و الکل
- هزینه های فزآینده و بالای تبلیغ در رسانه
- افزایش فعالیتهای اوقات فراغت و رویدادهای ورزشی
- سابقه آزمایش شده حمایت مالی
- پوشش رسانهای بیشتر رویدادهایی که از آنها حمایت مالی صورت گرفته است
- کاهش کارایی تبلیغ رسانهای سنتی بوسیله پخش ناگهانی پیامهای بازرگانی بین برنامه های تلویزیون[۲](وان هردن،۲۰۰۴).
تاثیر پخش تلویزیونی رشته های ورزشی مربوطه، نوع سازمان یا شرکت حامی مالی، شرایط اقتصادی کشور و قوانین و مقررات دولتی و از همه مهمتر سیستم کلی حاکم بر نظام اجتماعی از موارد بسیار قابل توجه در ساز و کارهای حمایتهای مالی ورزشی محسوب میشوند. برای مثال در کشور چین یکی از دلایل اصلی حمایت مالی شرکتهای تجاری از ورزش به علت گران بودن تبلیغات در تلویزیون میباشد و کسب نتایج بهتر در ورزش میباشد در حالیکه در کشور ما تبلیغات در تلویزیون برای شرکتهای تجاری مقرون به صرفه تر میباشد. پخش تلویزیونی رشته ورزشی مربوطه نیز برای حامیان مالی از نکات و معیارهای بسیار مهم میباشد.
تمام ابزار ترویجی بکار گرفته شده توسط بازاریابان باید با هدف کسب اهداف تعیین شده بکار گرفته شده باشند. حمایت مالی نیز استثناء نیست. تعیین اهداف شرکت حمایت کننده را قادر میسازد تا از عهده ارزیابی بعد از حمایت مالی با توجه به این اهداف برآید، بدین معنی که ایجاد مدیریت مؤثر حمایت مالی از طریق سند محسوس سرمایه گذاریشان. اروین و آسماکوپولوس[۳](۱۹۹۲) اهداف حمایت مالی رایج مرتبط با علامت تجاری/محصول و شرکت را به صورت زیر فهرست کردند.
الف) اهداف مرتبط با شرکت
- افزایش آگاهی عمومی از شرکت و خدماتش
- بالا بردن وجهه شرکت (افزایش تصویر شرکت)
- دگرگون کردن درک عموم
- افزایش درگیر شدن در اجتماع
- ساختن روابط تجاری/بازرگانی و حسن نیت
- افزایش انگیزش و روابط کارمند/ستادی
ب) اهداف مرتبط با علامت تجاری/محصول
- افزایش آگاهی بازار هدف
- مشخص کردن/ساختن وجهه(تصویر) درون بازار هدف (تثبیت موقعیت[۴])
- افزایش فروش و سهم بازار
- سد کردن/ اخذ به شفعه کردن[۵] رقابت(جان،۲۰۰۱).
روی هم رفته، بالا بردن تصویر و افزایش آگاهی برای علامتهای تجاری یا شرکتها به طور مرسوم مهمترین اهداف حمایت مالی بوده اند. هرچند، پراکندگی اهداف حامی مالی زیاد است و به عوامل ویژهایی بستگی دارد (کوپلند و همکاران، ۱۹۶۹) از قبیل فعالیت و حوزه حمایت مالی به علاوه صنعت حامی، اندازه شرکت. برای مثال، حامیان مالی محیط زیستی و اجتماعی، اصولأ تلاش می کنند تا مسئولیت اجتماعی را ثابت کنند. از سوی دیگر، برای حامیان مالی هنر، مهمان نوازی یک انگیزه مهم است (درس[۶]، ۱۹۹۱). خیلی اوقات تولید کنندگان یا صاحبان کارخانه بیشتر به دنبال پوشش رسانهای و فرصتهای تبلیغ و شهرت هستند، نظر به اینکه حامیان مالی خدمات بیشتر متمایلاند تا روحیه کارمندان را بهبود بدهند (کوستر و همکاران، ۱۹۹۸). در یکی از مطالعات نادر در درک کامل کسب و کارهای کوچک، نشان داده شده است که “بازگرداندن به اجتماع” مهمترین هدف آنها است (ماک[۷]، ۱۹۹۹)(بجورن،۲۰۱۱).
[۱] Jobber
[۲] Clutter & Zapping
[۳] Irwin & Asimakopoulos
[۴] Positioning
[۵] Pre-empt
[۶] Drees
[۷] Mack
[دوشنبه 1400-05-04] [ 08:29:00 ب.ظ ]
|