شاید بتوان گفت که ارتباط[1] یکی از قدیمی ترین و در عین حال عالی ترین دستاوردهای بشر بوده است.ارتباط در گذشته و برای انسان اولیه ،علاوه بر کارکردهایی که در جهت حفظ حیات و یاری گرفتن از دیگران داشته ،زمینه ساز فعالیتهای اجتماعی و سرآغازی بر زندگی اجتماعی نیز بوده است(بولتون[2]،1386،ص13). ماهیت اجتماعی انسان ایجاب می کند که آدمی با وجوه گوناگون اجتماع و مجموعه های درون آن ارتباط برقرار کند. در جوامع امروزی که همزمان با پیچیده تر شدن فزاینده زندگی مشکلات جدیدی برای انسان پدید آمده است،اهمیت ارتباطات بیشتر میشود. در چنین جوامعی ارتباطات یکی از مهمترین عوامل توسعه و تعالی و موفقیت انسان است (آهنچیان،1381).
1-2بیان مسأله
در دنیای امروز ارتباطات موثر یکی از ارکان کلیدی موفقیت به شمار می آید.زندگی انسان با برقراری رابطه و ارتباط آغاز می شود و پیوسته بر تعداد و چگونگی آنها افزوده می شود.اگر چه رابطه و ارتباط دو مفهوم مترادف فرض می شوند اما می توان برای این دو ،مفاهیمی جداگانه در نظر گرفت.رابطه به هر گونه تماس میان افراد یا گروه ها و اشیاء اطلاق می شود،در صورتیکه ارتباط رابطه ای هدفمند و به طور عمده آگاهانه است که بیشتر در حوزه ی افراد بشر مطرح است(شعاری نژاد،1385).ارتباط چیزی است که اجتماع را منسجم نگاه می دارد. (ادگار وسج ویک،1387).
اگر بگوییم ارتباط معجزه یا کاری شبیه معجزه انجام می دهد،سخن مبالغه آمیزی بیان نکرده ایم،زیرا اگر ارتباط نباشد بسیاری از امور دیگر مثل رشد عقلانی،عاطفی و اخلاقی به وجود نخواهد آمدو حتی رشد جسمانی انسان نیز دچار اختلال خواهد شد . موضوع ارتباط در حیات بشر بدیل ندارد. بنابراین می توان گفت: ارتباط زمینه ی منحصر به فرد انسان ، به ویژه کودک است (ملکی،1390).هر کودک به طور طبیعی حدود هجده هزار ساعت از عمر خود را در مدرسه سپری می کندو تحت تاثیر معلمان، اولیای مدرسه،برنامه ها و ارزش های خاص آنها قرار می گیرد. از آنجاکه بیشتر یادگیری های فرد بعد از سن شش سالگی است،بنابراین می توان گفت که مدارس نقش مهمی را در تربیت کودکان دارند.کودکان در مدارس با مسایل عاطفی و روانی متعددی مواجه اند که یکی از آنها اختلالات عصبی مانند:اضطراب ،حساسیت زیاد،گوشه گیری،غوطه ور شدن در فکرو خیال،احساس ناراحتی بیش از حد و توجه نکردن به اطراف می باشد (پور علی رضا،1391) .اغلب پژوهشگران معتقدند کیفیت ارتباط معلم با دانش آموزان نقش عمده ای در اثربخشی تدریس او و ایجادیادگیری دانش آموزان دارد(دارلینگ هاموند،2007 ،گوردون، کین، و استایجر ، 2006 ؛ نیدلز،1988،) . وجود معلمان کارآمدتر جهت برقراری روابط مطلوب تر با دانش آموزان در مدرسه حیاتی است (لاک،2004).زیرا معلمان هستند که مدرسه را محیطی می سازند که می تواند افق امید بخشی از دوستی، تعادل، حمایت، امنیت، موفقیت، احترام و سعادت را برای دانش آموزان به ارمغان آورد(کریسته،2002) . بنابراین معلمان برای کمک به دانش آموزان جهت رشد اجتماعی و عاطفی آنها مهمترین موقعیت را دارند (مک لاگلین[5]،به نقل از اصغری پور ،1391،ص 18) . به عقیده سانتراک (1387) برای مدیریت و برخورد با تضادهای موجود در کلاس درس نیاز به مهارت های ارتباطی مناسب دارید. محققان مختلف برآورد کرده اندکه بین 20-10درصد کودکان مدرسه ای ،دارای مشکلات عاطفی و رفتاری هستند (کاتلر[6] 1993؛ورنن[7] 1993؛سازمان بهداشت روانی[8] 1999؛تامپسون و رادلف[9] 2000،به نقل از اصغری پور و همکاران،1391،ص 17 ).پژوهش هاى متعدد نشان مى دهد که از هر ۵ دانش آموز یک نفر به نوعى دچار مشکلات مربوط به سلامت روانى است که متأسفانه به دلیل عدم پیگیرى و مداخلات لازم این گونه اختلالات تا اخذ مدارج تحصیلى بالاتر و حتى در ورود به اجتماع در آنها باقى مى ماند. اضطراب جدایى،استرس، ترس از مدرسه، وسواس و انواع تیک ها اختلالات عادى مانند ناخن خوردن کندن یا کشیدن موى سر کم توجهى و اختلالات عاطفى و خلقى (افسردگى) مشکلات ذهنى و یادگیرى از جمله مهمترین و رایج ترین اختلالات دانش آموزان دوره ابتدایى به شمار مى رود کمالی،1386) . علائم استرس در دبستان عبارتند از:-ترس و کابوسهای شبانه – منفی بافی و دروغگویی- محرومیت و خجالتی بودن افراطی و شکایاتی مانند دل درد و سردرد؛ کودکان بوسیله سردرد و دل درد می خواهند از چیزی فرار کنند اما این یک مشکل واقعی است و می تواند راهی باشد برای اینکه آنها خود را با استرس ها تطابق بدهند(زیبا،1389،ص27). اگر مشکل این گروه از کودکان در دوران کودکی به ویژه اولین سالهای ورود به مدرسه شناسایی و تحت درمان قرار نگیرد احتمال عود آن در دوران نوجوانی و بزرگسالی و ابتلا به سایر مشکلات اضطرابی و افسردگی در آنها افزایش می یابد.علاوه بر این ،به علت درخواست های مکرر کودکان مضطرب برای ترک کلاس و غیبت های گاه و بی گاه از مدرسه،افت تحصیلی و تکرار پایه در آنها افزایش می یابد (محمد خانی،1392 ،ص 19) .طبق گزارش بخش مشاوره آموزش و پرورش شهرستان قرچک ، مشکل استرس یکی از مشکلات شایع دانش آموزان دبستانی در این شهر است بطوریکه میانگین ، هفته ای 5 مورد از مراجعات به این دفتر ، مربوط به انواع نشانه های استرس و اضطراب می باشد که اغلب منجر به افت تحصیلی ، تکرار پایه، کاهش اعتماد به نفس و اختلال در روابط با همکلاسی ها می شود (بخش مشاوره ی آموزش و پرورش شهرستان قرچک ) . حال چنانچه به این آمار، تعداد دانش آموزانی که به کلینیک های خارج از بخش مشاوره آموزش و پرورش ، مراجعه می کنند و همچنین تعدادی که با وجود مشکل،هیچگونه پیگیری در خصوص رفع آن انجام نمی دهند ،افزوده شود ،عمق وجود این مشکل در منطقه بهتر نمایان می گردد. . لذا این پژوهش در صدد است به این سوال اساسی پاسخ دهد که آیا بین مهارتهای ارتباطی معلمان و استرس دانش آموزان پایه ششم مدارس ابتدایی شهر قرچک رابطه ای وجود دارد؟
1-3. اهمّیّت وضرورت تحقیق
ارتباطات یکی از مهمترین ابزار جامعه ی متمدن می باشد و می توان گفت که ارتباطات مهم ترین عامل توسعه و تعالی انسانی است ؛ به عبارت دیگر ارتباطات برای موفقیّت انسان امری حیاتی می باشد (مهربان،1379) . مطالعه بر روی افراد شاغل درزمینه های متفاوت نشان داده است که 70 درصد لحظه های بیداری آنان به برقراری ارتباط می گذرد و از این زمان ،نوشتن 9 درصد ،مطالعه 16 درصد، صحبت کردن 30 درصد و گوش کردن 45 درصد را به خود اختصاص می دهد (بولتون ،1386، ص 58) . برقراری ارتباط موثر همیشه کار آسانی نیست ؛چرا ؟ اگر به مفهوم ارتباط و کارکردهای آن توجه کنیم ، می بینیم که هر یک از عناصر ارتباط (فرستنده،پیام و گیرنده)می توانند دارای مجموعه ای از ویژگی های متنوع و پیچیده باشند. ارتباط مؤثر مستلزم پیش نیازهایی است ،اگر چه در جریان ارتباط و در یک رابطه ی علت – معلولی ،سطح این موارد ارتقا یافته و به پیش نیازهای جدیدی منجر می شوند.
1-آشنایی با ویژگیهای شخصیتی کودکان و نوجوانان (روان شناسی رشد) 2-شناخت کارکردهای فرهنگ و مؤلفه های فرهنگی 3-درک منطقی از فضای زندگی(خانواده،مدرسه،جامعه)
4-شناخت کارکردهای ابزارهای ارتباط جمعی و رسانه ها
توجه به این نکته ی مهم که در شکل گیری یک جریان ارتباطی ،عناصر متعددی قبل ، ضمن و بعد از ارتباط دخالت دارند ،شاید مارا بیشتر به اهمیت موضوع واقف سازد (جعفریان،1390).معلمان بر خلاف خلبانها و معمارها یا جراحها ، آموزش فشرده ای در مهارتهای حرفه شان ندیده اند. به نوعی از آنان انتظار می رود که وقتی وارد کلاس می شونددر مورد مسائل پیچیده روابط بشری تجربه و مهارت داشته باشند . از معلمها خواسته می شود که در جریان فعالیت روزانه شان :
1)انگیزه یادگیری ایجاد کنند. 2) مشوق خود مختاری باشند و عزت نفس را تقویت کنند. 3) از شدت اضطراب[10] بکاهند و ترس را از بین ببرند . 4 )یأس و نومیدی[11] را کم کنند. 5)سبب کاهش تعارضها و کشمکشها[12]شوند و خشم را فرو بنشانند (بیگدلی،1390،ص19) .
معلمان باید علاقه ومحبت خود را هم به صورت کلامی و هم از طریق ابزارهای غیر کلامی چون: توجه تمام و کمال به دانشآموزان، حفظ و تداوم ارتباط چشمی با آنان، لبخند زدن و ایماء و اشاره نشان دهند. اکثر دانشآموزان برای معلمانی که به آنها محبت میکنند و معلمانی که آنها را مورد احترام قرار میدهند، هر کاری انجام میدهند. دانشآموزان حاضرند هر کاری بکنند تا تأیید چنین معلمانی را به دست آورند. پس معلمان باید در ابراز علاقه ومحبت خویش نسبت به دانشآموزان صادق باشند و گرنه، احترام آنان نزد دانشآموزانی که ریاکاری و دورنگی میبینند، رو به افول میگذارد (حسینیپناه، 1382، ص 17).توانایی و اداره کلاس و ایجاد رفتار مطلوب در دانشآموزان، بخشی مهمی از کار معلم و کلاس و زمینه مناسب برای یادگیری است.
به نظر میرسد معلم برای اداره مطلوب و منظم کلاس درس به دو مهارت نیاز دارد: 1ـ برقراری ارتباط مؤثر و مثبت با دانشآموزان
2ـ مدیریت کلاس.
[1]–communication
[2] – Bolton
[3]–H.Simon
4–stress
5-Mc Laughlin
6– Kottler
7 –Vernon
[8]– Mental health foundation
[9] -Thompson and Rudolph
[10]– anxiety
[11]– frustration
[12]– conflict
[دوشنبه 1400-05-04] [ 11:21:00 ب.ظ ]
|