کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آبان 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    



 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



  فیدهای XML
 



:

در بیشتر ورزشهای وزنی نظیر کشتی، وزنه برداری،جودو،تکواندو و… حفظ و نگهداری وزنی مناسب جهت اجرای بهتر و گرفتن نتیجه ای مطلوبتر ضروری می باشد و این امر موجب انجام تحقیقات متعدد محققین در زمینه های تعادل انرژی ، اشتها و عوامل موثر بر آن شده است .

مبنای این موضوعات را معادله انرژی تشکیل می‌دهد.طبق معادله انرژی بایستی همواره تعادلی بین دریافت و هزینه انرژی وجود داشته باشد تا وزن طی یک دوره زمانی نسبتاً طولانی ثابت باقی بماند، در غیر اینصورت این موازنه به هم خورده ، کاهش یا اضافه وزن رخ خواهد داد(1).  دور شدن از وزن طبیعی و مطلوب می‌تواند مشکلات و بیماری‌هایی را برای انسان بوجود آورد و یا حتی باعث مرگ او شود. تعادل مثبت انرژی که با چاقی همراه است،سلامتی فرد را تهدید می کند. شیوع چاقی به طور نگران کننده و هشدار دهنده‌ای در تمام دنیا در حال گسترش است.. ارتباط بالای بین چاقی و بیماری‌ها بسیار گزارش شده است(2). از آن گذشته اضافه وزن و چاقی و بیماریهای مرتبط با آن فرد را مجبور به تحمل هزینه های فراوان می کند که این به دغدغه کشورها تبدیل شده است. از طرفی تعادل منفی انرژی نیز باعث بروز اختلالاتی از جمله از دست دادن اشتها (بی‌اشتهایی[1]) و کم وزنی[2] شده که این دو از علل عمده مرگ و میر در بسیاری از بیماران مثل سرطانی، ضعف قلبی و بیماری‌های التهابی سوختگی‌ها و بیماران پس از اعمال جراحی ذکر شده‌اند(3). کم وزنی همچنین ضررهای خاص خود را دارد به طوری که عده زیادی از شهروندان انگلیسی که به بیمارستان مراجعه می کنند از سوءتغذیه رنج می برند. بنابراین معادله و تعادل انرژی دریافتی و مصرفی باید به دقت کنترل شود.

هزینه انرژی مصرفی نیز به عوامل مختلفی از جمله متابولیسم و فعالیت بدنی بستگی دارد. عوامل مختلف محیطی و مرکزی دائماً بر طرفین این معادله اثر می‌‌گذارند ولی آنچه مهم است، تعادل یا هموستاز انرژی است که مستقیماً با بقاء و سلامت ارگانیسم در ارتباط می‌باشد4. یکی از اهداف تحقیق حاضر پاسخ به این سوال است که مرکز تعادل انرژی کجاست و این عمل چگونه انجام می‌شود. پاسخ بخش اول سوال تقریباً مشخص شده ولی پاسخگویی به بخش دوم سوال نیازمند تحقیقات بیشتری است.مطالعات متعدد و پی‌درپی بر روی حیوانات آزمایشگاهی مشخص کرد که هر چند نواحی مختلفی از مغز، از کورتکس گرفته تا ساقه مغز (5)، در رفتار دریافت غذا و هموستاز انرژی دخالت دارند ولی با اینحال هیپوتالاموس مرکز اصلی غذا خوردن و سیری[3] و هموستاز انرژی می‌باشد. به عبارتی سیگنال‌هایی که هموستاز انرژی را کنترل می‌کنند (شامل درون دادهای حسی[4] و سیگنال‌های محیطی) در مغز (هیپوتالاموس) یکپارچه شده تا بر حسب نیاز، دریافت غذا یا هزینه انرژی را تغییر دهند. هیپوتالاموس دارای مجموعه‌های نرونی‌ می‌باشد که نروپپتایدهای ویژه‌ای را تولید و ترشح کرده که بر روی رفتارهای غذاخوردن اثر می‌گذارند. به همین علت به آنها انتقال دهنده‌های عصبی[5] هیپوتالاموس یا مولکول‌های کلیدی در شبکه عصبی می‌گویند. هیپوتالاموس عمل تنظیمی خود را از طریق دو دسته سیگنال با نروپپتاید اعمال می‌کند (6).

فعالیت دسته‌ای از سیگنال‌ها باعث افزایش چربی بدن می‌شوند که به آن سیستم موثر آنابولیک[6] یا سیستم آنابولیکی هیپوتالاموس می‌گویند. این عمل از طریق نرو پپتایدهای اشتها آور[7]( از جمله AGRP[8]، NPY[9]، MCH[10] اورکسین[11] و گالانین) انجام می‌شود. درحالیکه فعالیت گروه دیگری  ازاین سیگنال هامنجر به کاهش چربی بدن می شوند که به آن سیستم موثر کاتابولیک[12] یا سیستم کاتابولیکی هیپوتالاموس می‌گویند. نروپپتایدهایی که این عمل را انجام می‌دهند، نروپپتایدهای ضد اشتها[13]  ( از قبیل POMC[14]، CART[15]، CRH[16]) می‌باشند (7).

به طور کلی به این مولکول‌ها، مولکول‌های سیگنالی کاندید[17] در هموستاز انرژی در CNS گویند. همانطور که ذکر شد، عوامل مرکزی و محیطی بر رفتار تغذیه­ای دخالت دارند، عوامل مرکزی شامل درون داده ­های حسی، تغییرات هورمونی و عوامل محیطی شامل ورزش ،فعالیت های بدنی و رخدادهای زندگی می­باشد(8).

 

 

 

1-2 بیان مسئله و سوال اصلی تحقیق:

باوجود پیشرفت های زیادی که در علم پزشکی و شاخه های مرتبط با آن مثل بیوشیمی و فارماکولوژی صورت گرفته و با وجود افزایش دانش بشر در زمینه مخاطرات اختلالات وزنی، همچنان شاهد بروز چاقی و اضافه وزن از یک سو و کمبود اشتها و وزن از سوی دیگر در تعداد قابل توجهی از جمیعت جهان می باشیم (9) . برای مقابله با این معضل هر روز داروهای جدید مبارزه با چاقی و یا اشتها آور وارد بازار شده و خیلی زود از رده خارج می شوند و جای خود را به دسته دیگری از داروها می دهند. این مسائل همه حاکی از آن است که موضوع وزن و تعادل انرژی موضوعی بس پیچیده و چند بعدی می باشد که بنظر می رسد به این زودی بشر قادر به حل آن نباشد.

در ورزش قهرمانی نیز، وزن بدن موضوعی است که مورد توجه و نگرانی قهرمانان زیادی در رشته های مختلف ورزشی می باشد.نیاز برای کنترل وزن در رشته های وزنی مانند جودو ، کشتی و…بسیار بارزتر از دیگر رشته های ورزشی می باشد،چراکه ورزشکاران این رشته ها (نظیر جودوکاران) چنین اعتقاد دارند که مسابقه دادن در یک گروه وزنی پایین تر، موجب برتری های زیادی نسبت به حریفان می گردد. (10).

با اینحال متخصصین و دانشمندان به تحقیقات خود در این زمینه ادامه می دهند. نتیجه این مطالعات شناخت مسیرها، مکانیسم ها و میانجی هایی است که احتمالاً کلید حل معما باشند. از مهمترین این میانجی ها AGRP می باشد.

AGRP نروپپتاییدی است که گفته می شود منبع اصلی ترشح آن هسته های کمانی هیپوتالاموس می باشد. این پپتاید در شرایط مختلف فیزیولوژیکی و پاتولوژیکی رفتارهای متفاوتی داشته و اعمال بسیاری به آن نسبت داده می شود. احتمالاً مهمترین نقش AGRP نقش آن در تعادل و هموستاز انرژی باشد. به طوری که مطالعات نشان داده اند در شرایطی مثل تعادل منفی انرژی AGRP دچار افزایش شده و باعث افزایش رفتار دریافت غذا و تعادل مثبت انرژی می شود. در تحقیقات محدودی اثر شرایط تعادل انرژی منفی مثل گرسنگی ، بر پپتایید فوق آورده شده است .

از طرفی یکی از شرایطی که به نظر می رسد به شدت تعادل انرژی سلول را به هم می زند، تمرین و فعالیت بدنی است. در طی تمرین نیازهای انرژی عضله به طور فاحشی افزایش می یابد. این نیازها بایستی به طریقی برآورده شوند تا عضله بتواند به فعالیت خود ادامه دهد. از طرفی در اثر تمرینات منظم و طولانی سازگاری هایی در بدن رخ می دهند که بسیاری از جنبه های آن ناشناخته است.

مطالعه مکانیسم ها و ساز و کارهای این پاسخ ها و سازگاری ها به تمرین همواره از موضوعات مورد علاقه محققین بویژه در حوزه فیزیولوژی ورزش بوده است. ولی مطالعه این مباحث بویژه در سطح سلولی و زیر سلولی در آزمودنی های انسانی با محدودیت ها و مشکلات زیادی روبروست. به همین دلیل بسیاری از محققین حیوانات آزمایشگاهی را برای این منظور انتخاب می کنند. ولی با این حال انجام تحقیقات روی مدلهای حیوانی در برخی از اذهان نمی تواند کاربرد صد درصدی برای انسان داشته باشد و از آنجایی که بررسی روی نمونه های انسانی و  و در واقع خون و متابولیتهای موجود در آن که می توانند به تمرین پاسخ مناسبی دهند برای انجام مطالعه انتخاب شدند.

همان‌گونه که  گفته شد یکی از مهمترین نروپپتایدهای اشتهاآور و البته شاید مهمترین آنها پروتئین وابسته به آگوتی یا AGRP می‌باشد.

AGRP اولین بار در سال 1997 توسط شاتر[18] کشف گردید. AGRP انسانی یک ژن نسبتاً کوتاه[19] به طول 1.1 kb بوده که بر روی کروموزوم 16 q 22 و در موش بر روی

پایان نامه و مقاله

 کروموزوم 8D1 -D2(36) قرار دارد. شامل چهار اگزون[20] بوده و یک پروتئین 132 اسید آمینه‌ای را رمزدهی[21] می‌کند که اورتولوگ آن در جوندگان پروتئینی 131 اسید آمینه‌ای است. AGRP علاوه بر انسان ورت در گونه‌های دیگر جانداران از قبیل خوک، گوسفند، ماهی، بلدرچین ژاپنی[22] و کبوتر هم شناسایی شده است. در بسیاری از این گونه‌‌ها نقش AGRP در هموستاز انرژی مشخص گردیده است (12). AGRP هم در انسان و هم دررت در هیپوتالاموس و به طور اختصاصی در هسته‌های کمانی آن (Arc) بیان[23] می‌شود. در انسان وجوندگان پس از هیپوتالاموس به نظر می‌رسد که غده آدرنال (بخش مرکزی و قشری) بالاترین تظاهر mRNA  این مولکول را داشته باشد. علاوه برآن در انسان AGRP mRNA در هسته‌های زیر تالاموسی، ریه‌ها، بیضه‌ها و در جوندگان در ریه، بیضه، تخمدان و عضلات اسکلتی مشاهده شده است. نقش AGRP در این بافت‌های محیطی ( واز جمله عضله اسکلتی) هنوز مشخص نگردیده است (13).

AGRP یک ژن کاندید برای چاقی انسان و یک پپتاید اشتهاآور و تحریک کننده قوی اشتها[24] می‌باشد که در رفتار دریافت غذا، انتخاب غذا، تنظیم وزن و هموستاز انرژی نقش دارد به طوری که سطح پلاسمایی آن در افراد چاق بیشتر از افراد معمولی است. AGRP نقش بسیار مشابهی در هر دو گونه انسان ورت ایفا می‌کند  و در گردش خون سیستمی و پلاسمای انسان ورت قابل تشخیص است.

با تحقیقاتی که در حدود بیست سال گذشته انجام شده است، مشخص شده که تمرینات ورزشی تغییرات فیزیولوژیک قابل ملاحظه ای در سیستم ایمنی ایجاد می کند.در حالیکه تعاملهای سیستم ایمنی – عصبی – اندوکرینی با بهره گرفتن از روش های گوناگون روانی مورد بررسی قرار گرفته است ولی تمرینات ورزشی فرصت بیشتر و بهتری را برای برقراری این ارتباط با بهره گرفتن از روش های ایجاد استرس بدنی فراهم کرده است.(17).

پاسخهای سلولهای خونی نسبت به یک جلسه تمرینی شدید ورزشی در تحقیقات زیادی مورد بررسی قرار گرفته است و مشخص شده که تعداد نوتروفیلها در طی و پس از تمرینات ورزشی افزایش یافته ولی غلظت لنفوسیتها طی تمرین ورزشی افزایش یافته ولی پس از دوره طولانی مدت کار و فعالیت بدنی دچار کاهش (کمتر سطوح پایه) می گردد.

عوامل مختلفی می تواند تعادل انرژی در سلول را بهم بزند که یک نمونه بارز آن تمرینهای ورزشی و فعالیت بدنی می باشد.تمرین تغییرات متابولیکی خاصی را در سلول ایجاد نموده ،شارژ انرژی سلولی را بهم زده و متابولیسم انرژی را در سلول افزایش می دهد.

بنابراین از مجموع مباحث ذکر شده در فوق چنین برمی آید که ما در این تحقیق در صدد پاسخگویی به یک سوال اساسی میباشیم: آیاتمرین جودو و تمرین مبتنی بر فنون جودو بر مقادیر AGRP اثر میگذارد؟

1-3 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق:

 

 

 

1-4  اهداف تحقیق:

1-4-1 هدف اصلی:

تاثیر هشت هفته تمرین جودو و تمرین دایره ای مبتنی بر پایه فنون جودو بر مقادیرپروتئین وابسته به آگوتی (AGRP) پلاسمای جودوکاران مرد تمرین کرده

اهداف اختصاصی:

1-مقایسه تاثیر هشت هفته تمرینات جودو و دایره ای بر مقادیر AGRP پلاسمای مردان جودوکار تمرین کرده

2- مقایسه تاثیر هشت هفته تمرینات جودو و دایره ای بر درصد چربی مردان جودوکار تمرین کرده

3- مقایسه تاثیرهشت هفته تمرینات جودو و دایره ای بر BMI مردان جودوکار تمرین کرده

 

1-4-3 اهداف فرعی

1-5 فرضیه های تحقیق:

1- بین تاثیر هشت هفته تمرینات جودو و دایره ای بر مقادیر AGRPپلاسمای مردان جودوکار تمرین کرده تفاوت وجود دارد

2- بین تاثیر هشت هفته تمرینات جودو و دایره ای بر درصد چربی مردان جودوکار تمرین کرده تفاوت وجود دارد

3- بین تاثیر هشت هفته تمرینات جودو و دایره ای برBMI مردان جودوکار تمرین کرده تفاوت وجود  دارد

1-5-1 فرضیه های اصلی:

1-6 محدودیت های تحقیق:

1-6-1 محدودیت های در کنترل محقق:

از آزمودنیهای تمرین کرده استفاده شد و نوع تمرینات و شدت آن در کنترل بود.

 

1-6-2 محدودیت های خارج از کنترل محقق:

 

[1] – Anorexia                                                     

[2] – Weight loss                                 

[3] – Feeding & Satiety

[4] – ُSensory input                                          

4– Neurotransmitter

[6]– Anabolic effector system                                                        

[7]–  Orexigenic                                                                                                              

[8] – Agouti – related protein                                                         

[9]–  NeuropeptideY                                                                                       

[10]–  Melanin – concertrating hormone        

[11]–  Orexin

[12]–  Catabolic effector system

[13]– Anorexigenic

[14]–Pro – opiomelanocortine

[15]–-Cocaine – and. Amphetamine – regulated transcript

[16]-Corticotrophine – releasing transcript

[17]–Candidate Signalling molecules

[18]–  Shutter                                                                                     

[19]–  Relatively short gene                              

[20].- Exon                                                                                        

[21]–Encode

[22]– Japanese quil

[23]– Express

[24]–  Potent stimulant of Feeding                   

[25]– Michael B. Zemel

[26]–  Epidemiological study

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1400-05-05] [ 05:23:00 ق.ظ ]




:

سرطان[1]یکی از بیماری­های شایع مزمن[2] و غیر واگیر[3] است. تمام اشکال سرطان 9 درصد از مرگ و میرها را در سراسر جهان تشکیل می­دهند. سرطان در کشورهای پیشرفتۀ جهان، پس از بیماریهای قلبی- عروقی، دومین علت و در کشورهای درحال توسعه، چهارمین علت مرگ به شمار می­آید.سرطان در ایران سومین عامل مرگ و میر می­باشد(شجاعی تهرانی،1382). جراحی، اشعه­درمانی و شیمی درمانی، روش­های درمانی سرطان هستند که می­توانند موجب تغییراتی در شکل وظاهر بدن شوند. معالجه، مدت زیادی به طول می­انجامد و عوارض جانبی آن می ­تواند به صورت تهوع، ریزش مو، خستگی، دردهای عضلانی، سوختگی­های پوستی، تغییرات وزن و مشکلات روحی و روانی بروز کند و توانایی لذت بردن از جنبه­ های مختلف زندگی را از بیمار سلب کند. بستری شدن­های متعدد به منظور درمان می ­تواند مانع از ادامۀ یک زندگی طبیعی شود(کونر،2001). شایع­ترین سرطان­های مشترک در خانم­ها، سرطان PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) و بعد از آن سرطان­های کولورکتال[4]، ریه و رحم می­باشد. بیشتر این سرطان­های نهفته در نقاط مختلف بدن اگر به موقع تشخیص داده شوند، به خوبی به درمان جواب می­دهند(خوشنویس،1386).

اولین هدف درمان سرطان، ریشه­کنی بیماری است. در صورتیکه این هدف اولیه را نتوان تأمین نمود،                          هدف بعدی تسکین علائم وحفظ کیفیت زندگی در مدت باقیمانده از طول عمر بیمار است(ریچاردسون و همکاران،2007).با بهره گرفتن از روش­های فعلی درمان، یک سوم از بیماران با معیارهای موضعی(جراحی- رادیوتراپی) بهبود می­یابند، این معیارها در صورتیکه تومور در زمان درمان، متاستاز پیدا نکرده باشد کاملا مؤثر خواهد بود، اما در مابقی موارد شیمی­درمانی جهت معالجۀ مؤثر سرطان لازم خواهد بود(اسمیلتز و همکاران،2008).با وجود اینکه شیمی­درمانی یک روش درمان مهم در بیماران سرطانی است ولی عوارض جانبی آن بر روی سطح عملکرد جسمانی، روانی و اجتماعی بیمار و عدم پذیرش وی جهت تکمیل دورۀ درمان تأثیر می­گذارد(کیم و کیم،2005).مطالعات نشان داده است که واکنش­های روانی به سرطان به عوامل متعددی از جمله خود بیماری(مرحله بیماری، محل و اندازۀ تومور)، وضعیت بیمار(وضعیت اجتماعی و فرهنگی، نوع نگرش به بیماری،سیستم­های حمایتی، ویژگی­های شخصیتی، مکانیسم­های تطابقی و بیماری­های جسمی و روحی زمینه­ای) بستگی دارد(چاینتامانی و همکاران،2011). بسیاری از زنان پس از اطلاع از ابتلاء به سرطان دچار عوارض روحی مانند افسردگی،یأس و ناامیدی،فرسودگی و اضطراب می­شوند و انجام درمان­های سخت همچون جراحی،رادیوتراپی و شیمی­درمانی که هر یک با عوارض خاص خود همراه است،این عوارض روحی را تشدید می­ کند(ملکیان وهمکاران،1386).بیماران مبتلا به سرطان کیفیت زندگی فیزیکی و روانی ضعیف و استرس­های زندگی شدیدی دارند.این بیماران با مشکلات روانی بسیاری روبرو هستند.اضطراب، افسردگی و یأس و ناامیدی شایع­ترین مشکل روانی در این بیماران است.ترس و اضطراب ناشی از تشخیص سرطان، روش­های درمانی تهاجمی،مشکلات ثانویۀ جسمانی و جنسی و عوارض شیمی­درمانی رایج­ترین مسائلی هستند که سبب ایجاد این علائم می­شوند(رائو و همکاران،2004).شواهد حاکی از آن است که استفاده از روش­های غیر دارویی مانند روش­های آرام­سازی،موسیقی­درمانی، لمس­درمانی، طب سوزنی و یوگا در مبتلایان به سرطان سبب بهبود خلق،سازگاری و کاهش علائم استرس ­زا و افزایش امید به زندگی می­ شود. این روش­ها موجب استقلال بیمار شده و می ­تواند توسط خود بیماران و با ابزار ساده انجام گیرد. به­علاوه پذیرش آسان و همکاری خوب از طرف همۀ بیماران را به همراه دارد. همچنین عوارض و پیامدهای منفی و نامطلوب مداخلات دارویی را نیز به همراه ندارند(رنگاوندرا و همکاران،2007؛ بارنس و همکاران،2004).در پژوهشی که توسط شارما وهمکاران(2012)انجام شده،نتایج نشان می­دهد که میزان اضطراب در بیماران مبتلا به سرطان بیشتر بوده و همچنین از سطح کیفیت زندگی پایینی برخوردارند.آنها در این تحقیق نشان دادند که برنامه­ های افزایش تاب­آوری موجب افزایش تاب­آوری و کاهش استرس و اضطراب در این بیماران شده است.

بنابراین با توجه به مطالب بیان شده، در این پژوهش سعی برآن است تا تأثیر تمرینات یوگا بر کاهش مشکلات روانشناختی  بیماران  سرطانی بهبود یافته از جمله افزایش امید به زندگی و افزایش تاب­آوری سنجیده شود. با امید به اینکه این پژوهش زمینه پژوهش­های گسترده تر بعدی در این حیطه باشد و سرآغاز راهی جهت ایجاد سلامت روانی و جسمانی بیماران به­خصوص بیماران سرطانی قرار گیرد.

 

1-2 بیان مسئله:

در بیمار مبتلا به سرطان عوامل مختلف پیرامون مانند شهرت بد بیماری و درمان­های طولانی مدت و تأثیر هریک از این عوامل بر ابعاد بدنی و روانی – اجتماعی می ­تواند سرانجام فرد را به سراشیبی ناامیدی و افسردگی بکشاند. بیماران مبتلا به سرطان طی بیماری به فراوانی دچار ناامیدی می­شوند (نووتنی 1989).بحران­های ناشی از سرطان سبب عدم تعادل و ناهماهنگی فکر، جسم و روح می­ شود. اما بیشترین حالت در این دوره برای بیمار حس یأس و ناامیدی است. در بیماران سرطانی، امید زمینه­ ساز تصویری بهتر از آینده، اساسی برای نگرش مثبت، پذیرش باورها و مهیا کردن زندگی معنادار است(ابراهیمی، 1387).

به عقیده اسنایدر(2000)، امید نوعی روند فکری و دارای دو جزء تفکر عامل[5] (اراده­های هدفمند) و مسیرها[6] (طرح­های هدفمند) است و هر دو بعد از طریق رفتارهای هدفمند در تشکیل و تعیین میزان امید، ضروری و موجب سازگاری و سلامت جسمی و روانی است. مسیرها جزء شناختی امید و نشان دهنده توان فرد در خلق راه ­های معقول برای دست یابی به اهداف است. تفکر عامل جزء انگیزشی امید و نشان دهنده برداشت شخصی در مورد توانایی برای رسیدن به اهداف گذشته، حال و آینده است (گروال و پورتر، 2007).امید در تمام ابعاد زندگی عنصری ضروری است. امید توانایی باور به داشتن احساس بهتر در آینده می­باشد. امید با نیروی نافذ خود سامانه فعالیتی را تحریک می­ کند تا بتواند تجربه­های نو کسب کرده و نیروهای تازه­ای را در موجود ایجاد کند. به طور کلی می­توان گفتامید تجربه­ای آگاهانه نیست ولی هرگاه شخصی در دشواری­ها و بحران­های زندگی قرارگیرد، این امید است که پس از بحران­ها، آرامش را به فرد بازمی­گرداند(رابینسون 1983).

امید بخشی از بعد روانی انسان است. دید کلی­نگر به انسان بر تعامل میان ابعاد وجودی انسان با محیط پیرامون تأکید دارد (استفنسون 1991). در بیماری غیر قابل علاج، امید زمینه ساز تصویری بهتر از آینده، اساسی برای نگرش مثبت، پذیرش باورها و مهیا کردن زندگی معنی­دار می­ شود و وقتی امید از این دیدگاه ارائه شود دیگر محدودیتی برای درمان بیماری وجود ندارد و در عوض تمرکز بر زندگی باقی مانده و آنچه که الان دست یافتنی است انجام می­ شود. امید سازه­ای چند بعدی است که در تحمل تهدیدات زندگی و رویارویی با مشکلات فردی، آسایش فرد را فراهم می­ کند. بیمار در مرحلۀ نهایی بیماری شدیداَ انعطاف­پذیر است و هنگامی که به انتهای زندگی نزدیک می­ شود به طور مکرر از امید مفاهیم تازه­ای می­سازد. مفهوم امید توسط بسیاری از محققان شرح داده شده است و با مفاهیمی چون معنویت، کیفیت زندگی و معاد پیوند خورده است(ابراهیمی،1387).

موقعیت­های تهدید کننده زندگی، از دست دادن یا تغییرات در طول زندگی می توانند بر سطح امید تأثیر گذارند. سرطان یکی از این موقعیت­های استرس ­زاست که نسبت به سایر بیماری­های مزمن تأثیر بیشتری بر سطح امید دارد(نووتنی،1989). تفکر امیدوارانه و سرطان به دو طریق به هم مربوط می­شوند: اول اینکه افراد امیدوار بیشتر بر مشکل متمرکز شده و در حلّ آن فعالانه­تر عمل می­ کنند. آنها احتمال بیشتری دارد که رفتارهای غربالگری سرطان توسط خودشان را انجام دهند. به­علاوه افرادی که امیدوارانه می­اندیشند در مواجهه با تشخیص و درمان سرطان پریشانی کمتر و تطابق بیشتری از خود نشان می­دهند(گارمزی،1991).در مراحل درمان نیز افراد امیدوار در

مقالات و پایان نامه ارشد

پایان نامه و مقاله

 تحمل درمان­های طولانی و دردناک از خود مقاومت بیشتری نشان می­ دهند و احتمال بیشتری دارد که درمان را پیگیری کنند. در مرحلۀ بهبود نیز افراد امیدوارتر افکار مثبت­تری راجع به زندگیشان دارند و گرایش بیشتری به شناسایی جنبه­ های مثبت موقعیت­های تروماتیک از خود نشان می­دهند. حتی اگر سرطان در مراحل پیشرفته باشد و امیدی برای بهبود وجود نداشته باشد باز هم افراد امیدوارتر می­توانند اهداف دیگری مانند صرف وقت بیشتر با خانواده و لذت بردن از فرصت باقیمانده را برای خود تنظیم کنند(اسنایدر،2000).

نتایج تحقیقات مختلف نشان داد که قدرت امید سهم مهمی در بهبودی بیماری­های مختلف جسمی و روانی و افزایش کیفیت زندگی و سلامت عمومی بیماران سرطانی دارد(ستوده اصل،1387). برخی پژوهش­ها نشانگر آنند که اموری همچون باورهای مثبت، احساس راحتی و قدرت حاصل از مذهب، مراقبه و یوگا و نیایش می­توانند در سلامت و احساس خوب داشتن سهیم باشند(امیدواری،1387). اساساً یوگا یک درمان نیست، اما در دو دهۀ اخیر چندین مطالعه پزشکی و علمی، نقش کاملاً مفید تمرینات یوگا در درمان برخی از بیماری­ها را به اثبات رسانده است. چنین به نظر می­رسد یوگا به بهبود شرایط روانشناختی برای کنترل و ادارۀ استرس، کاهش اضطراب، احساس منفی و افزایش احساسات مثبت و توازن روحی کمک می­ کند(سینگ و همکاران،2001).

در مطالعه دان هاور و همکاران (2009) یک دوره تمرینات یوگا بر کیفیت زندگی و کاهش استرس در بیماران تأثیر­گذار بوده است و همچنین مادل و همکاران (2007) به تأثیر مثبت یوگا بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) اشاره کردند.داسیلوا و همکاران (2009) و میچالس و همکاران (2008) در پژوهشی که به تأثیر یوگا در درمان اختلالات روانی و خلقی  پرداختند به این نتیجه رسیدند که تمرینات یوگا تأثیرات مثبت معناداری در کاهش اختلالات روانی و خلقی و بهبود سلامت روانی افراد دارد.در پژوهشهایی که توسط ایشیزاکی و همکاران (2002)، پوافم و میشل (2006)، مانگپاسان و همکاران (2010) انجام دادند ،ارتباط مثبت معناداری را بین انجام فعالیت­های بدنی و امید به زندگی گزارش کرده اند، از طرف دیگر کریستیانا و همکاران (2007) در پژوهش خود نتوانستند ارتباط معنا داری بین فعالیت بدنی و امید به زندگی گزارش کنند. علت این ناهمخوانی ممکن است به نوع فعالیت بدنی ،تفاوت فرهنگی جوامع پژوهش و نوع جامعه مورد مطالعه آنها و همچنین مدت زمان فعالیت بدنی نمونه مورد مطالعه آنها مربوط باشد.

بنابراین در این پژوهش برآنیم که به سؤال زیر پاسخ دهیم:

آیا هشت هفته تمرینات یوگا می ­تواند بر تاب­آوری و امید به زندگی بیماران زن سرطانی بهبود یافته مؤثر باشد؟

 

 

 

1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق:

بیماران مبتلا به سرطان کیفیت زندگی فیزیکی و روانی ضعیف­تر و استرس­های بیشتری دارند. این بیماران با مشکلات روانی بسیاری روبرو هستند که شامل افسردگی، اضطراب، فرسودگی، عصبانیت و از دست دادن امید می­باشد(برونر وسودارث،1387).

شواهد حاکی از آن است که استفاده از روش­های غیر دارویی مانند روش­های طبّ مکمل و جایگزین در مبتلایان به سرطان سبب بهبود خلق، سازگاری و قضاوت و کاهش علائم استرس ­زا می­ شود(وادیراجا،2009).

از آنجا که پژوهش­های انجام شده در زمینه بیماران سرطانی بیشتر در حین درمان آنها بوده است، لذا به بیمارانی که مراحل درمان خود را پشت سر گذاشته­اند کمتر توجه شده است و پژوهش قابل توجهی در این زمینه انجام نشده است. گرچه این بیماران مراحل درمان خود اعم از جراحی، شیمی درمانی و رادیوتراپی را پشت سر گذاشته­اند ولی عوارض روحی و روانی حاصل از بیماری همچون ناامیدی، اضطراب، کم­طاقتی در مقابل مشکلات روزمره زندگی و بسیاری عوارض روحی دیگر با آنها باقی خواهد ماند. لذا بسیار حائز اهمیت است که به این بیماران بهبود یافته کمک شود تا بتوانند در مقابل مشکلات آتی زندگی خود، که تعداد آنها کم نخواهد بود، صبور و پرطاقت بوده و کیفیت زندگی خود را افزایش دهند.

 

1-4 اهداف پژوهش:

1-4-1 هدف کلی:

تعیین اثرهشت هفته تمرینات یوگا بر تاب­آوری و امید به زندگی بیماران زن سرطانی بهبود یافته.

1-4-2 اهداف اختصاصی:

  1. تعیین اثر هشت هفته تمرینات یوگا بر تاب آوری بیماران زن سرطانی بهبودیافته .
  2. تعیین اثر هشت هفته تمرینات یوگا بر امید به زندگی بیماران زن سرطانی بهبودیافته.
  3. تعیین اثر هشت هفته تمرینات یوگا برتفکرعامل(اراده برای دست یابی به هدف) بیماران زن سرطانی بهبودیافته.
  4. تعیین اثر هشت هفته تمرینات یوگا بر راهبرد (طرح­های هدفمند) بیماران زن سرطانی بهبودیافته.

 

 

 

1-5  فرضیه های پژوهش :

1-5-1 فرضیه کلی:

هشت هفته تمرینات یوگا بر تاب­آوری و امید به زندگی بیماران زن سرطانی بهبود یافته تأثیر معنادار دارد.

1-5-2 فرضیه ­های اختصاصی:

  1. هشت هفته تمرینات یوگا برتاب­آوری بیماران زن سرطانی بهبودیافته تأثیر معنی­دار دارد.
  2. هشت هفته تمرینات یوگا برامید به زندگی بیماران زن سرطانی بهبود یافته تأثیر معنی­دار دارد.
  3. هشت هفته تمرینات یوگا بر تفکر عامل(اراده های هدفمند) بیماران زن سرطانی بهبودیافته تأثیر معنی­دار دارد.
  4. هشت هفته تمرینات یوگا بر راهبرد (طرح­های هدفمند) بیماران زن سرطانی بهبودیافته تأثیر معنی­دار دارد.

[1]-cancer

[2]-chronic

[3] -Non-Communicable

4-سرطان کولورکتال سرطانی است که روده بزرگ (کولون) یا رکتوم را درگیر می کند.کلمه کولورکتال کوچک شده کولون و رکتوم است.

[5]-Agency thinking

[6] -Pathways

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:22:00 ق.ظ ]




ثبات یا پایداری عملکردی[1] یکی از اجزای ضروری برای شرکت در ورزش می‌باشد (1) و نقش مهمی در فعالیت‌های افراد، اعم از کارهای روزانه و اجراهای سطح بالا در رشته های ورزشی بر اساس ماهیت آن‌ ها دارد. با توجه به نوع فعالیت، ورزشکاران برای اجرای بهینه مهارت ها نیازمند حفظ تعادل خود در محدوده‌ی سطح اتکا می باشند. نوسانات بدن توسط انقباضات عضلانی و با بهره گرفتن از اطلاعات حسی در دستگاه عصبی مرکزی هم پوشانی شده، تعادل بدن حفظ می‌شود. کنترل پاسچر و تعادل پویا در فعالیت‌ها و مهارت‌های ورزشی مانند بسکتبال، والیبال و اسکی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار می‌باشد (2, 3). بسیاری از ورزشکاران حرکت پرش- فرود را که از حرکات آسیب‌زای ورزشی است، دراینگونه فعالیت های ورزشی اجرا می‌کنند (2). ورزشکارانی که پایداری بهتری دارند و پس از اجرای حرکت پرش- فرود سریعتر به پایداری می‌رسند، کمتر دچار آسیب‌دیدگی می‌گردند (2). تحقیقات نشان داده که اگر چه ورزش‌های سطح بالا، توانایی‌های فیزیولوژیک و حسی درگیر در کنترل تعادل را بهبود می بخشد، ولی احتمال میرود عواملی مانند خستگی عضلانی ناشی از فعالیت درمانده‌ساز بتواند تعادل و ثبات عملکردی را کاهش دهد (4). تحقیقات متعددی نشان داده است که خستگی عضلانی بر کنترل پاسچر تاثیر منفی دارد. کنترل پاسچر هنگام ایجاد خستگی عضلانی نقش مهمی در جلوگیری از آسیب‌های عضلانی اسکلتی در بسیاری از رشته‌های ورزشی دارد. تحقیقات مختلف تاثیر خستگی موضعی عضلانی بر تعادل و پاسچر را بررسی کرده‌اند که در اکثر آن‌ ها تاثیر خستگی عضلات اندام تحتانی بر تعادل پویا و ایستا مورد بررسی قرارگرفته (5, 6) که در این مورد به عضلات تنه کمتر توجه شده است. فعالیت عضلات اطراف ستون مهره‌ها نقش مهمی در پایداری بدن در هنگامی‌که اندام تحتانی فعالیتی را انجام می دهند ایفا می‌کند. لذا با توجه به نقش عضلات تنه در ثبات تنه در اجرای فعالیت‌های ورزشی در این تحقیق به دنبال این هستیم تا تاثیر خستگی ارکتور اسپاین‌ها که نقش مهمی در ثبات تنه دارد را بر زمان رسیدن به پایداری پس از فرود تک‌پا با اندام مسلط و غیر مسلط مورد ارزیابی قرار دهیم.

1-2- بیان مسئله

عوامل متعددی بر پایداری عملکردی اثر می‌گذارند که ازجمله آن‌ ها می‌توان آسیبهای عصبی- عضلانی اسکلتی، درد، انجام تمرینات ورزشی و خستگی عضلانی ناشی از فعالیت درمانده ساز و غیره را نام برد. یکی از عوامل مهم در کاهش قدرت عضله واختلال در پایداری یا تعادل خستگی عضلانی می باشد. از این منظر، تحقیقات متعددی نشان داده اند که خستگی بر روی کنترل پاسچر تأثیر منفی دارد (4). خستگی عضلانی می‌تواند اطلاعات رسیده از منابع حسی به مغز را مختل کند و تعادل را از بین ببرد. همچنین سبب کاهش سرعت انتقال پیام های آوران و کندی ارسال پیام های وابران به سیستم عصبی- اسکلتی می‌شود و بر توانایی حرکات مؤثر جبرانی اثر منفی می گذارد (11). کنترل پاسچر پویا هنگام ایجاد خستگی عضلانی نقش مهمی در جلوگیری از آسیبهای عضلانی- اسکلتی در فعالیت‌های روزانه و به ویژه اجرای بسیاری از رشته‌های ورزشی دارد. به هم خوردن پاسچر پویا و ایستا در حین فعالیتهای ورزشی در نتیجۀ خستگی عضلانی، با توجه به نقش کلیدی عضلات در رشته‌های مختلف ورزشی، می‌تواند آسیبهای جبران ناپذیری به سیستم عضلانی- اسکلتی ورزشکار وارد سازد و بر اجرای فنون ورزشی اثر منفی خواهد گذاشت. تحقیقات اولیه در مورد حرکت انسان روی خستگی اندام تحتانی تمرکز داشته، در حالیکه به عضلات تنه و نقش آن‌ ها در کنترل حرکت کمتر توجه شده است. این در حالی است که تنه 60 درصد توده ی عضلانی بدن را تشکیل می‌دهد و در موقعیت بالاتری نسبت به پاها قرار دارد و نقش مهمی را مانند یک پاندل معکوس اعمال می نماید. تنه تعداد زیادی مفصل دارد و از عضلات زیادی تاثیر می‌گیرد که باعث می‌شود ضمن حفظ تعادل وظایف حرکتی زیادی انجام شود (12). فعالیت عضلات اطراف ستون مهره ها در پایداری بدن هنگام انجام فعالیت توسط اندام ها ضروری است. بر این اساس، تحقیقاتی تاثیر خستگی موضعی اکستنسور‌های تنه بر پاسچر ایستا را مورد بررسی قرار داده‌اند. نیکلاس و همکاران (13) در تحقیقی تاثیر خستگی عضلانی اکستنسورهای تنه بر کنترل پاسچر مختل نشده در بین افراد جوان سالم را مورد بررسی قرار دادند. یافته‌های تحقیق نشان داد که خستگی عضلات اکستنسور تنه، کنترل ایستادن مختل نشده را خراب می‌کند که در طول محور قدامی- خلفی این تغییرات بارزتر بود. سورنکوک و همکاران (14) کاهش تعادل پویا و ایستا را درنتیجه ی خستگی عضلات تنه در مردان سالم مشاهده کردند. دانیل و همکاران (15) در تحقیقی اثر خستگی عمومی را روی فرود تک‌پا بررسی کردند و مشاهده کردند که بعد خستگی زمان رسیدن به پایداری در دو سطح قدامی- خلفی و عمودی افزایش یافت. گیسل و همکاران (16) در مطالعه‌ای دیگر اثر خستگی اکستنسورهای تنه را بر کنترل پاسچر در ایستادن قائم مورد بررسی قرار دادند، نتایج این تحقیق نشان داد که خستگی اکستنسورهای تنه بر کنترل پاسچر ایستادن قائم تاثیر معنی داری ندارد. رادولفو و همکاران (17) تاثیر خستگی اکستنسور های تنه بر تعادل وضعیتی جوانان و سالمندان در ایستادن یک پایی را بررسی کردند که در هر دو گروه افزایش نوسان در همه ی پارامتر های cop بلافاصله بعد خستگی مشاهده شد.

با مرور در مطالعات انجام‌شده، مشخص می‌شود که در این تحقیقات بیش تر به بررسی اثر خستگی اکستنسور های تنه بر پاسچر ایستا پرداخته شده است که در بعضی از مطالعات نتایج ضد و نقیض نیز مشاهده می‌شود. تحقیقاتی هم که اثر خستگی بر تعادل پس از فرود را مورد ارزیابی قرار داده اند فقط یک اندام بررسی شده است؛ بنابراین در این تحقیق به دنبال این سوال هستیم که آیا خستگی موضعی عضلات ارکتور اسپاین ‌که راست کننده ی ستون فقرات است بر زمان رسیدن به پایداری پس از

مقالات و پایان نامه ارشد

 اجرای حرکت پرش- فرود که مشابه حرکات ورزشی است تاثیرگذار است؟ و اینکه این زمان برای اندام مسلط و غیر مسلط یکی است یا خیر؟

 

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

1-3-1- اهمیت

اهمیت حفظ وضعیت قامت بدن در انجام صحیح و بهینۀ حرکات پیچیدۀ ورزشی مسلم شده است. به هم خوردن پوسچر پویا و ایستا در حین فعالیتهای ورزشی در نتیجۀ خستگی در رشته های مختلف ورزشی، می‌تواند آسیبهای جبران ناپذیری به سیستم عضلانی- اسکلتی ورزشکار وارد سازد و بر اجرای فنون ورزشی اثر منفی خواهد گذاشت. خستگی عضلانی ازجمله عواملی است که بر تعادل پویای ورزشکار اثر می گذارد و عملکرد ورزشی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. مطالعات انجام‌شده نشان می دهد بیشتر آسیب ها در پایان رقابت های ورزشی و در زمان وقوع خستگی در ورزش هایی که نیازمند بازیابی سریع تعادل پس از حرکت پرش- فرود هستند، اتفاق می افتند و اغلب با توجه به نوع آسیب باعث دوری ورزشکار از رقابتهای ورزشی و پرداخت هزینه های گزافی جهت بازسازی و بازتوانی می شود.

1-3-2- ضرورت

یافته های این تحقیق می‌تواند با تعیین میزان اثر خستگی عضلۀ ارکتور اسپاین بر زمان رسیدن به پایداری پس از حرکت پرش- فرود و میزان تأثیر آن بر عملکرد ورزشی فرد، راهکارهایی برای مربیان به‌منظور افزایش تحمل و استقامت عضله، کاهش میزان خستگی، به کارگیری روش‌های جبرانی و استفاده از تمرینات خاص تعادلی از میزان تأثیر خستگی ارکتور اسپاین بر فعالیت ورزشی و آسیب رسیدن به سیستم عضلانی- اسکلتی به‌طور چشمگیری بکاهد. همچنین با دانستن رابطه ی زمان رسیدن به پایداری بین اندام مسلط و غیر مسلط و مقایسه ی آن ها باهم می‌توان آسیب یا ناهنجاری را تشخیص داد.

1-4- فرضیه های تحقیق

1-4-1 فرض کلی

  • یک وهله فعالیت درمانده ساز عضلات ارکتور اسپاین بر زمان رسیدن به پایداری (قدامی– خلفی و داخلی – خارجی) پس از حرکت پرش- فرود تک‌پا با اندام مسلط و غیر مسلط تاثیر گذار است.

1-4-2 فرضیه ­های اختصاصی

  • یک وهله فعالیت درمانده ساز عضلات ارکتور اسپاین بر زمان رسیدن به پایداری قدامی- خلفی و داخلی- خارجی درحرکت پرش- فرود تک‌پا با اندام مسلط تاثیر گذار است.
  • یک وهله فعالیت درمانده ساز عضلات ارکتور اسپاین بر زمان رسیدن به پایداری قدامی- خلفی و داخلی- خارجی درحرکت پرش- فرود تک‌پا با اندام غیر مسلط تاثیر گذار است.
  • پس از اعمال یک وهله فعالیت درمانده ساز عضلات ارکتور اسپاین، بین زمان رسیدن به پایداری قدامی- خلفی اندام مسلط و غیر مسلط، در حرکت پرش- فرود تک پا تفاوت وجود دارد.
  • پس از اعمال یک وهله فعالیت درمانده ساز عضلات ارکتور اسپاین، بین زمان رسیدن به پایداری داخلی- خارجی اندام مسلط و غیر مسلط، در حرکت پرش- فرود تک پا تفاوت وجود دارد.

1-5- اهداف تحقیق

1-5-1 هدف کلی

  • تاثیر یک وهله فعالیت درمانده ساز عضلات ارکتور اسپاین بر زمان رسیدن به پایداری (قدامی- خلفی و داخلی- خارجی) پس از حرکت پرش – فرود تک‌پا با اندام مسلط و غیر مسلط

1-5-2- اهداف اختصاصی

  • تاثیر یک وهله فعالیت درمانده ساز عضلات ارکتور اسپاین بر زمان رسیدن به پایداری (قدامی- خلفی و داخلی- خارجی) پس از حرکت پرش- فرود تک‌پا با اندام مسلط
  • تاثیر یک وهله فعالیت درمانده ساز عضلات ارکتور اسپاین بر زمان رسیدن به پایداری (قدامی- خلفی و داخلی- خارجی) پس از حرکت پرش- فرود تک‌پا با اندام غیر مسلط
  • مقایسه زمان رسیدن به پایداری قدامی- خلفی بین اندام مسلط و غیر مسلط پس از اعمال یک وهله فعالیت درمانده ساز عضلات ارکتور اسپاین، در حرکت پرش- فرود تک پا
  • مقایسه زمان رسیدن به پایداری داخلی- خارجی بین اندام مسلط و غیر مسلط پس از اعمال یک وهله فعالیت درمانده ساز عضلات ارکتور اسپاین، در حرکت پرش- فرود تک پا

1.functional stability

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:22:00 ق.ظ ]




امروزه ورزش از روش‌های درمانی در دوره‎های توانبخشی، بازتوانی و بیماری و همچنین از روش‌های پیشگیری بیماری‌های قلبی- عروقی و تصلب شرائین به شمار می‌رود. عدم اجرای فعالیت‌های ورزشی هم اکنون عامل خطرزای مستقلی برای بیماری‌های قلب و عروق تشخیص داده می‌شود. شواهد نشان داده است که فعالیت بدنی منظم باعث افزایش طول عمر و کاهش احتمال مرگ بر اثر بیماری‌های قلبی- عروقی می‌شود (6).

کرونوبیولوژی علمی است که تغییرات وابسته به زمان و پاسخ متغیرهای فیزیولوژیکی به ورزش را بررسی می‌کند (23،26). چرخش کره زمین همه ارگانیسم‌ها را درمعرض شدت روشنایی و تاریکی قرار می‌دهد. هر دو بیماری‌های قلبی- عروقی و ترومبوآمبولیسم[3] رگی تحت تأثیر نوسانات شبانه‌روزی قرار می‌گیرند که ممکن است به طور دقیق در ارتباط با ساعت بیولوژیکی باشند. تحقیقات انجام گرفته در دهه 1980 بیان داشته‌اند که بیماری‌های قلبی- عروقی از یک ریتم شبانه‎روزی پیروی می‌کنند به طوری که تکرار بالاتری در هنگام صبح و موقع برخاستن از خواب دیده می‌شود (67). افزایش فعالیت سمپاتیک، کاهش عملکرد اندوتلیال و افزایش چسبندگی پلاکت می‌تواند اوج رویدادهای مغزی و قلبی در هنگام صبح را شرح داده اما پاسخ این فاکتورها به ورزش در زمان های مختلف روز روشن نیست (27).

از آنجا که تقابل ریتم‌های روزانه و فعالیت هر دو بر همدیگر و بر بیماری‌ها اثر گذار می‌باشند، لذا تحقیق حاضر طراحی گردید تا تقابل ریتم‌های روزانه و فعالیت را در افراد مورد بررسی قرار دهد.

1-2. بیان مسئله

پلاکت‌ها دارای اندازه‌های مختلفی می‌باشند و اندازه پلاکت‌ها بیانگر فعالیت پلاکت‌ها می‌باشد. MPV می‌تواند تغییرات سطوح تحریک پلاکت (فیزیولوژی) و میزان تولید پلاکت (بیولوژی) را نشان دهد. مدارک قوی بیان می‌کنند که MPV متغیر بیولوژیکی مهمی است و پلاکت‌های بزرگتر ظرفیت ترومبوزی بالایی دارند. در مطالعات انجام گرفته توسط کارپاتکین و همکارانش[4] و کوراش و همکارانش[5] بیان شده است که پلاکتهای بزرگتر با افزایش در MPV نشان داده می‌شوند و دارای فعالیت متابولیکی و آنزیمی بیشتری نسبت به پلاکت‌های کوچکتر می‌باشند.  MPVیک ارتباط غیر خطی با تعداد پلاکت‌ها داشته و نشانگر چرخش‌پذیری پلاکت‌ها می‌باشد. با افزایش تخریب پلاکت‌ها در خون محیطی، این حجم افزایش و با نارسایی در تولید پلاکت‌ها از مغز استخوان کاهش می‌یابد در واقع MPV بالا نشانگر افزایش رشد مگاکاریوسیت‌ها در مغز استخوان و پاسخ به استرس ترومبوسیتوپنی می‌باشد که منجر به تولید پلاکت‌های بزرگ و جوان می‌گردد. MPV تولید نامناسب پلاکتی را حتی در زمانی که شمارش پلاکتی طبیعی می‌باشد، نشان می‌دهد (10).

مطالعاتی که اثر فعالیت ورزشی را روی تجمع پلاکتی و شاخص‌های فعالیت پلاکت بررسی کرده‌اند نتایج متناقضی را نشان داده‌اند و اثرات فعالیت هنوز ناشناخته مانده است (95). مطالعات بیان داشته‌اند که فعالیت‌های شدید هوازی بر عملکرد پلاکت‌ها و فاکتورهای انعقادی مؤثر می‌باشند (83، 95).  بر این اساس نتایج برخی از تحقیقات بیان می‌دارند که فعالیت شدید هوازی باعث افزایش فیبرینوژن[6] (Fib) و میزان پلاکت‌ها[7] (Plt) می‌شود (8، 11، 13،  16، 20، 21، 22، 43، 44، 54، 57، 64، 81، 85، 92). پرزیبیتوواسکی و همکارانش[8] (1996) عدم تغییرات معنی‌دار میزان پلاکت را بعد از فعالیت بیان کرده‌اند. ریبرو و همکارانش و فاتوروسی و همکارانش افزایش غیرمعنی‌دار Plt و Fib را گزارش کرده‌اند (47، 81).

تحقیقات بیان کرده ­اند که  فعالیت باعث عدم تغییر معنی‌دار در MPV و درصد پراکندگی حجم پلاکت[9]  PDW)) می­ شود (11، 20، 22). همچنین برخی تحقیقات افزایش در MPV را بعد از فعالیت گزارش کرده‌اند (16، 20، 22،  95) و محمدی و همکارانش (1385) افزایش معنی‌دار  PDW را بیان کرده‌اند (16).

گزارشاتی بیان داشته‌اند که فعالیت باعث کاهش زمان ترومبوپلاستین پارشال[10] (aPTT) می‌شود (8، 43، 44، 64، 78، 85،). از طرفی برخی تحقیقات افزایش aPTT را گزارش کردند (13، 51، 81). حبیبی و همکارانش[11] (2009) بیان داشته‌اند که تمرینات هوازی و ترکیبی باعث کاهش زمان پروترومبین[12] (PT) می‌شود (51) در حالی که دیگران افزایش یا عدم تغییر PT را گزارش کرده‌اند (8، 78، 81، 85).

بیماری‌های قلبی- عروقی و ترومبوآمبولیسم رگی تحت تأثیر نوسانات شبانه‌روزی می‌باشند که ممکن است به طور دقیق در ارتباط با ساعت بیولوژیکی باشند (67). ریتم‌های شبانه‌روزی به تغییراتی که در 24 ساعت رخ می‌دهد گفته می‌شود (23،26). ریتم‌های بیولوژیکی اثرات طبیعی کلی در زندگی ارگانیسم‌ها می‌باشند و به ارگانیسم‌ها برای سازگاری با چرخه‌های شبانه‌روزی که در طول 24 ساعت در نوسان می‌باشند کمک می‌کنند. مد‌ل‌های ریتمیک، ارگانیسم‌ها را برای ذخیره و تولید انرژی شیمیایی، به حداقل رساندن استرس‌های محیطی، تولید مثل و … آماده می‌سازند. به نظر می‌رسد چرخه‌های ریتمیک زیادی که عملکرد اندوتلیال، پلاکت‌ها، غلظت و فعالیت چندین پروتئین انعقادی و سیستم‌های فیبرینولیتیک را تعدیل کنند. اگر چه هنوز چگونگی کارآیی هموستاتیک تحت تأثیر چرخه های شبانه‌روزی، ناشناخته است (67). تحقیقات نشان داده که میزان Fib در ساعت  9 و 10 صبح و  Pltدر ساعت 56/16 عصر به اوج خود می رسند (59، 83). همچنین دیده شده است که PT و PTT کمترین مقدار را در هنگام صبح دارا می‌باشند (67). برمنر[13] بیان کرده است که Plt در هنگام عصر افزایش می‌یابد و آندار و همکارانش[14] گزارش کرده‌اند که فعالیت پلاکت در ساعت 6 تا 9 صبح افزایش زیادی نشان می‌دهد (67).

اثر فعالیت بدنی و زمان آن تقابل پیچیده‌ای است که می‌تواند در فاکتورهای انعقادی وشاخص‌های پلاکتی رخ دهد. با وجود این مطالعاتی در مورد جزئیات این مسئله در انسان وجود ندارد و مطالعات در دسترس توسط آلدمیر و همکارانش[15] (2005) در مورد پلاکت ها صورت گرفته و نتایج حاکی از آن است که مقادیر Plt در هر دو زمان فعالیت بر روی چرخ کارسنج (صبح و بعد از ظهر) افزایش یافت اما این افزایش فقط هنگام صبح معنی‌دار بود. میزان MPV در هر دو زمان فعالیت کاهش غیرمعنی‌دار داشت که این کاهش هنگام تمرین عصر بیشتر بود. بریزینسکی گزارش کرده است که تجمع پلاکت در هنگام صبح افزایش می‌یابد که با وضعیت بدن در هنگام صبح مرتبط است (23). یاسودا و همکارانش[16] (1997) بیان داشته‌اند که زمان ترومبوپلاستین در دو زمان (03:00 و 15:00 ) از چهار زمان بررسی شده کاهش معنی‌دار داشت (94).

از آنجا که اکثریت مردم در زندگی روزمره فعالیت‌های هوازی را انجام می‌دهند و شیوع بیماری‌های قلبی- عروقی در مردان بیشتر از زنان می‌باشد و حتی تحقیقات نشان

پایان نامه و مقاله

 داده است که فشار خون سیستولیک در مردان بیشتر از زنان است (38). از طرفی اکثر تحقیقات انجام شده با شدت‌های پایین‌تر بوده لذا ما تصمیم گرفتیم اثر شدت‌های بالای یک جلسه فعالیت (3) را بر فاکتورهای انعقادی و اندیس‌های پلاکتی بررسی کنیم. برای اینکه شدت بالا بوده و طبق تحقیقات قبلی مدت فعالیت 30 دقیقه انتخاب گردید.

غلظت طبیعی کورتیزول در طول روز در حال نوسان است، طوری که بیشترین ترشح آن در ششمین تا هشتمین ساعات پس از شروع خواب آغاز می‌شود (34). شواهد نشان می‌دهند که افزایش سطح سرمی کورتیزول در ساعات اولیه صبح بر مقادیر فیبرینوژن نیز تأثیرگذار بوده و باعث افزایش مقادیر فیبرینوژن در هنگام صبح می‌شود (65). بیشتر تحقیقات انجام گرفته درخصوص زمان‌های مؤثر در تغییرات روزانه متغیرهای انعقادی و شاخص‌های پلاکتی زمان‌های 08:00، 12:00، 16:00، 20:00 را بررسی کرده‌اند (23، 52، 60). از طرفی گزارشاتی در دسترس می‌باشد که دمای بدن در بین ساعات 16:00 تا 18:00 به اوج می‌رسد (63) و تغییرات دمای بدن بر پلاکت‎ها مؤثر می‌باشد (23). بنابراین به نظر می‌رسد که بررسی تغییرات روزانه و پاسخ به یک جلسه فعالیت ورزشی متغیرهای انعقادی و شاخص‌های پلاکتی در زمان‌های 08:00، 12:00، 16:00 و 20:00 نتایج ارزشمندی را در اختیارمان قرار دهد.

انجام تحقیقات مربوط به تغییرات شبانه‌روزی با زمان‌های مورد اندازه‌گیری زیاد نیاز به در اختیار داشتن آزمودنی‌ها به مدت زمان بیشتری دارد؛ لذا در اختیار داشتن آزمودنی با ویژگی ورزشکار مشکل می‌باشد؛ بنابراین در نظر می‌باشد از افراد غیر ورزشکار استفاده شود. از طرفی علاوه بر نوع، مدت و شدت فعالیت، ریتم‌های شبانه‎روزی بر بسیاری از فاکتورها مثل فشار خون و اپی‌نفرین مؤثر می‌باشند و تحقیقات نشان داده است که فشار خون هنگام شب کاهش و هنگام صبح افزایش می‌یابد (53، 67). افزایش در سیستم‌های فشار خون، ضربان قلب، ویسکوزیته‌ی خون، کورتیزول پلاسما و فعالیت سمپاتیک با کاهش جریان خون کرونری همراه می‌باشد و نقش مهمی در آسیب‌شناسی ترومبوز رگی شدید ایفا کند (67). بر این اساس به نظر می‌رسد  پلاکت‌ها هم دارای ریتم شبانه‌روزی باشند. همچنین گزارش شده است که فیبرینوژن ریتمی همانند فشار خون را در طول شبانه‌روز دنبال می‌کند (74). تحقیقات صورت گرفته در این زمینه فقط زمان‌های کمتری را در شبانه‌روز برای مثال دو زمان صبح و عصر را بررسی کرده‌اند در این تحقیق چهار زمان (8 صبح، 12 ظهر، 4 بعد از ظهر و 8 شب)  انتخاب می‌شود تا مقایسه‌ها دقیق‌تر و نتایج بهتری حاصل شود.

با توجه به مطالب بالا و منابع در دسترس، تحقیقات در مورد تأثیر زمان روز بر پاسخ‌های انعقادی خون و شاخص‌های پلاکتی به ورزش کم است. لذا تحقیق حاضر طراحی گردیده است تا پاسخ‌های انعقاد خون و شاخص‌های پلاکتی به ورزش را در چهار زمان مختلف روز با هم مقایسه نماید.

1-3. اهمیت و ضرورت تحقیق

مطالعات بیان داشته‌اند که ارتباط مرگ ناگهانی با علل قلبی در طول دوره‌ای از فعالیت بدنی سنگین بین 5 تا 100 می‌باشد. با وجود این ارتباط، مرگ ناگهانی با علل قلبی در بین افرادی که فعالیت بدنی منظم دارند کمتر است (95). اهمیت فعالیت بدنی منظم در پیشگیری از بیماری‌ها و مرگ زودرس و برخوردار شدن از یک زندگی کاملاًًًً کیفی به اثبات رسیده است (18). از دیگر فواید مهم فعالیت ورزشی، تأثیر آن بر هموستاز خون می‌باشد. با وجود این افزایش بار قلب و مرگ ناگهانی در طول و بلافاصله بعد از فعالیت گزارش شده که نشانه ارتباط بیولوژیکی بین فعالیت ورزشی و عملکرد هموستاز می‌باشد. با وجود اینکه هموستاز تحت تأثیر فعالیت ورزشی قرار می‌گیرد اما عوامل دیگری مثل نوع آزمودنی‌ها، نوع، شدت و مدت ورزش و روش‌های ارزیابی نیز در آن مؤثر است (66). همچنین تحقیقات بیان داشته‌اند که فعالیت ورزشی شدید باعث افزایش فعالیت انعقادی خون و عملکرد پلاکتی می‌شود (89).

[1]. Thrombos

[2]. Mean platelet volume (MPV)  

[3]. Thromboembolism

[4]. Karpatkin & et al

[5]. Corash & et al

[6]. Fibrinogen (Fib)

[7]. Platelet (plt)

[8]. Przybyłowski and et al

[9]. Platelet distribution width (PDW)

[10]. Active partial thromboplastin time (aPTT)

[11]. Habibi and et al

[12]. Protrombin time

[13]. Bremner

[14] .Undar & et al

[15]. Aldemir and et al

[16]. Yasuda and et al

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:21:00 ق.ظ ]




زنان از گروه‌های آسیب پذیر بوده که دارای ویژگی‌های خاص در مسائل بهداشت و درمان می‌باشند و به همین دلیل شناخت دقیق نیازهای آنان با توجه به وضعیت فردی، اجتماعی و جایگاه و منزلت آنها در جامعه ضروری است. برهمین اساس، شرایط فیزیولوژیک زن مانند دوران بلوغ، حاملگی، شیردهی و یائسگی وی را در معرض خطر قرار می‌دهد. آخرین مرحله از زندگی یک زن یائسگی است که همانند دیگر مراحل زندگی، گذشته از زوایای مثبت آن خطرات و مشکلات زیادی برای زنان درپی‌دارد. یائسگی بیماری نیست، ولی با علائم جسمی و روانی زیادی همراه است. مهم‌ترین علائم جسمی شامل: گرکرفتگی، تغییرات روانی، پوکی استخوان و بیماری‌های قلبی- عروقی می‌باشد (1).

عوامل مختلفی می‌توانند علائم یائسگی را تعدیل‌ کنند، از ‌جمله این عوامل می‌توان به ‌آموزش، هورمون‌ درمانی، فعالیت ‌بدنی و ورزش اشاره‌ کرد که بر کاهش علائم یائسگی موثر هستند. ورزش و فعالیت‌ بدنی دارای تاثیرات مثبت جسمی و روانی بوده (1) ولی با این وجود میل‌ به شرکت در فعالیت‌های فیزیکی و ورزشی در این افراد بسیار کم است و معمولا کم‌تحرکی و در برخی موارد بی‌حرکتی، علاوه‌ بر مساعد‌ کردن زمینه ایجاد آسیب‌های قلبی- عروقی، سبب کاهش توانمندی‌های عملکردی زنان‌ یائسه می‌شود. فعالیت بدنی با تعدیل در سیستم هموستاز منجر به کاهش خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی- عروقی[1] (CVD) در زنان یائسه می‌شود. در واقع رابطه معکوسی بین ورزش و میزان مرگ و میر وجود دارد (2).

بنابراین هرگونه مداخله‌ای از جمله فعالیت ورزشی که موجب کاهش شاخص‌های التهابی شود، کاهش حوادث قلبی- عروقی را به دنبال دارد (3). روش‌های دارویی و غیردارویی متعددی بر شاخص‌های التهابی اثرگذارند (5). از ‌جمله این عوامل می‌توان به گیاهان دارویی اشاره‌ نمود. روشن است که گیاهان دارویی نقشی کلیدی در پیشگیری از بیماری‌های مختلف دارد (6). همچنین استفاده از گیاهان دارویی مختلف به ‌طور سنتی در درمان بسیاری از ناخوشی‌ها و نیز بهبود عملکردهای ورزشی (قدرتی و استقامتی) رواج گسترده‌ای یافته‌ است (7). در این راستا نتایج نشان داده که مصرف مداوم گیاه چای‌ سبز می‌تواند باعث بهبود عملکرد دستگاه گردش خون و کاهش عوامل خطرزای قلبی-عروقی شود (8).

چای ‌سبز یک فرآورده گیاهی تهیه ‌شده از برگ یا غنچه‌های گیاه “کاملیا‌سیننسیس[3]” است که در کشورهای آسیای شرقی طرفداران زیادی دارد. چای پرمصرف‌ترین نوشیدنی دنیا پس ‌از آب است (8). چای ‌سبز که سابقه‌ی مصرف بیش از پنج هزار ساله در کشور چین دارد، در دنیای علمی امروز نیز بسیار مورد توجه قرار گرفته که علت اصلی آن خاصیت آنتی‌اکسیدانی این نوع چای است که خود نتیجه عدم تخمیر و بخار‌دادن برگهای تازه‌ی گیاه کاملیا در حرارت بالاست (9).

مصرف این نوع چای در تعداد انگشت‌ شماری از خانواده‌های ایرانی رواج دارد و به ‌طور حتم با آگاهی افراد از فواید این نوشیدنی با‌ ارزش، استقبال بیشتری نیز در استفاده از آن خواهد ‌شد. تا‌کنون خواص بی‌شماری از چای سبز در پیشگیری انواع بیماری‌ها در منابع علمی متفاوت ذکر شده، که از‌ جمله مهم‌ترین این خواص می‌توان به ‌نقش آن در پیشگیری از سکته‌های قلبی و  بیماری‌های قلبی- عروقی اشاره‌ نمود (9).

 

 

 

 

بیان مسئله

بیماری‌های قلبی- عروقی یکی از بیماری‌های مزمن غالب در بیشتر نقاط جهان است و در آمریکا، اصلی‌ترین علت مرگ در زنان می‌باشد. اهمیت و ضرورت پیشگیری از بروز این بیماری‌ها به ‌منظور حفظ و گسترش سلامتی، توجه بسیاری از پژوهشگران را به روش‌های پیشگیری از بروز آسیب‌های قلبی- عروقی معطوف داشته ‌است. یکی از علل اصلی حمله‌های قلبی تغییر و عدم‌ تعادل سیستم هموستاز است که می‌تواند منجر ‌به ترومبوز و حمله‌های قلبی شود (2).

فیبرینولیز و انعقاد دو جزء اصلی فرایند هموستاز هستند. عوامل بسیاری از‌ جمله سن، جنس، یائسگی، ورزش و حتی رژیم غذایی بر اجزای این سیستم تاثیر دارند. شانس خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی‌- ‌عروقی با یائسگی در زنان افزایش می‌یابد. کم‌تحرکی و افزایش سن نیز تاثیرات نامناسبی برسیستم هموستاز دارند. زنان‌ یائسه دارای سطح فیبرینوژن بالاتر و قدرت فیبرینولیزی پایین‌تری نسبت به زنان غیر یائسه هستند (2). فیبرینوژن پروتئینی محلول در پلاسماست که تحت اثر ترومبین به فیبرین تبدیل شده و مبنای لخته‌شدن خون می‌باشد (10).

سطوح فیبرینوژن پلاسمایی ارتباط مثبتی با شاخص توده بدن در هر دو‌ جنس دارد (11). کاهش وزن حاصل از اجرای تمرینات‌ ورزشی، عامل مهم‌تری برای کاهش غلظت‌های شاخص‌های التهابی نسبت‌ به توسعه آمادگی‌ جسمانی است (10). علاوه ‌بر این، تغییرات برخی فاکتورهای انعقادی نظیر زمان نسبی ترومبوپلاستین (PTT)[5]، زمان پروترومبین (PT)[6] به‌دنبال استرس گرمایی و فعالیت ‌بدنی گزارش شده‌ است (12).

زمان پروترومبین (PT) مسیر خارجی انعقاد را بررسی و حدود طبیعی آن 11تا 14 ثانیه است و طولانی ‌شدن آن در اثر کاهش یا عدم فعالیت برخی فاکتور‌های انعقادی به وجود می‌آید و  زمان نسبی ترمبوپلاستین PTT)) مسیر داخلی انعقاد را بررسی و زمان طبیعی آن حدود 25 تا 35 ثانیه ‌است. کمبود بسیاری از عوامل انعقاد خون موجب افزایش  PTTمی‌شود و کاهش آن به هر دلیل احتمالا موجب افزایش خطر انعقاد نابجای خون می‌شود (13).

متخصصان و پژوهشگران علوم ورزشی، بهداشت و تندرستی بر این ‌باورند که تغییر و ایجاد شیوه زندگی سالم و برخورداری از زندگی فعال و پرتحرک که به ‌طور ویژه با تمرینات ‌ورزشی و فعالیتهای‌ بدنی منظم، مداوم و مناسب همراه باشد، بهترین راه پیشگیری اولیه و ثانویه اکثر بیماری‌های مزمن، بویژه بیماری عروق‌کرونر و فرایند زمینه‌ساز آن (آترواسکلروز) است (14). با وجود ارزش‌های شناخته شده تمرینات ورزشی، جامعه ما از نظر انجام فعالیت جسمانی و تحرک بدنی وضعیت چندان مطلوبی ندارد (15) و متاسفانه کم‌تحرکی در بین زنان سالمند شایع است (2). تصور عامه بر این است که تمرینات ورزشی در آب حداقل از بعد پیشگیری از آسیب‌های مفصلی برای افراد سالمند مناسب‌تر است. از طرفی تمرینات ورزشی در آب مکانیسم‌های التهابی متفاوتی را نسبت به تمرینات در خشکی ایجاد می‌کند (16).

با توجه به افزایش خطر بیماری‌های قلبی- عروقی در پس یائسگی به دلیل کم شدن میزان هورمون‌های جنسی زنانه که نقش پیشگیری از بیماری‌های قلبی- عروقی دارند، یافتن راهبردهای غیردارویی مانند فعالیت ورزشی می‌تواند جهت کاهش عوامل خطرزای قلبی- عروقی مفید باشد (17). از طرف‌ دیگر، امروزه استفاده از مکمل‌ها و غذاهای گیاهی در درمان بیماری‌ها و اختلالات متابولیکی در بین عموم گسترش یافته‌ است. مصرف مواد غذایی حاوی فلاونوئیدها باعث کاهش میزان مرگ‌ومیر ناشی ‌از بیماری‌های قلبی‌- ‌عروقی شده است. مواد غذایی که فلاونوئید بیشتری دارند شامل: چای، توت‌ها، سیب‌ها و پیاز‌ها هستند (18). چای به‌ویژه چای سبز، منبع اصلی فلاونوئیدها در رژیم غذایی کشورهایی چون ژاپن، هلند و یک منبع جزئی از فلاونوئیدها در رژیم غذایی ایالات ‌متحده ‌است (19).

مرادی و همکاران (1393) در پژوهشی به بررسی تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی و مکمل چای سبز بر روی 30 مرد 18-27 ساله و دارای نمایه توده بدنی بین  kg/m225-30 پرداختند. نتایج کاهش معناداری را در مقادیر فیبرینوژن در گروه مکمل نسبت به پیش‌آزمون نشان ‌داد. درصدچربی ‌بدن در هر دو گروه مکمل و تمرین نسبت به پیش‌آزمون کاهش معناداری پیدا کرد. در پس‌آزمون تفاوت معناداری در درصدچربی و فیبرینوژن در گروه مکمل نسبت به گروه تمرین‌ مقاومتی مشاهده ‌شد. اختلاف معناداری در WHR، BMI در بین‌گروه‌‌ها مشاهده ‌نشد(20).

دهقان و همکاران (1392) در پژوهشی به ‌بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی موزون بر روی 23‌زن سالم غیرفعال 60-85 سال پرداختند. نتایج کاهش معنا‌داری را در سطح فیبرینوژن پس‌ از هشت هفته تمرین هوازی نشان ‌داد(21).

چِن و همکاران (2013) نیز در پژوهشی به ‌مقایسه سه دوز ‌مصرفی(gr/kg.d 1و 5/0، 25/0) از EGC (تهیه‌شده از چای سبز) بر روی موشها پرداختند و این نتیجه حاصل ‌شد که در هر سه دوز ‌مصرفی مکمل، PTT طولانی‌تر شد. هرچند این مکمل اثر برجسته‌ای روی میزان PT و فیبرینوژن نداشت و نشان داده ‌شد که فعالیت ضد‌انعقادی و ضد‌پلاکتی EGC وابسته به روش دوز‌ مصرفی است (22).

در سالهای اخیر استفاده از ورزش برای درمان یا پیشگیری از افزایش فیبرینوژن و تعداد پلاکت خون مورد توجه بسیاری از پژوهشگران بوده‌ است. در تحقیقات قبلی نتایج ضد و نقیضی در ارتباط با تاثیر تمرین و یا مکمل‌دهی چای سبز بر عوامل‌انعقادی بدست آمده ‌است. طبق یافته‌های محقق پژوهشی که تأثیر تمرین هوازی در‌آب و مصرف مکمل چای سبز را همراه‌ با ‌هم  بر تغییرات سیستم‌ انعقادی بررسی‌کند یافت نشده است. همچنین از بین انواع ورزش‌ها تاثیر ورزش‌های ‌آبی بر  عوامل‌ انعقادی بررسی نشده است. بنابراین ما دراین تحقیق بر‌آن شدیم تا تاثیر چای‌سبز و فعالیت هوازی درآب را همراه با هم بر سطح برخی فاکتورهای انعقادی خون که یکی از عوامل اصلی و خطر‌ساز بیماری‌های قلبی- عروقی هستند را با تحقیق بر روی زنان‌ یائسه انجام‌ دهیم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ضرورت و اهمیت پژوهش

بیماری‌های قلبی- عروقی یکی از امراض مزمن غالب در بیشتر نقاط جهان است. این  بیماری، از علل عمده مرگ و ناتوانی در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه همچون ایران است، به‌ گونه‌ای که حدود 40درصد مرگ‌ها ناشی از این عارضه است و تخمین زده می‌شود که تا سال 2020 میلادی، بیماری‌های عروق کرونری و به‌ ویژه آترواسکلروز در سراسر جهان، سرآمد بیماری‌ها خواهد ‌بود. شیوع بیماری‌های عروق کرونری که در مقایسه با سایر بیماری‌ها بیشترین میزان ناتوانی و بار اقتصادی را

مقالات و پایان نامه ارشد

پایان نامه و مقاله

 باعث می‌شود، در ایران رو به افزایش است (14).

در جامعه‌ی ما اغلب زنان به دلایل گوناگون فعالیت ورزشی منظمی ندارند و از فواید ورزش بر سازوکار بدن آگاه نیستند. از طرفی، افزایش زندگی شهرنشینی و ماشینی، افراد را به سمت عدم فعالیت فیزیکی و نیز کم‌تحرکی سوق می‌دهد. پدیده‌ی یائسگی و افزایش سن، با کاهش فعالیت‌ بدنی والگوی زندگی کم‌تحرک همراه ‌است که این مساله در زنان ساکن در مناطق شهری مشهود‌‌تر است (23). طبق نظر کارشناسان علوم ورزشی و تایید پزشکان متخصص، فعالیت ‌بدنی می‌تواند کارایی قلب و عروق را افزایش دهد (24). یکی از چالش‌های پیش روی تنظیم برنامه‌های تمرینی جهت بهبود تحرک افراد سالمند، ایجاد محیط امن و کم خطر و در عین حال تاثیرگذار است (25). سالمندان به دلیل آتروفی عضلانی و زوال سیستم اسکلتی، قادر به انجام تمرینات جسمانی معمول نمی‌باشند و در این صورت، احتمال آسیب دیدگی آنها وجود دارد، اما ورزش در آب گزینه‌ای مناسب برای دور ماندن از شرایط آسیب‌زا می‌باشد (26). در تحقیقات گذشته، تمرینات ورزشی در خشکی انجام شده اما به دلیل مشکلات زنان یائسه در اجرای تمرینات ورزشی در خشکی، اغلب افراد به دنبال تمرینات ورزشی در آب هستند زیرا در آب به دلیل کم شدن تحمل وزن احتمالا پاسخ‌های التهابی کمتر است (17). از طرف دیگر، اخیرا استفاده از مکمل‌ها، غذاها و داروهای گیاهی در درمان بیماری‌ها و اختلالات متابولیکی در بین عموم گسترش یافته است (20).

در سال‌های اخیر از ورزش در آب استفاده‌های زیادی جهت ارتقاء سطح آمادگی جسمانی و بازتوانی افراد سالمند شده است، اما علی‌رغم فواید بالقوه آب در ایجاد شادابی و نشاط و آرامش روانی، مطالعات اندکی به اثر ورزش در آب بر ریسک فاکتورهای قلبی- عروقی زنان سالمند پرداخته‌اند. همچنین طبق یافته‌های محقق تاکنون تحقیقی درمورد تاثیر همزمان فعالیت هوازی درآب همراه با مصرف چای‌ سبز بر روی عوامل انعقادی خون زنان یائسه صورت نگرفته است. لذا باتوجه به اهمیت تاثیر تمرینهای ورزشی بر عملکرد سیستم قلبی- عروقی و مخصوصا افزایش خطر این نوع بیماری‌ها در زنان پس‌ از یائسگی، ضرورت دارد دراین زمینه تحقیقات گسترده انجام شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اهداف پژوهش

هدف کلی

تاثیرهشت هفته تمرین هوازی درآب با و بدون مصرف چای سبز بر برخی عوامل انعقادی خون در زنان‌ یائسه غیرفعال

اهداف ویژه

مقایسه تاثیر هشت هفته تمرین هوازی در آب ، تمرین هوازی در آب + مصرف چای سبز و مصرف چای سبز بر BMI زنان یائسه غیر فعال.

مقایسه تاثیر هشت هفته تمرین هوازی در آب ، تمرین هوازی در آب + مصرف چای سبز و مصرف چای سبز بر WHR زنان یائسه غیر فعال.

مقایسه تاثیر هشت هفته تمرین هوازی در آب ، تمرین هوازی در آب + مصرف چای سبز و مصرف چای سبز بر درصد چربی زنان یائسه غیر فعال.

مقایسه تاثیر هشت هفته تمرین هوازی در آب ، تمرین هوازی در آب + مصرف چای سبز و مصرف چای سبز بر توان هوازی زنان یائسه غیر فعال.

مقایسه تاثیر هشت هفته تمرین هوازی در آب ، تمرین هوازی در آب + مصرف چای سبز و مصرف چای سبز بر فیبرینوژن زنان یائسه غیر فعال.

مقایسه تاثیر هشت هفته تمرین هوازی در آب ، تمرین هوازی در آب + مصرف چای سبز و مصرف چای سبز بر تعدادپلاکت زنان یائسه غیر فعال.

مقایسه تاثیر هشت هفته تمرین هوازی در آب ، تمرین هوازی در آب + مصرف چای سبز و مصرف چای سبز بر PT زنان یائسه غیر فعال.

مقایسه تاثیر هشت هفته تمرین هوازی در آب ، تمرین هوازی در آب + مصرف چای سبز و مصرف چای سبز بر PTT زنان یائسه غیر فعال.

 

 

 

 

فرضیه ­های پژوهش

  1. بین تاثیر سه نوع مداخله تمرین هوازی در آب، تمرین هوازی در آب + مصرف چای سبز و مصرف چای سبز بر BMI  زنان یائسه غیر فعال تفاوت وجود دارد.
  2. بین تاثیر سه نوع مداخله تمرین هوازی در آب، تمرین هوازی در آب + مصرف چای سبز و مصرف چای سبز بر WHR زنان یائسه غیر فعال تفاوت وجود دارد.
  3. بین تاثیر سه نوع مداخله تمرین هوازی در آب، تمرین هوازی در آب + مصرف چای سبز و مصرف چای سبز بر درصدچربی زنان یائسه غیر فعال تفاوت وجود دارد.
  4. بین تاثیر سه نوع مداخله تمرین هوازی در آب، تمرین هوازی در آب + مصرف چای سبز و مصرف چای سبز بر توان هوازی زنان یائسه غیر فعال تفاوت وجود دارد.
  5. بین تاثیر سه نوع مداخله تمرین هوازی در آب، تمرین هوازی در آب + مصرف چای سبز و مصرف چای سبز بر فیبرینوژن زنان یائسه غیر فعال تفاوت وجود دارد.
  6. بین تاثیر سه نوع مداخله تمرین هوازی در آب، تمرین هوازی در آب + مصرف چای سبز و مصرف چای سبز بر تعدا پلاکت زنان یائسه غیر فعال تفاوت وجود دارد.
  7. بین تاثیر سه نوع مداخله تمرین هوازی در آب، تمرین هوازی در آب + مصرف چای سبز و مصرف چای سبز بر PT زنان یائسه غیر فعال تفاوت وجود دارد.
  8. بین تاثیر سه نوع مداخله تمرین هوازی در آب، تمرین هوازی در آب + مصرف چای سبز و مصرف چای سبز بر PTT زنان یائسه غیر فعال تفاوت وجود دارد.

 

 

 

[1]  Cardiovascular disease

[2] C-reactive protein

[3] Camellia Sinensis

[4] Green Tea Poly Phenols

[5] Partial Thromboplastin Time

[6] Prothrombin Time

[7] Catechin

[8] Epicatechin

[9] Epigallocatechin

[10] Gallocatechin

[11]  Gallocatchingallate

[12]  Epigallocatechingallate

[13] Caffeine

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:20:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم