هدف نهایی هر پژوهش علمی این است که با بهره گرفتن از نتایج، اطلاعات جدیدی به دست آورده وبه کمک این اطلاعات وبا وجود اطلاعات ودانش موجود، بستر لازم را برای انجام تحقیقات آتی وهمچنین استفاده کاربردی از نتایج پژوهش فراهم کند. در راستای نیل به هدف نهایی پژوهش به مطالعه ابعاد مختلف موضوعات مورد بررسی در پژوهش پرداخته می شود. لذا فصل دوم این تحقیق به مبانی نظری اختصاص دارد.
هدف از تدوین این فصل، ایجاد بستر نظری در زمینه موضوع میباشد.
2-2. ادبیات تحقیق
2-2-1. افشا
اصطلاح افشا در گستردهترین مفهوم به معنای ارائه اطلاعات است. در حسابداری، از این اصطلاح به نحو محدودتری استفاده می شود و صرفاً به معنای ارائه اطلاعات مالی مربوط به یک شرکت در گزارشهای مالی و یا گزارشهای سالانه میباشد. در برخی موارد، مفهوم افشا باز هم محدودتر می شود و مقصود اطلاعاتی است که در محتوای صورتهای مالی گنجانده نشده است. مسائل مرتبط با ارائه اطلاعات در ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان وجوهنقد نیز بر اساس ضوابط شناخت و اندازه گیری حلوفصل میگردد. بنابراین افشا در محدودترین معنای خود شامل مواردی نظیر بحث و تحلیل مدیریت، یادداشتهای پیوست صورتهای مالی و صورتحسابهای مکمل می شود. بررسی گزارشهای سالانه نشان میدهد کیفیت اطلاعات افشا شده در چنین گزارشهایی متفاوت است و تفاوت در افشای اطلاعات به احتمال زیاد در نتیجه تفکر مدیریت و فلسفه فکری آنان و همچنین صلاحدید آنان در مورد افشای اطلاعات برای مقاصد سرمایه گذاری است(شباهنگ، 1389، 153). صورتهای مالی، تنها جزیی از گستره وسیع افشا هستند و معیارهای عملکرد غیرمالی بسیاری وجود دارند که در مجموعه گزارشهای مالی ارائه نمیشوند، لیکن تصمیم گیری صحیح، ضرورت آگاهی از این معیارها را ایجاب می کند. سیاستها و روشهای افشای اطلاعات در واحدهای تجاری از یک سو، تحت تاثیر قوانین و استانداردهای حسابداری است و از سوی دیگر، بیانگر قصد و تفکر مدیریت این واحدها در خصوص اطلاعات افشا شده میباشد. معمولاً مدیران واحدهای تجاری، منابع کاملاً برتری برای انجام پیشبینیهای قابل اتکا دارند و دسترسی عمومی به اطلاعات و پیشبینیهای آنها کارایی بازارهای مالی را افزایش میدهد. از طرف دیگر شواهد تجربی نشان میدهد که اکثر مدیران تمایل بیشتری برای افشای اخبار خوشبینانه نسبت به اخبار بد دارند و این امر قابلیت اتکای اطلاعات را کاهش میدهد. لذا این مطلب حاکی از آن است که در پذیرش اطلاعات افشا شده توسط واحد گزارشگر باید محتاطانه عمل کرد، زیرا بینشی از تفکر مدیریت را منعکس می کند(قربانی، 1386، 11و10).
افشای خارج از صورتهای مالی، دربازارهای جهانی امروز، نقش با اهمیتی را ایفا می کند. اما در مورد نحوه اندازه گیری برخی از اقلام اختلافنظرهای عمدهای وجود دارد. مثلاً حسابداری سرقفلی و چگونگی اندازه گیری آن در کشورهای مختلف متفاوت است. در این قبیل موارد، افشای واقعیتها به استفادهکنندگان گزارشهای مالی کمک می کند که خود نسبت به روشهای حسابداری مناسب نتیجهگیری کنند. هنگامی که اقلام در متن صورتهای مالی شناسایی و منعکس می شود افشای سیاستها و روشهای به کار گرفته شده در اندازه گیری آن اقلام حائز اهمیت است (شباهنگ، 1389، 153).
افشا در حسابداری واژهای فراگیر است و تقریباً تمامی فرایند گزارشگری مالی را دربرمیگیرد. یکی از اصول اولیه حسابداری اصل افشای کلیه واقعیتهای بااهمیت و
مربوط درباره رویدادها و فعالیتهای مالی واحد تجاری است(بنیمهد و محسنیشریف، 1389، 52). بر اساس این اصل، صورتهای مالی اساسی باید حاوی تمامی اطلاعات بااهمیت، مربوط و بهموقع باشد و این نوع اطلاعات به گونه ای قابل فهم و حتیالامکان کامل ارائه شود تا امکان اتخاذ تصمیمات آگاهانه برای استفادهکنندگان را فراهم سازد. از سوی دیگر اطلاعاتی که ارائه می شود، نباید از لحاظ کمیت و کیفیت بهگونهای باشد که موجبات سردرگمی استفادهکنندگان صورتهای مالی را فراهم سازد(لشگری و نادری، 1388، 78و77).صورتهای مالی باید شفاف و قابل فهم باشد این صورتها بر سیاستها و خط مشیهایی مبتنی است که در شرکتها و یا کشورهای مختلف متفاوت میباشد، بنابراین افشای سیاستها و خط مشیهای زیربنای صورتهای مالی ضرورت دارد تا این صورتها را قابل فهم سازد. به هر صورت، از دیدگاه سیاستگذاران حسابداری، اهمیت دو سطحی که در آن اطلاعات ارائه می شود(در سطح صورتهای مالی و در سطح مطالبی که در ضمیمه صورتهای مالی است) یکسان نیست. گاهی در ترازنامه صورت سود و زیان یا صورتهای مالی دیگر، اقلام به روشی نادرست یا غلط ارائه می شود در هر حالت باید در مورد شیوه ثبت و یا گزارشکردن مقداری اطلاعات کافی ارائه شود. ولی افشای اطلاعات به خودی خود نمی تواند شیوه ثبت و گزارشکردن نادرست را اصلاح نماید. در ضمن، اتخاذ شیوه های افشای مرتبط با یک صنعت، ممکن است منجر به سطوح متفاوت افشای اقلام مشابه در صورتهای مالی شرکتهای آن صنعت خاص شود. همچنین، شرکتهای یک صنعت ممکن است نسبت به افشای اقلام خاصی از اطلاعات تاکید کنند اما ممکن است این اقلام برای صنایع دیگر مهم و با اهمیت نباشد. جدای این اظهارنظرهای کلی، در ادبیات مرتبط با سیاستگذاری حسابداری، رهنمود کافی درباره افشا در متن صورتهای مالی و یادداشتهای همراه آن ارائه نشده است. مثلا مدیریت شرکتهای سهامی، در تصمیم گیری درباره ارائه جزئیات حساب سرمایه (نظیر نوع و تعداد سهام و ارزش اسمیهر سهم و غیره) درمتن ترازنامه و یا یادداشتهای همراه آن مختار میباشد. در زمان کنونی هیئت حسابداری در مورد جایگاه مطلوب اطلاعات هیچ موضع مشخصی(مطلوب یا آرمانی) اتخاذ نکرده است(ابوئی مهریزی، 1390، 18).
افشای داوطلبانه اطلاعات باعث می شود عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکت و بازار کاهش یابد و در نتیجه تعداد بیشتری از سهام شرکت مورد معامله قرار گیرد. به این ترتیب توان نقدشوندگی سهام افزایش یافته و موجب جلب توجه نهادهای سرمایه گذاری بزرگ خواهد شد. با ادامه این امر شرکت می تواند بدون اینکه ناگزیر شود قیمتها را کاهش دهد، حجم بزرگی از سهام خود را به فروش برساند. بنابراین با افزایش تقاضا، قیمت سهام شرکت بالا رفته و ارزش بازار شرکت نیز افزایش مییابد(اعتمادی و دیگران، 1391، 68).
بحث افشا و افشای اختیاری گستردگی زیادی دارد ودر آن میتوان به مسائل متعددی اشاره کرد که طبق هدف نهایی افشا در تصمیم گیری صحیح و به موقع استفادهکنندگان از آن تاثیر دارد. لیکن در ادامه به تشریح اهداف افشا، مخاطبین افشا، انواع افشا و هزینهها و منافع افشای اختیاری پرداخته شد.
[1] -Hendrksen
[2]-Vanbreda
[3]Belkeoui
[4]-Financial Accounting Standard Board (FASB)
[سه شنبه 1400-05-05] [ 07:09:00 ق.ظ ]
|